قلب‌هایی که بی‌مهری می‌بینند!

ابتلا به بیماری‌های مزمن، بزرگ‌ترین مشکل سیستم‌های مراقبت بهداشتی است و بیماری‌های قلبی- عروقی، از شایع‌ترین بیماری‌های مزمن به‌حساب می‌آیند. این بیماری جدا از پیش‌آگهی ضعیف، می‌تواند منجر به محدودیت در فعالیت جسمی، قطع تعاملات اجتماعی، تنش‌های روانی، کاهش نشاط، افزایش وابستگی، بازنشستگی زودرس و کیفیت زندگی پایین شود. درواقع نارسایی قلبی بر ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و اقتصادی مددجویان تأثیر می‌گذارد.

به اعتقاد متخصصان، رعایت رژیم دارویی و غذایی، استراحت، ارتقای کیفیت خواب و کیفیت زندگی، شناخت نحوه کنترل هیجانات و شیوه مراقبت از خود ازجمله مواردی هستند که در کنترل عوارض و مشکلات این بیماری کمک‌کننده بوده و در این میان، شناخت نحوه مراقبت از خود از اهمیت بسزایی برخوردار است. خودمراقبتی در نارسایی قلبی مجموعه‌ای از رفتارها شامل رعایت رژیم غذایی و دارویی، محدودیت دریافت سدیم و مایعات، میزان فعالیت‌های مجاز، توزین روزانه و جستجو و تصمیم‌گیری جهت اقدامات مناسب درمانی به هنگام شدت یافتن بیماری است.

خودمراقبتی در نارسایی قلبی مجموعه‌ای از رفتارها شامل رعایت رژیم غذایی و دارویی، محدودیت دریافت سدیم و مایعات، میزان فعالیت‌های مجاز، توزین روزانه و جستجو و تصمیم‌گیری جهت اقدامات مناسب درمانی به هنگام شدت یافتن بیماری است.

در این خصوص، محققین کشور به انجام پژوهشی پرداخته‌اند که هدف از آن، تعیین وضعیت خودمراقبتی در بیماران مبتلابه نارسایی قلبی بوده تا از این طریق بتوان با آگاهی از وضعیت خودمراقبتی، به آموزش بیماران و برنامه‌ریزی برای ارتقای سطح رفتارهای خودمراقبتی در آن‌ها اهتمام ورزید و آنان را در انجام امور خودمراقبتی، توانمند ساخت.

در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، محققان دانشگاه علوم پزشکی گیلان، وضعیت خودمراقبتی را در 248 بیمار مبتلابه نارسایی قلبی مراجعه‌کننده به مرکز آموزشی درمانی دکتر حشمت شهرستان رشت مورد بررسی قرار داده‌اند.

نتایج این بررسی‌ها نشان داد که وضعیت خودمراقبتی کل و سه زیرمقیاس آن شامل حفظ، مدیریت و اعتماد خودمراقبتی در بیماران مبتلابه نارسایی قلبی، نامطلوب است و از بین این زیرمقیاس‌ها، کمترین مقدار به زیر مقیاس «اعتماد خودمراقبتی» تعلق داشته است.

فریده هاساواری، پژوهشگر گروه داخلی- جراحی دانشگاه علوم پزشکی گیلان و همکارانش در این تحقیق می‌گویند: «در ارتباط با عوامل مؤثر بر خودمراقبتی، یافته‌ها نشان دادند که بین وضعیت تأهل و خودمراقبتی ارتباط معنی‌دار مستقیم وجود داشت. به‌طوری‌که افراد متأهل نسبت به غیرمتاهل ها، دارای خودمراقبتی بهتری بودند».

به گفته این محققان: «از یافته‌های دیگر این مطالعه، وجود ارتباط معنی‌دار آماری بین سطح تحصیلات و خودمراقبتی بود، به‌گونه‌ای که وضعیت خودمراقبتی در افراد با تحصیلات دیپلم و بالاتر نسبت به سایر گروه‌ها مطلوب‌تر بود. بر این اساس به نظر می‌رسد تحصیلات بالاتر می‌تواند در گسترش مهارت‌های تفکر انتقادی و توانایی افراد جهت مشارکت در تصمیم‌گیری‌ها و برنامه‌های درمانی و مراقبتی مؤثر باشد».

همچنین نتایج این مطالعه وجود ارتباط آماری معکوس بین سن و خودمراقبتی را نشان داد. آن‌گونه که هاساواری و همکارانش می‌گویند: «افراد با سن پایین‌تر، دارای سطح خودمراقبتی مطلوب‌تری هستند. بنا بر نتایج پژوهش‌های مختلف، تغییرات ناشی از سالمندی نظیر کاهش بینایی، شنوایی و شناختی بیمار، سبب ناتوانی در امر خودمراقبتی می‌شود. از طرفی، بیماران مسن‌تر به علت کاهش بسیاری از توانایی‌ها، در انجام رفتارهای خودمراقبتی به دیگران وابسته می‌شوند».

از سوی دیگر، نتایج این مطالعه، نشان‌دهنده ارتباط مستقیم و معنی‌دار بین درآمد ماهانه و خودمراقبتی در بیماران بود. در این خصوص به نظر می‌رسد سطح درآمد می‌تواند بر توانایی فردی، اعتمادبه‌نفس و استقلال فرد و درنتیجه بر تأمین منابع مورد نیاز جهت مراقبت از خود تأثیرگذار باشد.

مجریان این پژوهش اظهار می‌دارند: «یافته‌های ما همچنین نشان داد که ابتلای همزمان به بیماری‌های مزمن مختلف نیز از اموری است که باعث پیچیدگی رژیم درمانی و درنتیجه تحت تأثیر قرار گرفتن خودمراقبتی بیماران می‌گردد و آن‌ها به مهارت و زمان بیشتری برای انجام این رفتارها نیاز خواهند داشت. این امر رفتار خودمراقبتی را تحت تأثیر قرار خواهد داد».

گفتنی است توجه به نتایج به‌دست‌آمده از این تحقیق که در مجله «سلامت و مراقبت» منتشر شده‌اند، می‌تواند از طریق آموزش به بیماران در مورد اهمیت و نحوه انجام رفتارهای خودمراقبتی، به کاهش میزان مرگ‌ومیر و هزینه‌های بستری شدن منجر شود.

 

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا