دچار عدم پیوستگی میان معماری و مهندسی هستیم

وی دروس متعددی را در دانشگاههای ایران و انگلستان تدریس کرده است. وی در دورههای متعدد عضو شورای تدوین مقررات ملی ساختمان و رئیس مبحث سوم مقررات ملی ساختمان بوده است و تدوین آخرین ویرایش مبحث سوم مقررات ملی ساختمان و راهنمای آن را به عهده داشته است.

پروفسور گلابچي در حال حاضر استاد پایه 41 دانشکده معماري دانشگاه تهران، دارای کرسی یونسکو در معماری(UNESCO Chair in Architecture)، رئيس شورای فناوری‌های نوین ساختماني، عضو هیئت امنای انجمن مفاخر معماری ایران، عضو کمیته فرهنگ و تمدن شورای انقلاب فرهنگی، عضو سازمان‌ها و مجامع بين‌المللي متعدد در زمينه معماري و مهندسي ساختمان، مشاور عالی سازمان‌های تخصصی ملی و بین‌المللی در زمینه معماری و مهندسی عمران، مشاور عالی آستان قدس رضوی و سردبير مجله بین المللی Journal of Architectural Technology International است.

پروفسور گلابچی به‏عنوان چهره ماندگار جمهوری اسلامی در معماری و مهندسی راه و ساختمان، استاد نمونه دانشگاه تهران، پژوهشگر برجسته کشور و استاد نمونه دانشگاه‏ها و مؤسسات آموزش عالی کشور انتخاب و معرفی شده است. وي محاسبه و طراحي ده‎ها پروژه‌ بزرگ ساختماني در کشور را به عهده داشته و به‏عنوان مهندس نمونه کشور انتخاب شده است. وی همچنین داور بسیاری از مسابقات معماری در سطح ملی و بین المللی بوده است.

پروفسور محمود گلابچی تا کنون 52 جلد کتاب در زمینه سازه در معماری، سیستم‎های ساختمانی و مدیریت پروژه تالیف و منتشر کرده كه 15 عنوان از این کتاب‌ها به‏عنوان كتاب سال جمهوري اسلامي ايران و كتب برگزيده دانشگاهي انتخاب شده است. از مجموع 52 جلد اثر تألیفی ایشان تاکنون بیش از 2 میلیون نسخه در اختیار دانشجویان، دانش‌آموختگان و پژوهشگران حوزه‌های مربوطه قرار گرفته است. همچنین از وی تا کنون 150 مقاله بین‌المللی در شاخه‌ها و موضوعات مختلف معماری و مهندسي راه و ساختمان به چاپ رسیده است. در ادامه گفتگوی ما را با ایشان به عنوان استاد هفته می‌خوانید.

لطفا ضمن اشاره مختصری به بیوگرافی علمی خود بفرمایید که چه عامل و انگیزه‌ای شما را به سمت رشته دانش معماری سوق داد؟

من دوره کارشناسی ارشد را در سال 1362 با رتبه اول در دانشکده فنی دانشگاه تهران به پایان رساندم و از همان زمان به عنوان عضو هیئت علمی در این دانشگاه مشغول به کار شدم. پس از آن بود که مقاطع دکترا و فوق دکترای خود را در کشور انگلستان در زمینه معماری و سازه ادامه دادم. دلیل ادامه تحصیل من در این زمینه، علاوه بر جاذبه‌های رشته معماری، آن بود که احساس کردم زمینه‌ای که می‌توانم در آن مؤثرتر باشم و فعالیت‌های مهمتری انجام دهم موضوع جدیدی است که ما در میانه مهندسی و معماری به آن نیاز داریم.

در پروژه‌های معماری غالباً معماران در یک اختلاف نظر با مهندسان عمران قرار می‌گیرند. معمولا مهندسان به دنبال آن هستند که با گذاشتن دیوارهای برشی و مهاربندی ستون‌ها سازه را مستحکم کنند و معماران هم می‌خواهند فضای باز و یکپارچه داشته باشند.

در واقع افراد زیادی ممکن است در مهندسی عمران ادامه تحصیل داده و کارهای بزرگی هم انجام دهند. همین طور در رشته معماری. اما وجود کسانی که در حوزه مشترک این دو رشته کارهایی انجام دهند نیز ضرورت داشت. من از نخستین سال‌های تدریس در دانشکده معماری دروس مهندسی را ارائه می‌دادم اما این دریافت را داشتم که باید پلی میان این دو حوزه و فاصله‌ی موجود میان آن‌ها ایجاد کنیم. من بر اساس ضرورت‌ها و نیازهایی که در کشور وجود داشت این حوزه را برای آینده علمی خود انتخاب کردم و پس از آن هم عمده تألیفات، تحقیقات و مقالاتم را در همین زمینه قرار دادم.

به لطف خدا هم موفق شدم در این زمینه در کشور بنیان‌هایی را ایجاد کنم و کتاب‌های متعددی بنویسم. من تخصص سازه در معماری را ـ که امروز به آن تکنولوژی معماری هم گفته می‌شود ـ در کشور پایه‌گذاری کردم و توانستم این تخصص را در کشور توسعه بدهم تا هم معماران ما بیشتر مهندسی بدانند و هم مهندسان ما با معماری بیشتر آشنا شوند. از دیگر رشته‌های دانشگاهی که در همین راستا در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا ایجاد کردم می‌توان به فناوری معماری با گرایش‌های معماری الکترونیک و معماری دیجیتال، تکنولوژی و ساخت و انرژی و معماری اشاره کرد که هم اکنون در بسیاری از از دانشگاه‌های کشور دایر است و فارغ التحصیلان بسیاری هم داشته‌اند.

همچنین حدود 30 عنوان از 52 عنوان کتابی که به رشته تحریر درآورده‌ام در موضوع تعامل تکنولوژی و معماری، سازه در معماری و یا مبانی سازه برای معماران است. احساس می‌کنم این لطف خدا بود که من یک زمینه میان‌رشته‌ای را دنبال کردم و توانستم کاری را انجام بدهم که امروز جامعه ما به نحو بسیار زیاد و مبرمی به آن نیاز دارد.

نه آن‌ها که در دانشکده مهندسی مباحث مربوط به سازه را یاد می‌گیرند از معماری بی‌نیاز هستند و نه معماران ما بی‌نیاز از مباحث سازه‌ای‌اند. هم معماران ما بایستی توانایی بیشتری در مباحث مهندسی کسب کنند و هم مهندسان ما باید معماری را دقیق‌تر و کاملتر بیاموزند تا نتیجتا بتوانیم گسست و عدم پیوستگی میان مباحث معماری و مباحث سازه را جبران کنیم.

لطفا توصیف بیشتری در مورد اهیمت این حوزه بیابینی و در واقع پروژه علمی‌ای که دنبال کرده‌اید بیان بفرمایید.

شما می‌دانید که ما در دوره هم‌گرایی علوم قرار گرفته‌ایم و زمینه‌هایی میان‌رشته‌ای فراوانی در دنیا به وجود آمده و ضرورت پیدا کرده است. یکی از این حوزه‌های میان‌رشته‌ای در میانه دو حوزه مهندسی ساختمان و معماری مطرح می‌شود که حتی در گذشته تاریخی از هم جدا نبوده، بلکه یکپارچه بوده‌اند.

به عنوان مثال معمار ایرانی که گنبد مسجد شیخ لطف‌الله را بنا کرده یک مهندس سازه و مهندس عمران را در کنار خود نداشته، بلکه همه این جوانب به عهده همان معمار بنا کننده ساختمان بوده است. اما ما امروزه در دانشگاه‌های کشور و در دانشگاه‌های جهان از یک سو افرادی را به عنوان مهندس راه و ساختمان و مهندس عمران تربیت می‌کنیم که همه در انجام محاسبات و طراحی سازه متخصص می‌شوند و در سوی دیگر دانشجویان رشته معماری به تناسبات، پلان، نما، مقطع و مباحث معماری می‌پردازند. همین جداسازی امروز ما را با برخی خلل‌ها مواجه کرده است؛ به نحوی که در پروژه‌های معماری غالباً معماران در یک اختلاف نظر با مهندسان عمران قرار می‌گیرند. معمولا مهندسان به دنبال آن هستند که با گذاشتن دیوارهای برشی و مهاربندی ستون‌ها سازه را مستحکم کنند و معماران هم می‌خواهند فضای باز و یکپارچه داشته باشند.

این اختلاف‌نظرها در واقع گوشزدکننده همان کاستی و فاصله‌ایست که میان این دو حوزه، نه تنها در ایران بلکه در جهان، وجود دارد. در واقع نه آن‌ها که در دانشکده مهندسی مباحث مربوط به سازه را یاد می‌گیرند از معماری بی‌نیاز هستند و نه معماران ما بی‌نیاز از مباحث سازه‌ای‌اند. هم معماران ما بایستی توانایی بیشتری در مباحث مهندسی کسب کنند و هم مهندسان ما باید معماری را دقیق‌تر و کاملتر بیاموزند تا نتیجتا بتوانیم گسست و عدم پیوستگی میان مباحث معماری و مباحث سازه را جبران کنیم. این از ضرورت‌های بسیار مبرم و جدی کشور است که خوشبختانه امروز با رشته‌هایی که ایجاد شده این زمینه فراهم آمده تا دانش‌آموختگان دانشکده‌های مهندسی به دانشکده‌های معماری و دانش‌آموختگان معماری به دانشکده‌های مهندسی آمده و در نسبت و ارتباط میان این دو حوزه آموزش دیده، مطالعه کنند و در پروژه‌های معماری نقش‌آفرین باشند. هدف این است که این افراد ضمن دنبال کردن مباحث معماری درک درست و صحیح و عمیقی از سازه و ساختمان و پایداری ساختمان داشته باشند.

ما در مهندسی سازه‌های آبی و در ساخت پل در جهان بی نظیر بوده‌ایم و با یک معماری مطلوب و مهندسی درست کارهای بزرگی در اصفهان و خوزستان انجام داده‌ایم و توانایی تاریخی مردم ما در این زمینه اثبات شده است.

چه چالش‌هایی پیش روی دانش معماری، به طور کلی، و حوزه مشخصی که شما دنبال کرده‌اید، به طور خاص، وجود دارد و نقاط قوت و ضعف ما در دانش معماری و ساختمان‌سازی چیست؟  

یکی از نقاط قوت ما تاریخ پرشکوه معماری و هنر ماست. از ایوان مدائن که یک طاق آجری به ارتفاع 28 متر، در طول 15 متر، با دهانه 26 متر است و قرن‌ها به خوبی پایدار مانده، گرفته، تا گنبد قابوس که با 56 ارتفاع، یعنی به اندازه یک ساختمان 17 طبقه، بزرگترین برج تمام آجری جهان به شمار می‌رود و نزدیک به هزار سال در تاریخ ما استوار و پا بر جا ایستاده، تا گنبد سلطانیه که با ارتفاع نزدیک به 50 متر و قطر دهانه بیش از 25 متر و با عمر بیش از 700 سال، یکی از بزرگترین گنبدهای جهان است، همه از میراث پرشکوه ما در معماری به شمار می‌روند که در عین حال از نظر مهندسی بی‌نظیرند.

ساخت این بناها نشان می‌دهد که آن‌ها با یک طراحی درست، یک فرم مناسب و یک سازه مقاوم ساخته شده‌اند. این‌ها نقاط قوت ماست. همچنین است گنبد مسجد امام اصفهان، بنای حرم حضرت رضا(ع)، آثار معماری در کرمان، یزد، کاشان، شیراز، اصفهان، تبریز و جای جای کشور. اینها نقاط قوت و ثروت فرهنگی ما در حوزه معماری است و هم مهندسان و هم معماران ما باید این آثار را بشناسند و از آن‌ها درس‌هایی برای آینده بگیرند.

ما در مهندسی سازه‌های آبی و در ساخت پل در جهان بی نظیر بوده‌ایم و با یک معماری مطلوب و مهندسی درست کارهای بزرگی در اصفهان و خوزستان انجام داده‌ایم و توانایی تاریخی مردم ما در این زمینه اثبات شده است. همین چند سال پیش سازه‌های آبی شوشتر به عنوان میراث فرهنگی جهانی در یونسکو ثبت شد. در اصفهان پل خواجو و سی و سه پل بیش از 400 سال، در اوج زیبایی، عظمت و شکوه، همه سیلاب‌ها، طغیان‌ها و حوادث را پشت سر گذاشته‌اند و هم اکنون نیز از زیباترین پل‌های جهان به شمار می‌روند.

هر چند ما از آن گذشته پرافتخار بسیار فاصله داریم و امروز متأسفانه، نه به لحاظ معماری و نه از نظر فناوری و مهندسی، در جایگاه واقعی خودمان قرار نداریم و دچار عدم انسجام و عدم پیوستگی بین معماری و مهندسی هستیم، اما یک نقطه قوت ما دانشگاه‌ها و رشته‌های دانشگاهی ماست. در این رابطه شخصا تلاش داشته‌ام که با ایجاد قطب علمی تکنولوژی معماری در دانشگاه تهران به چاره کردن این نقطه ضعف برآییم. از جمله کتاب‌هایی که من به رشته تحریر در آورده‌ام کتاب فن‌شناسی معماری ایران است که با همین دغدغه تألیف شده است. مطالب این کتاب بیان‌گر آن است که معماری ایران فقط زیبایی و جذابیت، رنگ، کاشی، مقرنس و کاربندی نیست، بلکه فن معماری نیز در معماری ایران قابل مشاهده است.

از دیگر نقاط قوت ما هوشمندی دانشجویان ما، جوانان ما، معماران ما و مهندسان ما است که سهم بالنده‌ای در امروز کشور دارند. موفقیت‌هایی که دانشجویان ما در حوزه‌های مختلف در دانشگاه‌های جهان کسب می‌کنند نشان می‌دهد که ما با یک نسل فرهیخته و هوشمند مواجهیم که با اتکای به تلاش‌های آنان می‌توانیم گام‌های بلندی برداریم.

در اصفهان پل خواجو و سی و سه پل بیش از 400 سال، در اوج زیبایی، عظمت و شکوه، همه سیلاب‌ها، طغیان‌ها و حوادث را پشت سر گذاشته‌اند و هم اکنون نیز از زیباترین پل‌های جهان به شمار می‌روند.

البته در عین حالی که باید برای ساختن جامعه‌ای بهتر از نظر معماری، ساختمان‌سازی و شهرسازی به آینده امیدوار باشیم و تلاش کنیم، باید بدانیم که متأسفانه غفلت‌هایی هم داشته‌ایم. ما هنوز نتوانسته‌ایم مبانی معماری اسلامی ایرانی را به خوبی تدوین کرده و به جامعه ارائه کنیم. ما امروز افسوس خانه‌های صد سال پیش خودمان را می‌خوریم و هنوز ساختمان‌سازی و معماری ما نتوانسته آن زیبایی و جذابیتی را که در طول قرن‌ها در بناهای ما جلوه‌گر شده دوباره در اختیار جامعه قرار بدهد. از گذشته خود فاصله گرفته‌ایم و از هویت و اصالت معماری و شهرسازی‌مان غفلت کرده‌ایم. امروز نیازمند پرداختن دوباره به این موضوع هستیم تا این که به جایی برسیم که با نگاه به معماری و شهرسازی‌مان همان احساسی را که در گذشته تاریخی ایران در ذهن داریم دوباره تداعی شود. در خانه ایرانی در گذشته حیاطی بود، حوضی بود، گلدان شمعدانی بود، تختی در حیاط بود و دیدی به آسمان وجود داشت. ما در این خانه‌ها در کنار عناصر طبیعت زندگی می‌کردیم، اما این امکان امروز از ما گرفته شده است. دیگر مکان‌ها و ساختمان‌هایی هم که فعالیت‌های روزمره مردم در آن‌ها انجام می‌شود، نه به لحاظ معماری و نه حتی مهندسی، از کیفیت مطلوب برخوردار نیست.  

در نتیجه همین وضعیت نامناسب است که با یک زلزله شش ریشتری چند ده هزار نفر از هموطنان ما جان خود را از دست می‌دهند؛ در حالی که با چنین زلزله‌ای در کشوری مانند ژاپن فقط تعدادی معدود به صورت سطحی زخمی می‌شوند. کشور ما، کشوری است که به خاطر شرایط زمین‌شناسی در معرض خطر زلزله قرار دارد. معماران ما اگر از زلزله، رفتارهای ساختمان در برابر زلزله و این که چگونه می‌توانند ساختمان‌هایی مقاوم در برابر زلزله بسازند با اطلاع نباشند، مردم ما در زلزله‌هایی که ممکن است خدای ناکرده در آینده پدید آید، صدماتی مشابه زلزله‌های پیشین خواهند دید. راه جلوگیری از این صدمات مالی و جانی آموختن طراحی درست در برابر زلزله است که معماران ما باید آن را از مباحث مهندسی عمران بیاموزند. بنابراین ما نیازمند فعالیت بسیار در زمینه مهندسی هستیم تا جان و مال مردم در حوادثی که امکان وقوع آن هست، حفظ شود. این کاری است که مهندسی ساختمان و معماری مشترکا باید در مسیر آن گام بردارند. ما امروز نیازمند یک شناخت دقیق از معماری و مهندسی گذشته و به‌کارگیری این شناخت در جامعه امروز با مصالح جدید و با رویکردهای نوین هستیم تا بتوانیم یک معماری و یک شهرسازی مطلوب را در کشورمان ایجاد کنیم.

امروز متأسفانه، نه به لحاظ معماری و نه از نظر فناوری و مهندسی، در جایگاه واقعی خودمان قرار نداریم و دچار عدم انسجام و عدم پیوستگی بین معماری و مهندسی هستیم، اما یک نقطه قوت ما دانشگاه‌ها و رشته‌های دانشگاهی ماست.

