مقالهای بر کتاب قاره آشفته و توانا برنده جایزه بهترین کتاب سال اروپا
فیلیپ هرزاگ
سیناپرس: آخرین کتاب آنتونی گیدنز پیشکشی ماهرانه و شگفتانگیز به آینده اروپاست. گیدنز به قصد آغاز گفتگو با مردم بریتانیا و آنان که شاید قصد دارند در رفراندوم 2017 بریتانیا برای عضویت در اتحادیه اروپا رای مثبت بدهند اسباب آگاهی و تسلط بر موضوع را فراهم میکند. کتاب این فرصت را به خوانندگانش میدهد که به استنتاج و نگاه شخصی خود برسند، اگرچه تا آنجا پیش میرود که ادعا کند بریتانیا بیرون از اتحادیه فرصت بیشتری برای رشد دارد، ولو این چشمانداز شکبرانگیز و غیرقابل اعتماد باشد. پس از این اما گیدنز پیشنهاد اروپایی دیگر را روی میز میگذارد؛ سیستم فدرالی قابل انعطاف و پذیرندهای که قادر باشد منافع و دلبستگیهای هر دو سو (بریتانیا و دیگر کشورها) را برآورده کند.
برای اقناع بریتانیا باید که به غرور و افتخارات آنان متوسل شد و از ایستادن بر روی شانههای وینستون چرچیل – کسی که اساسا ندای برپایی ایالات متحده اروپا را سر داد- هراس نداشت. همچنین باید بتوان از دریچه نگاه بریتانیاییها از رئالیسم دم زد: ادغام اروپایی یک واقعیت است، و آینده کشورهای اروپایی هم هر یک به قدر خود به این واقعیت بستگی دارد. خروج از تاسیسات قضایی اروپا را به راستی نمی توان یک انتخاب فرض کرد، با توجه به اینکه اروپا هم در دوران قیام قدرتهای جهانی نیاز دارد که وضعیت سابق خود را از نو برقرار سازد.
گیدنز دولتی ائتلافی را پیشنهاد میدهد که برای پیروی از اصل تساوی برنامهای دراز مدت در نظر داشته باشد و خود را مقید به آن کند. منظور از تثبیت منطقه یورو ضرورت استفاده از راهکاری اتحادگرایانه است و هرچه زودتر عمل کردن به آن. در عین حال او تمایل دارد که نقش فعالانه بریتانیا برای تجدید نظر درباره اکنون این اتحاد 28گانه و در سطوح وسیعتر درباره آینده آن را شاهد باشد.
اما در نهایت شاید کتاب او تنها موفق نشده باشد شرایط را برای پیروزمندی این مذاکرات فراهم کند. اکنون اروپا یک معامله به پایان رسیده نیست: مذاکرات برای واگذاری صلاحیت به اعضای ایالات و اختیارات منطقهای و محلی آنان و رای گیری مستقیم برای انتخاب یک رهبری واحد همگی به نظر میآیند که هنوز مسائل پیچیدهای باشند. پیش از همهچیز یک مصالحه میتواند به ساختار چنین گفتگویی سر و شکل بدهد، توافقی که به منافع چند طرف مذاکره به دیده احترام نگاه کند. قوام منطقه یورو به معنای توازن در مالیات است، بازاری واحد برای سرمایهای که طبقه کارگر میآورد و بودجهای مناسب برای ایجاد هماهنگی در آن. این ها از جمله نکاتیست که در تحلیل نگاه بریتانیا به آینده اتحادیه اروپا نامشخص باقی میماند. اگرچه با وجود اینکه گیدنز این پرسش را بیجواب رها میکند، اما، ایدههای او مبنی بر در مرکزیت قرار دادن سیاستهای در رابطه با صنعت، شبکهها، اقلیمها و انرژی به غایت ارزشمندند.
EUROPESWORLDمنبع:
No tags for this post.