اثرات ضد افسردگی محرومیت از خواب، برای برخی افراد
به گزارش سیناپرس همدان، مطالعه ای به رهبری دانشکده پزشکی پرلمن، دانشگاه پنسیلوانیا، فیلادلفیا، پدیده به ظاهر متناقض محرومیت از خواب را که منجر به بهبود خلق و خوی بیماران مبتلا به اختلالات افسردگی می شود، را بررسی کرده است.
در مقالهای که در PNAS منتشر شده است، تیم تحقیقاتی از طریق تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی-حالت استراحت، فعالیتهای ناحیه مغز را نقشهبرداری کردند تا ببینند چرا برخی از افراد از یک اپیدمی منفی بهداشت عمومی، ویژگی های مثبت دریافت میکنند.
این مطالعه نشان میدهد که یک شب محرومیت کامل از خواب، اتصال آمیگدال به قشر کمربندی قدامی را افزایش میدهد، که با خلق و خوی بهتر در برخی افراد سالم و افسرده مرتبط است.
در آزمایشهای محرومیت از خواب که بر روی افراد سالم (38 نفر) و بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی (30 نفر)، همراه با 16 گروه کنترل که اجازه خواب بدون وقفه را داشتند، انجام شد، محققان اثرات محرومیت کامل از خواب (TSD) را بر خلق و خو و شبکه های اتصال عملکردی مغز بررسی کردند.
این آزمایش ها در آزمایشگاه مرکز تحقیقات ترجمه بالینی در بیمارستان دانشگاه پنسیلوانیا به مدت پنج روز متوالی انجام شد. همه شرکت کنندگان تحت سه جلسه اسکن rs-fMRI قرار گرفتند. در مجموع 210 تصویر fMRI برای هر شرکت کننده به دست آمد.
شرکت کنندگان در طی پنج روز تحت سه جلسه اسکن fMRI در حالت استراحت قرار گرفتند. اولین اسکن بعد از یک خواب معمولی شبانه در صبح روز دوم به عنوان خط پایه انجام شد. در گروه های TSD، شرکت کنندگان دومین جلسه اسکن خود را در صبح روز سوم پس از عدم خواب انجام دادند.
سپس به شرکت کنندگان اجازه داده شد دو شب خواب آرام داشته باشند و آخرین جلسه اسکن خود را در صبح روز پنجم داشتند. همه شرکت کنندگان یک نسخه کوتاه شده 37 موردی از نمایه حالات خلقی را هر دو ساعت یک بار در روزهای دوم تا پنجم تکمیل کردند.
همانطور که انتظار می رفت، اکثر شرکت کنندگان بلافاصله پس از محرومیت از خواب شبانه، خلق و خوی بدتری را نشان دادند. سیزده نفر از 30 شرکت کننده افسرده (43%) بهبود خلق و خوی را تجربه کردند و 17 شرکت کننده باقی مانده پس از یک شب TSD بدتر شدن خلق و خوی خود را تجربه کردند یا تغییری نکردند.
پس از یک شب خواب آرام، 20 شرکت کننده اختلال افسردگی اساسی بهبود خلق و خوی را تجربه کردند و بقیه شرکت کنندگان بدتر شدن خلق و یا عدم تغییر را تجربه کردند.
اتصال آمیگدال به قشر سینگولیت قدامی در بیماران با خلق و خوی بهبود یافته به طور قابل توجهی افزایش یافت اما در بیماران با خلق و خوی بهبود نیافته کمتر افزایش یافت. آمیگدال هسته پاسخ ستیز یا گریز است، محرک های ترسناک یا تهدید کننده را پردازش می کند و به سایر قسمت های مغز برای واکنش نشان می دهد.
قشر کمربندی قدامی (ACC) ناحیه مغز هم با سیستم لیمبیک “احساسی” و هم با قشر پیش پیشانی “شناختی” درگیر است. از جمله، نقش مهمی در توانایی کنترل و مدیریت حالات عاطفی یا تأثیر بر تنظیم دارد.
یافته ها نشان می دهد که اتصال شبکه آمیگدال-ACC ممکن است منعکس کننده انعطاف پذیری عصبی در برابر اختلال خلق و خوی پس از محرومیت از خواب باشد و بنابراین ممکن است یک هدف بالقوه برای مداخلات ضد افسردگی در نظر گرفته شود.
به گفته محققان، یک توضیح بالقوه برای تفاوت های فردی در تأثیر TSD ممکن است در مدت زمان خواب حرکت سریع چشم (REM) باشد.
افسردگی اساسی قبلاً با ناهنجاری در خواب REM همراه بوده است. خواب بیش از حد REM نورآدرنالین را کاهش میدهد و منجر به کاهش اتصال به گیرنده ɑ-2 در لوبهای فرونتال داخلی متشکل از ACC و قشر پیش پیشانی داخلی میشود. فقدان خواب REM همراه با TSD ممکن است به برخی از شرکتکنندگان فرصت استراحت بدهد تا کنترل آمیگدال را از بالا به پایین بهبود بخشند و در نتیجه اثر ضد افسردگی ایجاد کند.
منبع: Proceedings of the National Academy of Sciences
مترجم: سید سپهر ارومیهء