ارزیابی شما از وضعیت پژوهش در این حوزه چیست؟

پژوهش در کشور ما به طور عمده نیازمند یک بازنگری جدی است. پژوهش نباید ابزار تولید مقاله یا ارتقا در رتبه‌های دانشگاهی باشد. پژوهش‌های ما بایستی از متن جامعه و آسیب‌هایی که با آن مواجهیم به دانشگاه‌ها بیاید. موضوعات پژوهشی ما باید همان مواردی باشد که به عنوان نقاط ضعف و آسیب در معماری به آن‌ها اشاره شد. پژوهش‌های ما باید در این باره باشد که چگونه به یک معماری مطلوب و در عین حال هماهنگ با کیفیت زندگی امروز و مصالح و فناوری‌های روز برسیم. از جمله موضوعات مورد نیاز در پژوهش‌ها چگونگی هم‌راستا کردن معماری مطلوب و مهندسی پایدار در برابر زلزله و حوادث است. همچنین بایستی بخشی از پژوهش‌ها درباره چگونگی همراه کردن هویت و اصالت معماری کشور و استفاده از فناوری‌ها و مصالح جدید باشد. این‌ها موضوعات و مسائلی است که ما پاسخ‌های سریع و فوری برای آن‌ها نداریم و به همین جهت، و با توجه به اهمیت و ضرورت‌شان، نیازمند تحقیق و پژوهش در آن‌ها هستیم.

ما در معماری و مهندسی نیز مانند سایر علوم نیاز به پژوهش داریم اما پژوهشی که از نیازها و ضرورت‌ها از آسیب‌های جامعه برخاسته باشد و نتیجه آن هم به جامعه برگردد و در حل مشکلات ما مؤثر واقع شود. اگر پژوهش‌ها در این راستا صورت گیرد جامعه ما از نتایج آن بهره‌مند می‌شود، اما اگر پژوهش را به ابزار تولید مقاله و پایان‌نامه و گرفتن مدرک دکترا تبدیل کنیم مشکلی از امروز جامعه ما حل نمی‌کند.  

شاید در زمینه الکترونیک، مخابرات و دیگر زمینه‌ها کشورهای دیگری از ما پیشی گرفته باشند، اما در حوزه معماری و شهرسازی و هنر ما حتما می‌توانیم برای جهان امروز سخنان تازه‌ای داشته باشیم.

در حال حاضر چه نمره‌ای به وضعیت پژوهش در معماری می‌دهید و چرا؟

من نمره متوسط می‌دهم. دلیل آن هم این است که با وجود رشته‌های متعدد در سطوح کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا هنوز مشکلات بسیاری در معماری ما حل نشده است. حل این مشکلات در صورتی است که پژوهش‌هایی صورت بگیرد که به ما توصیه کند نماهای ساختمان‌ها و کیفیت آن‌ها به لحاظ جلوه‌های بصری و انعکاس ویژگی‌های تاریخی و فرهنگی چگونه باید باشد. ما وقتی که به شهرهای‌مان نگاه می‌کنیم می‌بینیم که به این هدف نرسیده‌ایم و مشکلات‌مان همچنان پابرجاست و هنوز شهرسازی ما مناسب جامعه و کشور ما نیست. این نشان می‌دهد که پژوهش‌های ما در حد لازم به اهداف مطلوب منتهی نشده است. به همین جهت من نمره متوسط و نه چندان خوب به وضعیت پژوهش در معماری کشور می‌دهم.

چه پیشنهادی برای ارتقای وضعیت پژوهش در معماری دارید؟

پیشنهاد من این است که در دانشگاه‌ها، در مراکز علمی و پژوهشی، در انجمن‌های علمی و در نظام مهندسی دیدگاه‌ها به سمت شناخت تاریخ و فرهنگ و ارزش‌های پایدار معماری و مهندسی ما متوجه شود و روزآمد کردن این مؤلفه‌ها در دستور کار قرار گیرد. پس از آن بایستی یافته‌های پژوهشی در برنامه‌های توسعه اقتصادی اجتماعی، در قوانین بودجه و در سیاست‌گذاری‌های کلان جامعه جای گرفته و به دستگاه‌های اجرایی، دستگاه‌های نظارتی و به مجموعه‌هایی که در جامعه در حوزه معماری و ساختمان دست اندر کارند، ابلاغ شود.

برای مثال اگر دولت در پروژه‌هایی که از محل طرح‌های عمرانی اجرا می‌شود قوانینی در زمینه بهینه‌سازی مصرف انرژی وضع و الزامی کند و اصول بهینه‌سازی مصرف انرژی در پروژه‌های ساختمان‌های دولتی رعایت شود، این اصول به تدریج در جامعه نیز مورد توجه قرار خواهد گرفت.

ما باید امروز برای آینده معماری و مهندسی کشور زیربنایی ایجاد کنیم و بنیان بگذاریم تا آینده‌ای بهتر از گذشته داشته باشیم؛ به نحوی که نسل‌های بعد از یک بناها و از شهرهای بهتر و مطلوب‌تری بهره‌مند شوند.

یکی دیگر از مشکلاتی که ما امروز با آن مواجهیم عدم کیفیت مطلوب ساختمان‌هاست. متوسط عمر ساختمان‌ها، طبق آماری که شهرداری‌ها اعلام می‌کنند، 30 سال است در حالی که امروزه در دنیا ساختمان حداقل برای 120 سال ساخته می‌شود. با توجه به این که عمر ساختمان‌های ما یک چهارم ساختمان‌ها در دیگر کشورهاست و هر سال هشت درصد درآمد ناخالص ملی صرف ساختمان‌سازی در کشور می‌شود، در مقایسه با دیگر کشورها، ما عملا داریم از دو درصد هزینه‌ها در این زمینه بهره‌مند می‌شویم. بنابراین ما هر ساله حدود شش درصد از درآمد ناخالص ملی را با ساخت ساختمان‌های با کیفیت پایین به هدر می‌دهیم. این مسئله بسیار مهمی است که حتما باید در قوانین کلی و ضوابط کلی و در چارچوب‌ها مورد توجه قرار بگیرد و برای دستیابی به راهکارهای رسیدن به شاخص‌های مطلوب در این زمینه بایستی اقداماتی انجام شود. بخشی از اقدامات لازم باید در آموزش دانشگاه‌ها دیده شود، بخشی در قوانین و مقررات جاری کشور، بخشی در قوانین بالادستی و بخشی هم در اطلاع‌رسانی و بالا بردن سطح آگاهی عمومی جامعه.

مردم ما باید از یک معماری با هویت و مبتنی بر تاریخ و فرهنگ و باورهای بومی حمایت کنند. شما می‌بینید که در تهران ساختمان‌های زیادی با نماهای کلاسیک و نماهای دیگر ساخته می‌شود و اتفاقا افراد گاهی آن ساختمان‌ها را هم در نقاطی از شهر با قیمت بسیار بالاتری خریداری می‌کنند. ما باید فرهنگ مردم را در این زمینه ارتقا دهیم و به آن‌ها بیاموزیم که چگونه معماری و ساختمان‌سازی ما می‌تواند متناسب با ویژگی‌های جامعه ما باشد. چرا باید مصالح ساختمان ما از آلکوباند و آلکوتل سوییس و چین وارد شود و در بناهای‌مان از سنگ‌های معدنی خودمان استفاده نکنیم. رفع این چالش‌ها، علاوه بر همه اقدامات آموزشی و پژوهشی و قانونی، نیازمند آموزش همگانی و بالا بردن سطح اطلاعات و آگاهی جامعه است.

دانشگاه‌ها نیز باید برای این آموزش همگانی فعالیت کنند. یکی از انگیزه‌های ما در تأسیس مؤسسه آموزش عالی معماری و هنر پارس این بوده که آگاهی و دانش متمرکز در دانشگاه‌ها را به سطح آگاهی‌های عمومی جامعه بیاوریم. من این موضوع را در دانشگاه تهران و دیگر مراکز آموزش عالی نیز مصرانه دنبال کرده‌ام و همیشه بر این موضوع تأکید کرده‌ام که یکی از کارهای بایسته آشنا کردن مردم با دانش متمرکز در دانشگاه‌هاست. هر چقدر هم دانشجوها مسائل مربوط به زلزله را بیاموزند، اگر مردم ما اهمیت مسئله زلزله و این موضوع را که چگونه باید ساختمان‌هایی مقاوم در برابر زلزله داشته باشند، نیاموزند، نمی‌توان امیدوار بود که فعالیت‌های دانشگاهی به نتیجه مطلوبی در جامعه منتهی شود. به عنوان مثال ممکن است در یک پروژه مهندس ناظر بر مهاربندی در بخشی از ساختمان تأکید کند اما پس از رفتن او، صاحب ساختمان برای این که بتواند فضای بیشتری در پارکینگ داشته باشد، آن مهاربندی را بردارد. این نشان می‌دهد که مردم هم نیاز به آگاهی دارند و ما باید به آنها بیاموزیم که چگونه با یک هزینه ناچیز می‌توانند ساختمانی برای ده‌ها سال ایمن و پایدار برای خود و فرزندان‌شان داشته باشند.

همچنین مردم باید با ارزش‌های معماری ایرانی، فن معماری ایرانی و ویژگی‌های تاریخی آن آشنا شوند. اگر این آگاهی و آشنایی در جامعه ایجاد شود ناچار معماران و مهندسان نیز در این مسیر قدم بر می‌دارند. ولی اگر مردم ما طرفدار یک معماری غیر ایرانی باشند هر چه ما در دانشگاه‌ها تلاش کنیم نمی‌توانیم معماری اصیل ایرانی را در جامعه محقق کنیم. بنابراین آگاهی مردم در این زمینه می‌تواند به عنوان یک زیرساخت کمک می‌کند تا به اهدافی که در معماری و مهندسی عرض کردم دست پیدا کنیم.

مردم ما باید از یک معماری با هویت و مبتنی بر تاریخ و فرهنگ و باورهای بومی حمایت کنند. … ما باید فرهنگ مردم را در این زمینه ارتقا دهیم و به آن‌ها بیاموزیم که چگونه معماری و ساختمان‌سازی ما می‌تواند متناسب با ویژگی‌های جامعه ما باشد.

آینده رشته معماری را در کشور چگونه می‌بینید؟

من به آینده خیلی بیش از گذشته امیدوارم؛ چرا که امروز در بیانات مقام معظم رهبری، در بیانات و تأکیدات مسئولان نظام جمهوری اسلامی و در رویکردهای دانشگاه‌ها و مراکز علمی ضرورت‌هایی را که مورد گفتگو بود کاملا حس می‌کنم و می‌بینم. اکنون که ما به این مشکلات و ضرورت‌ها آگاه شده‌ایم و به آن اصرار داریم، من مطمئنم که مسیر آینده ما در جهت حل این مشکل و رسیدن به راهکارهای مناسب آن خواهد بود.

امروز در مجامع مختلف از یک معماری با هویت صحبت می‌شود. ممکن است ما به سادگی به پاسخ این سؤال نرسیم و نیاز است که با پژوهش اصول یک معماری با هویت و اصالت را تدوین کنیم، اما همین که در بیانات مقام معظم رهبری تا سیاست‌های کلی نظام بر ضرورت این موضوع تأکید می‌شود نشان‌دهنده آن است که ما مسیر و جهت‌گیری را شناخته‌ایم و به سمت آن حرکت خواهیم کرد. هر چه در این مسیر قدم‌های بهتر و بلندتری برداریم زودتر به نتیجه خواهیم رسید. در مجموع من امیدوارم این ضرورت‌ها که در جامعه مطرح و مورد توجه قرار گرفته ما را در یک مسیر روشن برای آینده‌ای بهتر قرار دهد.

پیشنهاد من این است که در دانشگاه‌ها، در مراکز علمی و پژوهشی، در انجمن‌های علمی و در نظام مهندسی دیدگاه‌ها به سمت شناخت تاریخ و فرهنگ و ارزش‌های پایدار معماری و مهندسی ما متوجه شود و روزآمد کردن این مؤلفه‌ها در دستور کار قرار گیرد.

پیشنهاد خاصی برای مدیران علمی ندارید؟

من به مدیران علمی می‌گویم که باور کنند ما می‌توانیم مشکلات‌مان را با تحقیق و پژوهش به معنای واقعی آن حل کنیم. مدیران علمی ما باید کاری اساسی و جدی را به عهده بگیرند و اجازه دهند جهت‌گیری‌های پژوهش ما در جهت نیازهای واقعی جامعه قرار بگیرد. پس از مدیران علمی، مدیران اجرایی هم باید بپذیرند که می‌توانیم با پژوهش به پاسخ نیازها و سؤالاتی که داریم دست پیدا کنیم و با به کار بستن آن در ضوابط شهرداری‌ها، وزارت راه و شهرسازی و نظام مهندسی، ضمن آموزش آن‌ها در دانشگاه‌ها و بالا بردن سطح آگاهی جامعه، قطعاً در دهه‌های آینده می‌توانیم یک معماری و شهرسازی مناسب‌تر و مطلوب‌تر و یک مهندسی ایمن‌تر، با اقتصاد، با کیفیت و با مطلوبیت بیشتر برای جامعه ایجاد کنیم.

چه توصیه‌ای به علاقه‌مندان به این حوزه دارید؟

من به دانشجویان کشور، به پژوهشگران کشور، به معماران کشور و به مهندسان کشور توصیه می‌کنم که سعی کنند معماری ایران و مهندسی ایران را به خوبی بشناسند و بدانند که ما می‌توانیم دوباره در قله‌ها و در اوج و شکوهی که در گذشته بوده‌ایم قرار بگیریم. من شخصا برای این منظور، علاوه بر ایجاد یک نهاد دانشگاهی، تأسیس قطب‌های علمی و برگزاری کنفرانس‌‌های متعددی را برنامه‌ریزی کرده‌ام و کتاب‌ها و مقالات متعددی نوشته‌ام.

من مطمئنم اگر دانشجویان و جوانان ما به این موضوع توجه کنند ما می‌توانیم به جهان سخن تازه ارائه کنیم و برای جهانیان حرف تازه داشته باشیم؛ چنان که در گذشته این را ثابت کرده‌ایم. شاید در زمینه الکترونیک، مخابرات و دیگر زمینه‌ها کشورهای دیگری از ما پیشی گرفته باشند، اما در حوزه معماری و شهرسازی و هنر ما حتما می‌توانیم برای جهان امروز سخنان تازه‌ای داشته باشیم.

