اینترنت بدون کلیک و آینده وب؛ هوش مصنوعی محتوا و بازدید را نشانه گرفت

جهان در آستانه مرحلهای تازه از تکامل وب قرار دارد؛ مرحلهای که در آن هوش مصنوعی و پدیده اینترنت بدون کلیک (Zero-Click Internet) در حال بازتعریف قواعد بازی هستند.
به گزارش خبرگزاری سینا، وب، از زمان تولد خود در اوایل دهه ۱۹۹۰ تاکنون، دستخوش تحولاتی بنیادین و چندمرحلهای بوده است. در گام نخست، وب ایستا (Static Web) تنها بستری برای نمایش اطلاعات از سوی ناشران محدود بود و مخاطبانی داشت که عمدتاً در نقش دریافتکننده صرف ظاهر میشدند.
با ظهور وب ۲.۰ در اوایل دهه ۲۰۰۰، کاربران به بازیگران فعال در فضای دیجیتال تبدیل شدند؛ تولید محتوا، تعامل در شبکههای اجتماعی، مشارکت در پلتفرمهای اشتراکی و اقتصاد مبتنی بر کلیک (Click Economy) بهتدریج شکل گرفت.
این مرحله که با رشد انفجاری ابزارهای انتشار آنلاین و گسترش زیرساختهای دیجیتال همراه بود، ساختاری نسبتاً پایدار برای تولید و مصرف محتوا پدید آورد.
اما اکنون، جهان در آستانه مرحلهای تازه از تکامل وب قرار دارد؛ مرحلهای که در آن هوش مصنوعی و پدیده اینترنت بدون کلیک (Zero-Click Internet) در حال بازتعریف قواعد بازی هستند. در این عصر نوین، نهتنها شکل تعامل کاربران با محتوای آنلاین تغییر یافته، بلکه سازوکار تولید، توزیع و حتی ارزشگذاری محتوا نیز دگرگون شده است. در مقطع کنونی، کاربران دیگر نیازی ندارند برای یافتن پاسخ، به منابع اولیه رجوع کنند و پاسخها توسط مدلهای زبانی بزرگ یا موتورهای جستوجوی بهینهشده با هوش مصنوعی بهصورت فوری و بیواسطه ارائه میشوند.
اظهارات اخیر متیو پرینس، مدیرعامل شرکت «Cloudflare»، یکی از بزرگترین ارائهدهندگان خدمات امنیتی و زیرساختی در فضای وب نیز مؤید ظهور بحرانی گسترده است که در آن هوش مصنوعی مدل اقتصادی وب را نابود میکند. این هشدار، بازتابدهنده زوال تدریجی سازوکاری است که بیش از ۱۵ سال مبتنی بر پیوند میان محتوا و ترافیک ارجاعی از موتورهای جستوجو بوده است. در این مدل، موتورهای جستوجو نهتنها کاربران را به سمت محتوای تولیدشده هدایت میکردند، بلکه از طریق تبلیغات، زنجیره اقتصادی پایداری برای بسیاری از وبسایتها فراهم میآوردند.
این نوشتار کوتاه با اتکا به دادهها و شواهد موجود، به بررسی تأثیرات گسترده توسعه فناوری هوش مصنوعی بر ساختار اقتصادی وب میپردازد و میکوشد تصویری روشن از فرصتها و تهدیدهای پیشرو برای بازیگران حوزه محتوای دیجیتال ترسیم کند.
تحول مدل اقتصادی وب؛ از اقتصاد مبتنی بر کلیک تا اینترنت بدون کلیک
مدل اقتصادی غالب بر وب طی دهههای گذشته، متکی بر تبلیغات مبتنی بر کلیک بوده است. تولیدکنندگان محتوا، اعم از رسانهها، وبلاگنویسان و نهادهای آموزشی با بهینهسازی برای موتورهای جستوجو (SEO)، تلاش میکردند تا کاربران بیشتری جذب کرده و از این طریق درآمدزایی نمایند. موتورهای جستوجو نیز بهعنوان واسط میان نیاز اطلاعاتی کاربر و محتوای وب، نقشی کلیدی در این سازوکار ایفا میکردند.
اما با ظهور شبکههای اجتماعی و سپس مدلهای هوش مصنوعی مولد، این زنجیره به صورت جدی مختل شده است. در «اینترنت بدون کلیک»، کاربر پاسخ پرسش خود در صفحه نتایج گوگل را از طریق چتباتهایی مانند «ChatGPT» یا «Gemini»، بدون نیاز به مراجعه به سایت مقصد دریافت میکند.
طبق اظهارات پرینس، امروزه ۷۵ درصد جستوجوها در گوگل بدون خروج کاربر از پلتفرم پاسخ داده میشود. این روند کاهش چشمگیر ترافیک ارجاعی برای وبسایتها را به همراه داشته و درآمد مستقیم آنها را به شکل محسوسی کاهش داده است. اگر در گذشته، به ازای ایندکس شدن دو صفحه، یک بازدیدکننده به سایت وارد میشد، امروز این نسبت به ازای شش صفحه به یک بازدید کاهش یافته است.
هوش مصنوعی و بهرهبرداری از محتوا بدون پرداخت هزینه
یکی از مهمترین نگرانیها درباره هوش مصنوعی مولد، بهرهبرداری آن از محتوای وب در آموزش مدلهای زبانی بدون پرداخت هزینه محتوا است. وبسایتهای خبری، بلاگها، انجمنهای تخصصی و سایر تولیدکنندگان محتوا در سالهای اخیر بدون وجود سازوکارهای شفاف یا قراردادهای رسمی، به منابع تغذیه برای مدلهای هوش مصنوعی بدل شدهاند.
پرینس با اشاره به این موضوع، تأکید میکند که مدلهای زبانی بزرگ با بهرهگیری از محتوای وب آموزش میبینند، درحالیکه در اغلب موارد، نه جبران مالی و نه ترافیکی برای صاحبان آن محتوا حاصل میشود. وی معتقد است که نتیجه این روند، کاهش انگیزه تولیدکنندگان برای تولید محتوای تازه و باکیفیت خواهد بود.
بحران رسانههای مستقل و تنوع اطلاعاتی
این تهدید بهویژه برای رسانههای مستقل، وبسایتهای کوچک و منابع بیطرف اطلاعاتی بسیار نگرانکننده است. برخلاف سازمانهای رسانهای بزرگ که ممکن است با شرکتهای هوش مصنوعی قراردادهایی منعقد کنند، بازیگران کوچکتر این حوزه اغلب در حاشیه قرار میگیرند. از سوی دیگر، فقدان شفافیت در مورد منشأ دادههای مورد استفاده در آموزش مدلها، مسئله مالکیت معنوی را نیز بغرنجتر از گذشته کرده است.
به عقیده بسیاری از کارشناسان، ادامه این روند میتواند منجر به همگنسازی محتوا، کاهش تنوع دیدگاهها و تقویت انحصار پلتفرمهای بزرگ بر اطلاعات شود. وقتی اطلاعات فقط از طریق پاسخهای فشرده و پردازششده ارائه میشود، فرصت کشف منابع جدید، تحلیلهای متفاوت و گفتمان چندصدایی به حاشیه رانده میشود.
پاسخ صنعت فناوری و چشمانداز تنظیمگری
برخی بازیگران بزرگ حوزه فناوری همچون «OpenAI» و گوگل در واکنش به نگرانیهای مطرح شده، اخیراً اعلام کردهاند که در پی همکاری با ناشران بزرگ برای پرداخت بهای محتوای مورد استفاده خود هستند. به عنوان مثال، سم آلتمن، مدیر عامل شرکت «OpenAI»، بارها صراحتاً مدعی شده است که نمیخواهد شرکتش تنها بهرهبردار رایگان از محتوای وب باقی بماند.
در همین راستا، شرکت «Cloudflare» که ۸۰ درصد شرکتهای هوش مصنوعی از خدمات آن بهره میبرند نیز در حال بررسی راهحلهایی برای بازتعریف جریان ترافیک وب و تدوین مدلهای اقتصادی جدید است. این راهکارها شامل ابزارهای محدودسازی خزندهها، قراردادهای اشتراک درآمد و توسعه پروتکلهای مدیریت داده میشوند.
از سوی دیگر، برخی فعالان نیز پیشنهاد میکنند که تنظیمگران ملی و بینالمللی باید برای تضمین عدالت در استفاده از دادههای وب وارد عمل شوند. این دخالت میتواند شامل مقررات الزامآور برای جبران مالی، شفافسازی منشأ دادهها و ثبت رسمی مدلها برای رعایت حقوق مالکیت معنوی باشد.
وب آینده: سازوکاری مشارکتی یا متمرکز؟
آیا وب همچنان بستری باز، مشارکتی و متنوع باقی خواهد ماند یا به قلمرویی متمرکز بدل خواهد شد که در آن تنها چند پلتفرم بزرگ، نیاز اطلاعاتی میلیاردها کاربر را پاسخ میدهند؟ پاسخ به این پرسش وابسته به مجموعهای از تصمیمات فناورانه، اقتصادی و حقوقی است که امروز باید از سوی سیاستگذاران اتخاذ شوند.
در جهان امروز، همزیستی وب و هوش مصنوعی امری اجتنابناپذیر است، اما این همزیستی میتواند همکارانه و سازنده باشد یا رقابتی و فرساینده. بسیاری از متخصصان بر این باورند که در صورتی که چارچوبهایی برای حمایت از تولیدکنندگان محتوا، شفافیت داده و بازتوزیع منافع ایجاد نشود، بنیانهای دموکراتیک وب در معرض خطر خواهد بود.
جمعبندی
هوش مصنوعی، با تمام قابلیتهای تحولآفرین خود، اکنون یکی از بزرگترین تهدیدها برای پایداری مدل اقتصادی وب بهشمار میرود. ظهور اینترنت بدون کلیک، هرچند موجب تسهیل و تسریع دسترسی کاربران به اطلاعات شده، اما همزمان نظام انگیزشی تولید محتوا را بهشدت تضعیف کرده است. زمانی که کاربران پاسخ خود را مستقیماً از صفحه جستوجو یا یک چتبات دریافت میکنند، دیگر نیازی به کلیک بر منابع اصلی نمیبینند و این، همان نقطه بحرانی است که مدل درآمدزایی وب را تهدید میکند.
واقعیت این است که بدون بازدیدکننده، محتوایی تولید نخواهد شد و بدون محتوا، بنیان اطلاعاتی وب فرو خواهد پاشید. این زنجیرهی بههمپیوسته که بر پایه مشارکت تولیدکنندگان، توزیعکنندگان و مصرفکنندگان محتوا بنا شده بود، امروز به واسطه استفاده گسترده و بدون پرداخت هزینه از دادههای عمومی برای آموزش مدلهای زبانی دچار اختلال شده است. اگر این روند ادامه یابد، نهتنها تولید محتوای اصیل و باکیفیت کاهش خواهد یافت، بلکه تنوع دیدگاهها و استقلال منابع اطلاعاتی نیز بهخطر میافتد.
از همین روی و به منظور حفظ تنوع، استقلال و پویایی این بستر، باید توازن تازهای میان بهرهبرداری از دادهها و حقوق مشروع تولیدکنندگان برقرار شود. این توازن مستلزم شفافسازی منشأ دادهها، طراحی قراردادهای عادلانه با تولیدکنندگان و ایجاد نظامهای جبران مؤثر است. در غیر این صورت، اکوسیستم وب با تمرکز بیش از حد بر چند پلتفرم بزرگ، بهتدریج به فضایی بسته و کنترلشده تبدیل خواهد شد.
تحقق این هدف نیازمند همافزایی واقعی میان صنعت فناوری، نهادهای قانونگذار، جامعه مدنی و حتی خود کاربران است؛ تحولی باید با هدف ایجاد سازوکارهایی پایدار برای تأمین حقوق همه ذینفعان و نه صرفاً بهرهبرداری حداکثری از دادهها، طراحی شود. در نهایت، میتوان نتیجه گرفت که آینده وب نهفقط به نوآوریهای فناورانه بلکه به اراده جمعی برای حفظ ارزشهای بنیادین این بستر وابسته است.