یادداشت مشاور وزیر و سرپرست اداره‌کل حوزه وزارتی و امور بین‌الملل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی:
بوم‌گردی و احیای پیوندهای روایی در ایران

روز به بهانه اجتماع بزرگ بوم‌گردی‌های ایران در شهر کرمان یادداشت نوشته است. در این یادداشت آمده است:

 

به گزارش خبرگزاری سینا، در این چارچوب، سخنان دکتر سید رضا صالحی امیری در این گردهمایی نگاهی راهبردی به ظرفیت بوم‌گردی ارائه داد. او با تأکید بر نقش هویت‌محور این فضاها، ضرورت فعال‌سازی ظرفیت فرهنگی روستاها برای توسعه اجتماعی و تسهیل مهاجرت معکوس را برجسته کرد.

چهارشنبه گذشته، اجتماع بزرگ بوم‌گردی‌های ایران در شهر کرمان برگزار شد؛ رویدادی که فراتر از یک گردهمایی صنفی یا حرفه‌ای، نشانه‌ای از بازگشت به ریشه‌های روایت‌محور زندگی در ایران بود. در روزگاری که ارتباطات دیجیتال و فردگرایی افراطی، پیوندهای سنتی و حافظه جمعی را کم‌رنگ کرده‌اند، چنین اجتماعاتی تلاشی برای احیای حس مشترک تعلق و معنا به شمار می‌رود.
در زمره آنهایی هستم که معتقدند که این قصه‌ها و روایت‌ها هستند که مردم را متحد می‌کنند و جامعه‌ای که فاقد روایت مشترک باشد، به مجموعه‌ای از واحدهای منزوی تبدیل می‌شود.
در چنین بستری، بوم‌گردی صرفاً یک فعالیت گردشگری نیست، بلکه کنشی فرهنگی برای حفظ و بازگویی روایت‌های محلی، آیین‌ها، سبک‌های زندگی و حافظه تاریخی زیست‌بوم‌هاست. هر خانه بوم‌گردی، تنها مکانی برای اقامت نیست؛ بلکه محفلی برای شنیدن داستان روستا، مشارکت در تجربه بومی و لمس هویتی است که در دل خاک، سنت و فرهنگ ریشه دارد.

در این چارچوب، سخنان دکتر سید رضا صالحی امیری در این گردهمایی نگاهی راهبردی به ظرفیت بوم‌گردی ارائه داد. او با تأکید بر نقش هویت‌محور این فضاها، ضرورت فعال‌سازی ظرفیت فرهنگی روستاها برای توسعه اجتماعی و تسهیل مهاجرت معکوس را برجسته کرد. تأکید راهبردی او بر این بود که بوم‌گردی‌ها باید به میدان‌های روایت‌های آرام و عمیق بدل شوند؛ جایی که فرهنگ، زندگی و معنا از دل تجربه روزمره زاده می‌شود.

در میان شور و حرارت این گردهمایی، مجتبای عزیز و دغدغه‌مند، که بیش از دو دهه است در حوزه میراث فرهنگی می‌نویسد و می‌اندیشد، کنارم نشسته بود. نگاهش گرم، حافظه‌اش پر از روایت، و ذهنش درگیر حفظ این گنجینه‌های زیسته بود. هر مدیر بوم‌گردی را با داستانی معرفی می‌کرد؛ از رنجی که برده بودند تا ریشه‌هایی که دوباره در خاک روستا دوانده بودند.
زیباتر از همه، چهره‌های حاضرانی بودند که هر یک از قوم، نسل، سن و جنس متفاوت بودند اما همه اهل ایران و سرشار از ذوق و شوق بودند؛ ذوقی که از تعلق به یک اجتماع روایی می‌آمد؛ جایی که آدم‌ها نه فقط برای کسب‌وکار، بلکه برای معنا، هویت و روایت گرد هم آمده‌اند.

باور دارم اکنون بیش از هر زمان دیگری، نیازمند بازسازی اجتماع‌هایی هستیم که در آن‌ها روایت‌ها شنیده می‌شوند، حافظه مشترک جان می‌گیرد و انسان‌ها بار دیگر در بستر داستان‌ها به هم پیوند می‌خورند. بوم گردی ها مصداق این اجتماع ها هستند.

 

منبع
میراث آریا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا