خبرگزاری سینا از دشواری‌های اهل هنر گزارش می‌دهد
بیمه هنرمندان در هزارتوی مشکلات تکراری

آذر پناهی: بیمه هنرمندان و به ویژه بیمه تکمیلی آنان از جمله مسائلی است که با وجود راهکارهای گوناگون هنوز به شکل کامل حل نشده و هر از گاهی که هنرمندی در بستر بیماری می‌افتد، این مساله بار دیگر خود را نشان می‌دهد. در سال‌های اخیر با ایجاد صندوق اعتباری هنرمندان، بخشی از مشکلات درمانی این قشر از جامعه حل شده است اما در این بین همچنان مشکلاتی وجود دارد.

به گزارش خبرگزاری سینا، از آنجاکه فعالیت هنری از دیرباز به عنوان شغل محسوب نمی‌شده و تنها ساختار اداری کشور برای تعریف هنر به عنوان شغل، اداره تئاتر بوده است، طبیعتا هنرمندان در دهه‌های متمادی از مزایایی مانند حقوق ماهیانه، حقوق ایام بیکاری یا بیمه درمان و بازنشستگی بی‌بهره بوده‌اند. این چنین است که بارها در خبرها خوانده‌ایم هنرمندی به دلیل شرایط دشوار اقتصادی و هزینه‌های بالای درمان، دچار مساله جدی شده است.

اهل هنر احتمالا فراموش نکرده‌اند، ماجرای غم‌‌انگیز مهدی فتحی را که شب عید در بیمارستان بستری بود و برای مرخص شدن دچار مشکلات اقتصادی بود. آن زمان فتحی اعلام کرد که مبلغی بابت دستمزدش ار تلویزیون طلب دارد و از آنجاکه تلویزیون هنوز دستمزد او را پرداخت نکرده بود، توان پرداخت هزینه درمان خود را نداشت. در این بین بیمارستان نیز اصرار داشت تا زمانی که هزینه را دریافت نکند، او را مرخص نخواهد کرد. این سرنوشت تراژیک یکی از بزرگترین هنرمندان کشورمان بود که عمری را با سلامت نفس زندگی کرده و با دستمزد ناچیز بازیگری سپری کرده بود.

شاید این قربانی لازم بود تا تلنگری باشد برای مسئولان فرهنگی تا تدبیری برای تامین هزینه‌های درمان و زندگی هنرمندان بیندیشند.  در چند سال گذشته و به ویژه بعد از تحریم‌ها که سبب شد هزینه داروهای بیماری‌های خاص سر به فلک بکشد، بار دیگر این دمل چرکین سرباز کرد که هنرمندانی که سال‌ها درگیر کار هنری بوده‌اند با حقوق ناچیز هنرهایی مانند تئاتر چگونه می‌توانند هزینه‌های کمرشکن داروهایی مانند داروهای بیماری سرطان را بپردازند.

محمود استادمحمد، دیگر هنرمند مطرح کشورمان نیز به هنگام ابتلا به بیماری سرطان، وضعیت دشواری را برای تامین داروهای خود تجربه کرد. در آن مقطع البته فراهم آوردن داروهای بیماری‌های خاص به دلیل شرایط تحریم، بسیار دشوار بود و مساله فقط هزینه‌های بالا نبود بلکه یافتن دارو نیز پروسه‌ای طاقت‌فرسا و گاه بی‌ثمر داشت.

به تازگی فتح‌الله طاهری، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون، دیگر هنرمند پیشکسوتی بود که در بستر بیماری افتاد،  بیماری و شرایط درمان و بیمه او نیز بار دیگر، کمبودهایی را که در این زمینه وجود دارد، یادآوری کرد. طاهری که کارمند بازنشسته بهزیستی بود، گفته بود که اگر بیمه بهزیستی را نداشت، به ناچار باید دست نیاز مقابل دیگران دراز می‌کرد. او که به تازگی دار فانی را وداع گفته، البته عنوان کرده که بیمه بخش کوچکی از هزینه‌های درمانش را پوشش می‌دهد و مابقی آن باید از سوی فرزندانش تامین شود.

هرچند در فاصله میان درگذشت محمود استادمحمد (سال 1392) و بیماری طاهری، سیستم بیمه هنرمندان تغییرات محسوسی داشته، با این همه این مشکل هنوز به طور کامل برطرف نشده است. در این سال‌ها با شکل‌گیری صندوق اعتباری هنرمندان، مساله بیمه و بازنشستگی این قشر تا حدودی مرتفع شده است.

در این مدت اغلب اعضای صندوق از مزایایی مانند بیمه تامین اجتماعی و بیمه تکمیلی درمان بهره‌مند شده‌اند. با اینکه در این سال‌ها تلاش شده حق بیمه‌ای که هنرمندان به صورت سالانه ملزم به پرداخت آن هستند، رقم متعادلی باشد، اما در یکی دو سال اخیر به دلیل افزایش بی‌رویه هزینه‌های درمان، به ناچار هزینه بیمه تکمیلی هم افزایشی چشمگیر داشته است. مساله زمانی حادتر می‌شود که هنرمندان تنها مسئول بیمه خود نیستند بلکه به ناچار باید هزینه بیمه تکمیلی خانواده خود را نیز تامین کنند و اینجاست که پرداخت این هزینه‌ها برای بخشی از اقشار هنری که درآمدی محدود و فصلی دارد، به امری دشوار بدل می‌شود.

اما مساله از این هم فراتر است. در شرایطی که اقشار گوناگون هنری بابت تشکل انجمن‌های صنفی در وزارت کار دلخوش بودند و امید داشتند با تشکیل این انجمن‌ها بخشی از مشکلات بیمه و حقوق ایام بیکاری‌شان مرفتع شود، به دلیل همکاری نکردن وزارت ارشاد و وزارت کار، این مساله به گرهی کور تبدیل شده و در این میان انجمن‌های هنری، در وضعیتی بلاتکلیف به سر می‌برند.

نکته‌ای که در بحث بیمه و حقوق بازنشستگی هنرمندان همواره مورد توجه بوده این است که فعالیت هنری مانند فعالیت‌های روتین اداری و کارمندی نیست که ساز و کار مشخصی بابت ساعت کار و ایام تعطیل داشته باشد. ضمن اینکه اغلب آنان مانند یک کارمند درآمد ماهانه‌ای که ندارند تا بتوانند بر مبنای آن برنامه‌ریزی کنند.

البته بیان این نکته هم ضروری است که جامعه هنری به سبب مناسبات شغلی خود تا زمانی که درگیر کار و فعالیت هنری است، کمتر به اموری مانند بیمه و بازنشستگی توجه دارد. بسیاری از هنرمندان حتی کمتر به اموری مانند چکاپ‌های سالانه برای اطمینان از وضعیت سلامت خود می‌پردازند و بیشتر آنان زمانی که به سنین بالاتر می‌رسند یا به ناگهان با بیماری رو به رو می‌شوند، تازه به اهمیت مسایلی مانند بیمه تکمیلی درمان پی می‌برند.

بنابراین به نظر می‌رسد در گام اول نیازمند نوعی فرهنگ‌سازی در جامعه هنری هستیم تا از همان سال‌های جوانی، به اموری مانند بیمه بی‌توجه نباشد و زمانی که بسترهایی مانند صندوق اعتباری هنر و … برای جبران بخشی از کمبودها فراهم می‌شود، از این فرصت استفاده کند.

از سوی دیگر مسئولان و مدیران هنری نیز باید توجه داشته باشند که بسیاری از مشاغل هنری، می‌توانند خطرآفرین باشند. این مساله درمورد مشاغلی مانند بدلکاری یا بازیگری با وضوح بیشتری خود را نشان می‌دهد ولی دیده‌ایم که هنرمندان دیگری هم به هنگام اجرای پروژه‌های هنری چگونه دچار خطر شده‌اند. بنابراین ضروری است تا مدیران نیز الزامات کار هنری را در نظر بگیرند و به عنوان نمونه پروژه‌های گوناگون بخصوص مواردی مانند مجموعه‌های تاریخی یا جنگی را ملزم کنند تا تمام دست‌اندرکاران خود را بیمه کنند. بدین ترتیب، شاید بخش کوچکی از خطراتی که در هنگام ساخت این پروژه‌ها ایجاد می‌شود و دامن هنرمندان و گروه تولید را می‌گیرد، تا حدودی برطرف شود. به هر روی، این موضوع، مساله‌ای چند وجهی است که باید از زوایای گوناگون به آن نگریست و از جوانب مختلف برای آن فرهنگ‌سازی کرد تا در آینده شاهد بروز مشکلات کمتری برای جامعه هنری باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا