نگاهی به جذب گردشگر از طریق جشنوارههای هنری/۲5
معاون فرهنگی شهرداری قونیه: ایران و ترکیه را خطاطی و مولانا به هم پیوند میدهند

احمد چالیشیر، معاون فرهنگی شهرداری قونیه، معتقد است اشتراکات فرهنگی، بهویژه هنر خطاطی و میراث مولانا، میتوانند رابطه ایران و ترکیه را بیش از پیش نزدیک کنند. او از ترجمه آثار مولانا به ۲۷ زبان، برنامههای ویژه برای معرفی اصیل سماع، و عزم قونیه برای ارتباط گستردهتر با شهرهای فرهنگی ایران سخن میگوید.
زهره نیلی: وارد یک سالن بزرگ با پنجرههای بلند و دیوارهای سپید میشود که بر آن، هجده بیت «نینامه» نقش بسته؛ هر بیت در یک قاب جا خوش کرده از«بشنو از نی چون حکایت میکند» تا «درنیابد حال پخته هیچ خام/ پس سخن کوتاه باید والسلام»…. از راهپله گرد میانه سالن بالا میروی و به نخستین طبقه، یعنی دفتر احمد چالیشیر، معاون فرهنگی شهردار قونیه میرسی. با لبخند سلام و احوالپرسی میکند و از ایران و موسیقی ایرانی میگوید. از اینکه همه جای ایران را دوست دارد اما تبریز و اصفهان را بیشتر.
چالیشیر با عشق و با احترام از خسرو آواز ایران یاد میکند و در گفتوگوی اختصاصی با خبرگزاری سینا میگوید: من موسیقی کلاسیک ایرانی و استاد شجریان را بسیار دوست دارم. در بین خوانندگان امروزی هم با علیرضا قربانی و همایون شجریان، رفاقت دارم و صدای نابشان را میپسندم. نگاهت به قاب خاتم روی میز میافتد. خاتمی که از شیراز به قونیه رفته و بر میز متولیان فرهنگیشان، چه خوش نشسته است.
بیشتر بخوانید:
فرصتی که نادیده گرفته شد؛ نمایشگاه کتاب تهران و سهم اندک آن در جذب گردشگر فرهنگی
به بهانه اصالت، جلوی کار نو و خلاقانه را نگیریم
احمد چالیشیر بر این باور است که مردم ایران و ترکیه را دو چیز به یکدیگر نزدیک میکند: یکی خطاطی و دیگری حضرت مولانا. به همینخاطر خوب است اهل سیاست هم بیش از هر چیز بر اشتراکات فرهنگی این دو کشور تکیه کنند و تعاملاتشان با یکدیگر را گسترش دهند. خود ما در شهرداری قونیه دلمان میخواهد با شهرهای فرهنگی ایران چون اصفهان و شیراز و تبریز ارتباط بیشتری برقرار کنیم.
او همچنین به فعالیتهای معاونت فرهنگی شهرداری قونیه اشاره و بیان میکند: ما توانستهایم مثنوی و دیوان کبیر را به 27 زبان زنده دنیا ترجمه کنیم. راستش را بخواهید شهرداری هر قدر که لازم باشد برای معرفی حضرت مولانا به مردم جهان و رونق صنعت گردشگری در این شهر هزینه میکند. چیزی که برای ما اهمیت دارد این است؛ کاری که انجام میدهیم درست و باشد و گردشگران با خاطره خوش و چهره خندان با شهر ما خداحافظی کنند.
چالیشیر در پاسخ به اینکه برای کودکان چه کارهایی انجام داده و چه تلاشی برای آشنایی بیشتر آنها با مولانا کردهاید میگوید: متاسفانه این مشکل بزرگ ماست که هنوز آنگونه که باید و شاید برای بچهها کار نکردهایم. اما تصمیم جدی معاونت فرهنگی شهرداری این است که گامهای جدی در زمینه نوشتن داستان و ساخت فیلم و پویانمایی برای این گروه سنی برداشته شود.
هر سال سه رویداد فرهنگی در شهر قونیه برگزار میشود و تلاش دولت ترکیه براین است که این سه اتفاق را جهانی کند. یکی همزمان با ماه مِی یعنی اردیبهشت و به بهانه سالروز ورود حضرت مولانا و خاندانش به قونیه. دیگری همزمان با زادروز حضرت مولانا به تاریخ ۳۰ سپتامبربرابر با مهر ماه. سومین و مهمترین رویداد هم، مراسم عُرُس یا سالروز درگذشت مولاناست که هفتم تا ۱۷ دسامبر، آذر ماه و به همت شهرداری و اداره فرهنگ و گردشگری قونیه برگزار میشود و در آن برنامههای مختلف فرهنگی چون موسیقی، سماع و خواندن اشعار مولوی به اجرا درمیآید.
یکی از نگرانیهای جدی معاون فرهنگی شهردار قونیه، تحریف مراسم سماع در سالهای اخیر است. به گفته او بعضی، سماع را مترادف با پول میدانند و هرگونه دلشان بخواهد رفتار میکنند و از اصل و فلسفه وجودی آن دور میشوند. برای مثال در طریقت مولویه زنان و پسران کمتر از 16 سال به سماع نمیپردازند اما هستند گروههایی که این قواعد را نادیده میگیرند و دولت هم نمیتواند کاری بکند چون زمینههای حقوقی لازم برای ورود دولت به این مراسم فراهم نشده؛ تنها کاری که شهرداری در این زمینه انجام داده، تشکیل یک گروه 30 نفره و اختصاص دو سالن مجهز به رقص سماع است. تا گردشگران هر شب بتوانند به این دو مرکز مراجعه کنند و با چگونگی سماع آنگونه که در طریقت مولویه آمده آشنا شوند.
از چالیشیر میپرسی اگر مولانا نباشد، چه برای مردم این شهر باقی میماند و او برافروخته میشود که این چه سوالی است؟ مثل این است که از من بپرسی اگر انسانیت تو را از تو بگیرند برایت چه میماند؟ ما نمیتوانیم شهر را بدون حضرت مولانا تصور کنیم…. و تو در پاسخ میگویی: منظورم این بود که جز بارگاه حضرت مولانا چه جاذبه گردشگری دیگری در این شهر وجود دارد؟ چالیشیر، کمی آرام میشود و جواب میدهد: زمان عثمانی، استانبول و دوره سلجوقی، قونیه پایتخت ترکیه بوده است. ما یک کلیسای قدیمی و یک گورستان باستانی داریم که به سلجوقیان برمیگردند. امروز پایتخت سیاسی ترکیه، آنکاراست و قونیه، بیگمان میتواند پایتخت فرهنگی این کشور باشد.