این پدیدهء اجتماع علمی خاص کشورهای توسعه یافته علمی و صنعتی است. با توضیحات پیش گفته، و مطالعه نوشتارهای موجود در این زمینه، روشن است که وجود تعدادی دانشگر و پژوهشگر در یک زمینه به معنی موجود بودن اجتماع علمی نیست، حتی بهنگامی که این دانشگران عضو فعال اجتماع علمی جهانی باشند.
به نظر میرسد حد آستانهای در شاخصهای علم و فناوری وجود دارد که معمولاً پس از گذر از این حد آستانه اجتماع علمی شکل میگیرد و نقش بنیادی خود را در جامعه به عهده میگیرد. به این معنی، علم پدیده ای برامده است- پدیده ای مدنی که هنگامی ظاهر می شود که شاخص های علم و فناوری و شاید اقتصادی از یک حد آستانه گذر کند؛ این پدیده از فرد عالم یا دانشگر مستقل است.
از این نویسنده بیشتر بخوانید:
به نظر می رسد در ایران به بعضی از این شاخص ها رسیده ایم؛ در تعداد مقاله حتما از این آستانه عبور کرده ایم.شاخص هایگری بردارد؟ بیشتری در علم سنجی هستند که در آن ها زیر حد آستانه هستیم.
بنابراین، هنوز تا ایجاد اجتماع علمی فاصله بسیار داریم. سیاست مداران ما، بی توجه و بدون آشنایی با سازوکارهای درونی فرایند علم نوین در جامعه، می بالند به این که چه دستاوردهای مهمی در علم داشته ایم. بعضی از متخصصان دانشگاهی ما نیز، بی توجه به این سازوکارهای نوین، می نالند از این که جوهره ی علم و دانشگاه با فشار بر مقاله نویسی از درون تهی شده است. هر دو گروه از این واقعیت نوین دور اند.
برگرفته از وبلاگ دکتر رضا منصوری-فیزیکدان برجسته و استاد دانشگاه صنعتی شریف

