برای زادروز پرویز تناولی؛
تفاهم ۲ هنرمند گرانِ ایران بر سر «هیچ»!

هر دو از گرانترین هنرمندان تاریخ معاصراند؛ یکی در قید حیات و دیگری سالهاست که با زندگی وداع گفته؛ دو هنرمند از نسل طلایی فرهنگ و هنر ایران. آثار سهراب سپهری و پرویز تناولی در بین علاقمندان به هنرهای تجسمی ایرانزمین، طرفداران بسیار دارند. هرگاه رد پایی از این دو باشد، آثار کمتر هنرمندی میتواند گوی سبقت را در حراجیها برباید؛ اما شباهت این دو هنرمند، علاوه بر استقبال دنیای هنر از آثارشان، چه میتواند باشد؟
به گزارش خبرگزاری سینا، پاسخ به این سوال را پرویز تناولی داده است. امروز در تقویم شمسی، روز تولد اوست؛ هنرمندی که سالهاست هنرش زینتدهنده خیابانهای کشورمان است و آثارش سوگلی حراجیهای داخل و خارج.
به گزارش ایسنا، مجسمههای پرویز تناولی در این سالها گاه مورد بیمهری و حتی سرقت قرار گرفتهاند اما دغدغه او، خانواده و شاگردانش برای مرمت این آثار و بازگرداندن آنها به میان مردم، خود گویای عشق این هنرمند به کشور و مردمش است.
اما شباهت پرویز تناولی با سهراب سپهری در چیست؟
حدود هفت سال قبل، در مراسمی که به مناسبت نودمین سالگرد تولد سهراب سپهری برگزار شد، تناولی خودش این فرضیه را مطرح و سپس آن را اینگونه تشریح کرد: «من و سهراب سپهری هر دو پی هیچ بودهایم. سهراب سالها از هیچستان میگفته و من هیچ را ترسیم کردهام!»
بسیاری تناولی را به عنوان «هنرمند هیچساز» میشناسند. مجسمهسازی که پیکره میسازد اما خبری از سر و دست و پا نیست. انتزاع در کارهایش حرف اول و آخر را میزند؛ آن هم در ترکیبی عجیب و البته محبوب از مدرنیسم و فرهنگ سنتی و عرفان ایرانی.
در همان سال ۹۷ و کمی قبلتر از اظهارنظرش درباره شباهت فکری با سهراب سپهری، در نشستی به مناسبت نمایشگاهش در ایران گفته بود: «هیچ» من را رها نمیکند؛ هر زمان که آن را رها کردم او دوباره به سراغم آمد در نتیجه بیش از ۴۰ سال است که «هیچ» میسازم.
او در تعریف مجسمههای هیچ هم گفته است: مفهوم «هیچ» نزد غربیها به معنای پوچی و ناامیدی است اما برخلاف این معنی، «هیچ» در کارهای من جسمیت و موجودیت دارد و نمیتواند بازگوکننده مفهوم پوچی باشد. معنای درونی «هیچ» قابل بیان نیست و این امر ناشی از راز آلودگی و پیچیدگی هنر است.
عکسی از جوانی ۲ هنرمند گران ایران
در یکی از پیجهای منتسب به پرویز تناولی در فضای مجازی، عکسی را میتوان یافت از جوانی دو هنرمند. منتشرکننده این تصویر، پرویز تناولی و سهراب سپهری را نشان کرده است.
در ادامه این تصویر را مشاهده میکنید:

سمت چپ ایستاده پرویز تناولی
بر اساس تقویم سپهری ۹ سال از تناولی بزرگتر بوده است.

پشت هیچستان کجاست؟
ابوالقاسم اسماعیلپور ـ نویسنده و اسطورهشناس ـ در پاسخ به این سوال گفته است: « هیچستان سهراب سپهری، یک مکان اسطورهای یا همان آرمان شهر است. این اساطیر، به زبان نماد و سمبل در شعر سپهری مجال حضور می یابند.»
در پایان شعر پشت هیچستان سهراب سپهری را می خوانید:
به سراغ من اگر میآیید
پشت هیچستانم
پشت هیچستان رگهای هوا پر قاصدهایی است
که خبر میآرند از گل وا شدهی دورترین نقطهی خاک
پشت هیچستان چتر خواهش باز است
تا نسیم عطشی در بن برگی بدود
زنگ باران به صدا میآید
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی سایهی نارونی تا ابدیت جاریست
به سراغ من اگر میآیید
نرم و آهسته بیایید
که مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی