بررسی جایگاه اقتصادی سینما در زنجیره ارزش صنایع خلاق/بخش پایانی
سینما، زبان جهانی اقتصاد و فرهنگ: از خلاقیت تا قدرت

در پنج گزارش قبلی، به نقش سینما در اقتصاد خلاق، دیپلماسی فرهنگی، هوش مصنوعی، روایتگری فرهنگی و مدلهای درآمدزایی پرداخته شد. اکنون زمان آن رسیده است که در پرونده «بررسی جایگاه اقتصادی سینما در زنجیره ارزش صنایع خلاق» چتجیپیتی، این محورهای گوناگون را در یک تصویر جامع بررسی کند: سینما چگونه میتواند بهعنوان زبان مشترک فرهنگ و اقتصاد، به بازوی راهبردی ایران در زیستبوم خلاق تبدیل شود؟
سینما بهمثابه زیستبوم خلاق
به گزارش خبرگزاری سینا، سینما صرفاً یک مدیوم هنری یا ابزار سرگرمی نیست؛ بلکه بخش مهمی از زیستبوم خلاق یک کشور است که در مرزهای فرهنگ، اقتصاد و سیاست حرکت میکند. در این چارچوب، سینما بهعنوان یک نظام پیچیده، توانایی خلق ارزش افزوده فرهنگی و اقتصادی را دارد؛ از اشتغالزایی و توسعه صنایع جانبی گرفته تا ترویج سبک زندگی و بازتعریف هویت ملی در بستر جهانی.
سه زیستبوم اصلی که سینما میتواند در آنها فعالانه نقشآفرینی کند عبارتاند از: زیستبوم تولید محتوا (که خلاقیت را به محصول فرهنگی تبدیل میکند)، زیستبوم فناوری (که زیرساختهای هوشمند را برای توزیع و تحلیل مخاطب فراهم میسازد) و زیستبوم سیاستگذاری (که جهتگیریهای حمایتی، تشویقی و تنظیمگرانه را مشخص میکند).
در ایران، این سه زیستبوم غالباً از یکدیگر جدا و ناهماهنگ عمل میکنند. پیونددهی میان آنها و خلق یک منظومه یکپارچه، شرط حیاتی برای بازآفرینی جایگاه سینما در مسیر توسعه خلاق است.
فناوری، کلید آینده سینما
در گزارش سوم به شکلگیری سینمای هوش مصنوعی اشاره شد؛ جایی که داده، الگوریتم و شخصیسازی تجربه مخاطب، به عنصر کلیدی در تولید و توزیع محتوا تبدیل شدهاند. فناوری فقط یک ابزار کمکی برای فیلمسازی نیست؛ بلکه بستری برای تغییر قواعد بازی است. از تحلیل رفتار مخاطب و تبلیغات هدفمند گرفته تا تولید تعاملی فیلمها و توزیع از طریق پلتفرمهای دیجیتال، فناوری تعیینکننده مدلهای اقتصادی آینده سینما است.
بیشتر بخوانید:
چرا سینما در ایران سودده نیست؟
سینما، موتور پیشران صنایع خلاق
اگر سینمای ایران بخواهد به بازیگر جدی در سطح منطقه یا جهان تبدیل شود، باید با زیستبوم فناوری داخلی، بهویژه در حوزه هوش مصنوعی، همافزایی کند. تولید پلتفرمهای بومی، سرمایهگذاری در زیرساختهای ابری و الگوریتمهای توصیهگر و حتی تحلیل احساسات مخاطب در تعامل با فیلم، مسیرهایی هستند که میتوانند هم اقتصاد سینما را پربازده کنند و هم جایگاه فرهنگی آن را ارتقا دهند.
دیپلماسی فرهنگی با زبان تصویر
سینما بیش از هر رسانهای، قابلیت دیپلماسی فرهنگی دارد. برخلاف ابزارهای سنتی سیاست خارجی، که بر قدرت سخت تکیه دارند، سینما قدرت نرم را فعال میکند؛ یعنی برانگیختن احساس، همذاتپنداری، شناخت فرهنگی و حتی شکلدادن به تصویر ذهنی ملتها در حافظه جهانی.
ایران از نظر محتوای فرهنگی، تاریخ، زبان و سبکهای بومی روایتگری، سرمایه بزرگی دارد. اما این سرمایه تاکنون به برند ملی تبدیل نشده است. ضعف در ترجمه فرهنگی، نبود بستههای بازاریابی بینالمللی و سیاستهای صادراتمحور، از جمله موانعی است که مانع نقشآفرینی سینمای ایران در سطوح جهانی میشود.
در دنیای امروز، ساخت فیلم فقط برای مخاطب داخلی، بازی در زمینی محدود است. با سیاستگذاری هوشمند و نهادسازی بینالمللی در عرصه سینما، میتوان از این ظرفیت استفاده کرد؛ نه فقط برای رونق اقتصادی، بلکه برای گسترش گفتوگوی فرهنگی با جهان.
جمعبندی: بازآرایی سیاستگذاری برای آیندهای خلاق
تحلیل پنج گزارش قبلی نشان میدهد که سودده نبودن سینمای ایران، نه به دلیل کمبود خلاقیت، بلکه نتیجه یکپارچهنبودن سیاستها، نبود زیرساختهای فناورانه و قطع ارتباط با بازار جهانی است. برای تغییر این وضعیت، باید سیاستگذاری سینمایی از رویکردی فرهنگی-اداری به رویکردی اقتصادی-سیستمی تغییر یابد.
در این چارچوب، رویکردهای زیر باید مدنظر قرار گیرند:
- حمایت از تنوع مدلهای درآمدی با تشویق بخش خصوصی، صادرات فرهنگی .
- اتصال سینما با فناوریهای نوین و توسعه زیستبوم دیجیتال سینمایی.
- افزایش نقش سینما در دیپلماسی فرهنگی از طریق نهادهای بینالمللی مستقل و پلتفرمهای چندزبانه.
- آموزش نسل جدید فیلمسازان با رویکرد اقتصادی-بینالمللی.
در نهایت، اگر سینما بهدرستی در سیاستهای کلان فرهنگی، اقتصادی و فناورانه کشور جایگذاری شود، میتواند به یکی از ستونهای قدرت نرم ایران در قرن ۲۱ بدل شود.
*این گزارش برگرفته از توضیحات ارائهشده توسط ChatGPT است.
*تصویر این گزارش توسط هوش مصنوعی Copilot طراحی و اجرا شده است.