در طول گفتگو از برخی از آثارتان نام بردید. لطفا اشاره‌ای به برخی دیگر از تألیفات‌تان نیز داشته باشید.

چنان که پیش از این گفتم بخشی از تألیفات من کتاب‌هایی در زمینه مباحث مشترک معماری و سازه است. سازه در معماری، درک رفتار سازه‌ها، تعامل تکنولوژی و معماری، مبانی سازه برای معماران، طبیعت منبع الهام و سازه به مثابه معماری از جمله این تألیفات است. کتاب دیگری که اخیرا در این زمینه نوشته‌ام و سال گذشته توسط دانشگاه پارس به چاپ رسیده کتاب سیستم‌های ساختمانی است که برای دانشجویان معماری و مهندسی عمران یکی از منابع بسیار قابل استفاده است و کتابی است که می‌توانم خواندن آن را به همه کسانی که در حوزه معماری و مهندسی عمران کشور فعالیت می‌کنند، توصیه کنم.

پژوهش در کشور ما به طور عمده نیازمند یک بازنگری جدی است. پژوهش نباید ابزار تولید مقاله یا ارتقا در رتبه‌های دانشگاهی باشد. پژوهش‌های ما بایستی از متن جامعه و آسیب‌هایی که با آن مواجهیم به دانشگاه‌ها بیاید.

برخی دیگر از کتاب‌هایی که به نگارش درآورده‌ام در زمینه رویکردهای جدید معماری است. کتاب‌های معماری بایونیک و معماری دیجیتال که در واقع طرح کننده مرزهای دانش امروز بشری و رویکردهای نوین معماری است، از این دسته است.

همچنین بخشی دیگر از کتاب‌های تألیفی من ذیل موضوع پیشرفت‌های تکنولوژی ساختمان قابل دسته‌بندی است. در این حوزه من دو جلد کتاب راجع به ساختمان‌های بلند با نام‌های طراحی مفهومی ساختمان‌های بلند و مبانی طراحی ساختمان‌های بلند نوشته‌ام که دومی به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران و کتاب برگزیده دانشگاه تهران انتخاب شد و جزء هشت گنج دانشگاه تهران به چاپ رسید. در همین حوزه کتاب دیگری نیز با عنوان معماری از زمین تا آسمان اخیرا به چاپ رسانده‌ام. در این کتاب‌ها تکنولوژی‌های نوین جهان برای دانشجویان و معماران و مهندسان توضیح داده شده و آن‌ها می‌توانند با مطالعه این آثار هم دانش خود را افزایش دهند و هم با رویکرد‌های جدید در جهان معماری آشنا شوند.

کتاب‌های معماری و هنر ایران و فن‌شناسی معماری ایران، از دیگر تألیفاتی است که در آن‌ها تلاش شده به خوبی آثار معماری ایران از دیدگاه فن ساختمان و مهندسی مورد بحث و بررسی قرار بگیرد.

امیدوارم این کتاب‌ها که هر کدام حجم بالایی هم دارد و در آن‌ها سعی شده موضوعات به نحو جامعی طرح شود، بتواند برای امروز و آینده جامعه ما به عنوان یک منبع مورد استفاده قرار بگیرد.

برنامه کاری آینده‌تان چیست؟

همان طور که اشاره کردم من دانشگاهی به نام معماری و هنر پارس ایجاد کرده‌ام و از آنجایی که دارای کرسی یونسکو در معماری نیز هستم، امیدوارم که بتوانیم با مشارکت دانشگاه‌ها و مراکز علمی داخلی و حتی هم‌افزایی با کشورهای همسایه و منطقه که در معماری و هنر از ما بهره‌های بسیار برده‌اند یک تلاش جامع را برای ارتقای هم معماری و هم مهندسی، چه در بعد آموزش و پژوهش در دانشگاه‌ها و چه در حوزه طراحی و اجرا در ساختمان، سامان دهیم.

من پس از 36 سال که معلم و استاد دانشگاه تهران بوده‌ام و بیش از 52 جلد کتاب و بیش از 150 مقاله بین‌المللی به نگارش درآورده‌ام و بیش از ده‌ها رشته دانشگاهی تأسیس کرده‌ام، احساس می‌کنم ما باید امروز برای آینده معماری و مهندسی کشور زیربنایی ایجاد کنیم و بنیان بگذاریم تا آینده‌ای بهتر از گذشته داشته باشیم؛ به نحوی که نسل‌های بعد از یک بناها و از شهرهای بهتر و مطلوب‌تری بهره‌مند شوند.

 

گفتگو: سید مهدی موسوی

 

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا