بررسی جایگاه اقتصادی سینما در زنجیره ارزش صنایع خلاق/5
چرا سینما در ایران سودده نیست؟

 

 

اگرچه سینما در ایران سابقه‌ای پررنگ در فرهنگ عمومی دارد، اما بازدهی اقتصادی آن همواره محل سؤال بوده است. در پرونده «بررسی جایگاه اقتصادی سینما در زنجیره ارزش صنایع خلاق» چت‌جی‌پی‌تی، به بررسی دلایل عدم سوددهی سینمای ایران و راهکارهایی برای برون‌رفت از این وضعیت پرداخته می‌شود.

 

مدل‌های ناقص درآمدزایی در سینمای ایران

به گزارش خبرگزاری سینا، در کشورهای دارای صنعت سینمای پیشرفته، سینما مجموعه‌ای از زنجیره‌های تولید، توزیع، نمایش و فروش محصولات جانبی است. در ایران، این زنجیره ناقص و پراکنده است. بیشتر درآمد سینما از گیشه داخلی حاصل می‌شود که آن هم به‌شدت محدود است. مدل‌های درآمدی مکمل مانند فروش حق پخش تلویزیونی، محصولات جانبی، انتشار دیجیتال و صادرات فرهنگی، یا بسیار ضعیف‌اند یا اصولاً وجود ندارند.

در این شرایط، تولید فیلم به فعالیتی پرهزینه و پرریسک بدل می‌شود که وابسته به کمک‌های دولتی و سوبسیدهای فرهنگی است. نبود تنوع در منابع درآمدی باعث می‌شود تهیه‌کننده‌ها اغلب از ایده‌های خلاقانه پرهیز کرده و به ساخت فیلم‌هایی تکراری با حداقل تضمین فروش روی بیاورند. این چرخه معیوب، نوآوری را سرکوب و اقتصاد سینما را فرسوده می‌کند.

 

اکران محدود و ضعف زیرساخت‌های توزیع

یکی از معضلات ساختاری سینمای ایران، ظرفیت پایین سالن‌های سینما و تمرکز اکران در چند شهر بزرگ است. با وجود رشد جمعیت و افزایش علاقه عمومی به سرگرمی‌های بصری، تعداد سالن‌های سینما به‌ویژه در شهرهای کوچک کافی نیست. این امر باعث می‌شود فیلم‌ها دوره نمایش محدودی داشته باشند و بسیاری از آثار اصلاً فرصت دیده شدن پیدا نکنند.

 

بیشتر بخوانید:

سینما، موتور پیشران صنایع خلاق

کاربرد هوش مصنوعی از فیلمنامه‌نویسی تا بازاریابی هدفمند در سینما

 

 

از سوی دیگر، نظام توزیع در ایران فاقد حرفه‌ای‌گری و شفافیت است. تعداد محدودی پخش‌کننده، تسلط بالایی بر بازار دارند و مسیر اکران اغلب تحت تأثیر روابط و سیاست‌های غیرشفاف است. نبود استانداردهای حرفه‌ای در تبلیغات، اطلاع‌رسانی ضعیف و نداشتن پلتفرم‌های هماهنگ آنلاین برای رزرو و مشاهده فیلم‌ها نیز مشکل را دوچندان کرده است. همه این عوامل موجب می‌شود که ظرفیت درآمدزایی بالقوه سینما هرگز بالفعل نشود.

 

عدم حضور در بازارهای جهانی

سینمای ایران، باوجود برخورداری از محتوای انسانی و فرهنگی غنی، سهم ناچیزی از بازار جهانی دارد. عدم تدوین استراتژی صادرات فرهنگی، ضعف در بازاریابی بین‌المللی، نداشتن زیرساخت‌های ترجمه و تطبیق با استانداردهای جهانی از جمله دلایل این وضعیت است. این در حالی است که بسیاری از کشورهای آسیایی، مانند کره جنوبی یا هند، توانسته‌اند از سینمای خود به‌عنوان ابزاری برای توسعه اقتصادی و برند ملی استفاده کنند.

همچنین، نبود فضای شفاف برای مشارکت با سرمایه‌گذاران خارجی یا تولید مشترک با شرکت‌های بین‌المللی، مانع جذب سرمایه و فناوری به این صنعت شده است. سینمای ایران به بازاری بومی محدود شده که توان کشش اقتصادی ندارد. این عدم پیوند با بازار جهانی، یکی از مهم‌ترین دلایل ناکارآمدی مدل‌های اقتصادی آن است.

 

جمع‌بندی

اقتصاد سینمای ایران برای رسیدن به سوددهی پایدار، نیازمند بازنگری در چهار محور اصلی است:

۱. تنوع‌بخشی به مدل‌های درآمدی

۲. توسعه زیرساخت‌های اکران و توزیع

۳. نوسازی سیاست‌های حمایتی

۴. ورود جدی به بازارهای بین‌المللی

بدون این اقدامات، سینما همچنان به هنر پرخرجی بدل خواهد بود که بار آن بر دوش بودجه‌های دولتی سنگینی می‌کند.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا