چرا چرندیات مورد توجه است؟

نظریه‌ پارکینسون بر اساس مشاهداتش از کمیته مسئول تصویب طرح احداث یک نیروگاه اتمی بود. ماجرا از این قرار بود که افراد کمیته اکثر وقت جلسات را صرف بحث روی موضوعات بیهوده و پیش‌پاافتاده و غیرمهم، ولی قابل فهم برای عوام کرده بودند. مثلاً مدت طولانی را صرف بحث درباره‌ شکل و نوع سقف جایگاه دوچرخه‌ کارمندان کرده بودند، درحالی‌که به موضوعاتی چون طراحی ساختمان و تجهیزات اصلی خود نیروگاه اتمی کم‌توجهی می‌شد؛ موضوعی که بسیار مهم‌تر و پیچیده‌تر بوده و بررسی آن دشوارتر و تخصصی‌تر بود.

او نشان داد که زمانی‌که صرف هر موضوع مرتبط با طرح می‌شد، نسبت معکوس با میزان بودجه‌اش داشت. درباره امضای قرارداد ده میلیون پوندی ساخت رآکتور ظرف ۲.۵ دقیقه گفتگو تصمیم‌گیری شد، اما کمیته روی پارکینگ دوچرخه‌ ۴۵ دقیقه بحث کرد تا میان پارکینگ «بهتر و راحت‌تر» یا «ساده‌تر و ارزان‌تر» تصمیم بگیرد، حال آن‌که فرق دو حالت حدود ۵۰ پوند بود.

یک رآکتور به‌قدری پیچیده و گران‌قیمت است که یک انسان معمولی قادر به درک آن نیست و تخصصی در مورد ساختار و تجهیزات آن ندارد، لذا به راحتی با جمع کنار می‌آید و برای این‌که احمق به نظر نرسد سکوت می‌کند. اما همه می‌توانند یک پارکینگ دوچرخه ارزان و ساده را در ذهنشان مجسم کنند و هرکسی می‌تواند یکی از آن‌ها بسازد. در نتیجه افراد عادی برای این‌که در بحث حضور داشته و درتصمیم‌سازی نقش داشته باشند وارد این بحث کم‌اهمیت شده و برنامه‌ریزی برای این موضوع ساده منجر به بحث‌های چرند بی‌پایان می‌شود و هرکسی می‌خواهد چیزی اضافه کند و سهم خودش را در تصمیم‌گیری کلان نشان دهد.

اصطلاح «ساختن پارکینگ دوچرخه» استعاره از بحث‌های بی‌اهمیتی است که منجر به مذاکرات گسترده می‌شوند، پای مردم و رسانه‌ها را به میان می‌کشند و باعث غفلت از موارد مهم و اصلی می‌شوند، چرا که برای گفتگوی بی‌خاصیت طولانی در مورد موضوعات پیش‌پاافتاده مدرک و تخصص خاصی نیاز نیست و می‌توان تا پایان دنیا در مورد آن بحث کرد.

این اصل و قانون آن‌جایی توسط سیاست‌مداران استفاده می‌شود که موضوعات مهم و تخصصی و تکنیکی را به راحتی و به سرعت با رأی مردم یا نمایندگان آن‌ها به تصویب می‌رسانند و می‌توانند هر مقدار بودجه که اراده‌ کنند گرفته و هر چه‌قدر بخواهند تحویل آن را عقب بیاندازند. در عوض به مردم موضوعاتی پیش‌پاافتاده و چرند بدهند و افکار عمومی را به آن مشغول کنند.

ابتدا ممکن است فکر کنیم که این مطلب چه ارتباطی با یک وبسایت علمی، موضوعات علمی و مسائلی از این دست دارد، اما باید گفت که اتفاقاً در مسائل علمی مهمی که تخصص در آن‌ها حرف آخر را می‌زند، این مسئله بسیار مهم خواهد بود.

مثال روشنی از این سخن، مورد محصولات تراریخته در اروپا است که در آن بر اساس مطالعه‌ای که بعدها مشخص شد در آن مطالعه تقلب صورت گرفته، بر ممنوعیت استفاده از محصولات تراریخته رأی صادر شد.

به همین دلیل بسیار مهم است که در چه حیطه‌ای، چه کسانی باید حق رأی و نظر داشته باشند و چه موضوعاتی تنها باید در حوزه تخصصی باقی بمانند و تحت‌الشعاع رأی و نظر افراد غیرمتخصص واقع نشوند.

 

1- Cyril Northcote Parkinson 

2- Parkinson's law of triviality 

 

گزارش: غزال غضنفری

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا