تصویر سازی یا تمرین عملی؟ کدام یک موثرتر است
تحقیقات نشان میدهد که مغز انسان بسیار بیشتر از آنچه به نظر میرسد میتواند از مزایای تصویرسازی قبل از انجام یک کار بهرهمند شود. چیزی که شاید با بارها و بارها تمرین حاصل نشود.
تا کنون همگان فکر میکردند که تصویرسازی در مورد انجام یک کار میتواند در تصمیمگیری فرد برای نشان دادن واکنش مناسب و یا به خوبی انجام دادن کار موثر باشد. اما اطلاعات پژوهش جدید، برای اولین بار نشان داد تصویرسازی واقعا میتواند نحوه پردازش اطلاعات توسط سیستم بینایی بدن را تغییر دهد.
تصویرسازی یا تجسم، معمولا به عنوان یک فن برای بهبود عملکرد در ورزشهای مختلف به کار میرود. تنیسور معروف، بیلی جین کینگ در مصاحبهای اعلام کرده بود که موفقیت خود را در تورنمنت تنیس مدیون تجسم موقعیتهای مختلف پرتاب توپ از سوی حریف میداند و این امر سبب تعجب محققان شده بود.
محققان در این مطالعه از شرکتکنندگان خواستند تا به یک سری تصاویر در کامپیوتر نگاه کنند و همزمان فعالیت مغزی آنان را از طریق EEG ثبت کردند. هر کدام از تصاویر شامل دسته ای از حروف بود که در یک حلقه مرتب شده و از همه مهمتر اینکه نحوه چرخش حروف متفاوت بود. شرکتکنندگان باید تا جایی که ممکن بود با سرعت و دقت تعیین میکردند که هر یک از حروف برای مثال حرف C قرمز یا سبز با جهت چرخش خاص، در این تصاویر وجود داشت یا نه.
در یک بخش از آزمایش از شرکتکنندگان خواسته شد تا جستجوی حرف مثلا C را قبل از شروع آزمایش تصویرسازی کنند. در بخش دیگری به شرکتکنندگان اجازه دادند تا قبل از شروع آزمایش اصلی مانند یک آزمایش واقعی این کار را عملا تمرین کنند.
تصویرسازی سبب شد تا داوطلبان جستجوی موثرتری داشته و با سرعت بیشتری این کار را انجام دهند. این افراد نسبت به کسانی که تمرین عملی داشتند عملکرد بهتری از خود نشان دادند.
پژوهشگران این آزمایش را بارها تکرار کردند زیرا شگفت آور بود که تصویرسازی توانست تمرین عملی را شکست دهد.
نتایج این آزمایش نشان داد که تصویرسازی از آنجا که شامل دخالتهای بصری نمیشود به تمرین عملی ارجحیت دارد. وقتی شرکتکنندگان جستجو را عملا تمرین میکنند، آثاری که از جستجوی اول درحافظه به جا میماند توسط محرکهایی که سبب عدم تمرکز و پراکندگی افکار میشوند ( در اینجا همه چیز به غیر از هدف اصلی که در این مثال حرف C بود) در جستجوی بصری بعدی از بین میرود. اما وقتی شرکت کنندگان جستجو را تصویرسازی میکنند محرکهای عامل عدم تمرکز خیلی کمتر ظاهر میشوند و بنابراین با عملکرد بعدی کمتر تداخل میکند. دستگاه EEG نیز بازدهی بیشتر تصویرسازی را از روی ارتباط آن با الگوی فعالیت مغزی تایید میکند.
این یافتهها در زمینههای گوناگون پیامدهای گستردهای دارد: مانند موفقیتهایی که به دلیل تصویرسازی در ورزش، موسیقی و نظایر آنها به دست میآید. تصویرسازی میتواند پردازش اطلاعات در مغز را تغییر داده و به سرعت آن بیفزاید.
این پژوهش به تازگی در ژورنال Psychological Science منتشر شده است.