در پنل تخصصی نهمین کنفرانس بین المللی وب پژوهی مطرح شد؛
فیلترینگ پیام رسان های خارجی، جامعه را دو قطبی کرده است

برخی از منتقدان فضای مجازی را عامل اصلی انحرافات اخلاقی و فروپاشی کانون گرم خانواده ها می دانند، از اینرو نگاه سلبی به این مساله دارند اما در مقابل برخی معتقدند، در عصر حاضر باید همگام با تکنولوژی های روز دنیا باشیم و اگر محدودیتی در استفاده از این تکنولوژی ها ایجاد کنیم، آسیب های بیشتری متوجه مردم جامعه می شود. چرایی این مسائل از جمله مباحثی بود که سه تن از کارشناسان جامعه در یکی از پنل های تخصصی نهمین کنفرانس بین المللی وب پژوهی با موضوع “پنهان در واقع و پیدا در مجاز” به آن پرداختند که در ادامه آن را می خوانید.

دکتر محسن کچویی، رییس دانشکده علوم انسانی دانشگاه علم و فرهنگ در این پنل تخصصی گفت: امروزه نقدها و بحث های بسیاری پیرامون فضای مجازی مطرح می شود . مثلا آیا فضای مجازی منشاء آسیب های روانی و اجتماعی جامعه است؟ برای پاسخگویی به این قبیل سوال ها باید بر هر دوران و زمانه ای تمرکز کرد. هر زمان و دوره ای تاریخ روحی در کالبد دارد. روح یک دوره تاریخی فراتر از سیاست ها، فرامین و منویات آن دوره تاریخی است. روح یک دوره تاریخی، انعکاس کنش منویات حاکمیت و واکنش جامعه است.

وی افزود: بهترین راه برای درک طبع روان شناختی و معنوی هر دوره تاریخی، نگریستن و جستجو هنر در آن دوره و زمانه است زیرا در زبان هنرمعنای نهفته آن دوران در قالب نمادهای بی واسطه بیان می شود.

وی تصریح کرد: ما می توانیم انسان را به لحاظ شناختی در دو سطح” کلامی و پیش کلامی” یا” هوشیار و ناهوشیار”  تقسیم بندی کنیم. کلام ظرفیت محدودی دارد و معطوف به بحث هوشیار می شود. نقطه مقابل کلام ناهوشیاری است که خزانه ای از ناپیدایی از معنا در نهان خود دارد. کلام می تواند بیشترین روح هنر را در قالب نمادها به ما نشان دهد. نمادها در بسیاری از مواقع می توانند در بسترهای ناهوشیاری معنی یک اتفاق و کنش اجتماعی را به ما نشان دهند.

وی اظهارداشت: در مطالعه هنر یک دوره تاریخی می توان، تحولات اجتماعی، شرایط معنوی و هیجانی انسان های آن دوران را ردیابی کرد. یکی از مصداق های آن در ارتباط با معماری شهری است. امروزه در معماری شهرهای ایران تاکید روز افزون بر دیوارهای بلند، دوربین های مدار بسته است. این امر نشانگر تلاش برای دسترسی ناپذیر کردن خانه هاست. ساده انگارانه است که اگر این احساس نا امنی را تنها در قالب ترس از سرقت متصور شویم. فراتر از سرقت مادی، مساله ترس از بین رفتن حریم شخصی مطرح است.

کچویی به تفاوت فرهنگ ایران و کشورهای اروپایی اشاره کرد و گفت: پنجره اغلب خانه های کشورهای اروپایی بزرگ و بدون پرده هستند و فضای خانه ها کاملا رویت می شوند. ساکنان این منازل بدون احساس معذبی در فضای خانه در رفت و آمد هستند. ایران معاصر فراتر از عقاید مذهبی، نیاز شدیدی به داشتن حریم شخصی و حفظ آن و به بیان دیگر، پنهان شدن دارد. حتی در محیط های سازمانی و اداره ای نیز، پنجره ها به طور کامل پوشانده می شود، اما این نیاز شدید برای داشتن پناهگاه و پنهان شدن ناشی از چیست؟ ناشی از چه عواملی است؟

رییس دانشکده علوم انسانی دانشگاه علم و فرهنگ تاکید کرد: این نوع وسواس پوشاندن، زمینه ساز یک مفهوم فرویدی به نام “سرکوب کردن” شده است. سرکوب یعنی امری که پذیرفته شده نیست و باید با هوشیاری کنار گذاشته شود. غافل از اینکه چیزی که سرکوب می شود از کانال و مجرای دیگر راه خود را پیدا می کند.

بحث فضای مجازی امروز جامعه و ناهنجاری های آن نیز ارتباط مستقیمی با بحث ناهوشیار و سرکوب دارد.

وی اظهارداشت: هیجان و خشم یک پدیده انسان است. هر انسانی باید هیجان و خشم داشته باشد. اگر انسانی نتواند چنین احساس را ابراز کند، در قسمت پنهان بستری برای بروز خشم پیدا می کند. یکی از آن بسترها فضای مجازی است. اغلب این افراد با هویت جعلی تبدیل به کاربرانی می شوند که در فضای مجازی فعالیت می کنند. آنچه مسلم است، هرچقدر شرایط بروز این احساسات در دنیای واقعی کم رنگ تر باشد، میزان تخلیه احساسات ابراز نشده به شکل زمخت و افراطی در فضای مجازی پر رنگ تر می شود.

در فضای مجازی انسان ها خود سانسوری ندارند

به گزارش سیناپرس، دکتر مسعود اسدپور، استادیار دانشکده کامپیوتر دانشگاه تهران نیز در این پنل تخصصی با اشاره به تاریخچه تکنولوژی وب گفت: ابتدا صفحات وب، جنبه فنی داشتند. مجموعه ای یک سایت درست می کرد و تیم فنی نیز مسوول نگهداری از آن بود. در نسل دوم وب، کاربران زیادتری در امر تولید محتوا مشارکت پیدا کردند. تکنولوژی های متعددی ایجاد شد. پلتفرم های مختلفی در اختیار کاربران قرار گرفت. در این نسل، وبلاگ نویسی بسیار طرفدار پیدا کرد. شبکه های اجتماعی ایجاد شدند. داده های ChatGPT حاصل نسل دوم وب است. نسل سوم( وب معنایی) نیز فضا و بستر را برای فعالیت ماشین ها فراهم کرده است.

وی افزود: در نسل نخست وب افراد با هوش ریاضی بالاتر فعالیت داشتند اما در نسل دوم، افرادی که هوش هیجانی بیشتری دارند، فعال تر هستند. بسیاری از کاربران فضای مجازی شاید بهره هوشی بالایی نداشته باشند اما از روابط اجتماعی خوبی برخوردارند. این مساله باعث شده که اکنون در شبکه های مجازی مانند اینستاگرام مورد توجه واقع شوند. انتظار داریم در نسل سوم، انسان ها در آینده ای نه چندان دور با ربات ها چت کنند. به گونه ای که فرد تشخیص ندهد در فضای مجازی با ربات یا انسانی چت می کند. در حقیقت در این نسل فضا برای فعالیت ماشین ها آماده می شود.

وی تصریح کرد: فضای وب باعث شده افراد از یک سری آزادی برخوردار باشند و خود سانسوری نداشته باشند. در حالی که انسان ها در ارتباطات چهره به چهره بنابر نیروی اجتماعی مجبور به رعایت برخی ملاحظات رفتاری هستند. برخی از پلتفرم ها ما را مجبور به خود سانسوری می کنند اما در مقابل ما در برخی از پلتفرم ها خود واقعی مان را نشان می دهیم. برخی از فضاهای مجازی شرایطی را فراهم کرده اند که نیروی اجتماعی نسبت به فضای واقعی کمتر باشد.

به گفته وی، در برخی از پلتفرم ها ما چهره جدید برخی از افراد را مشاهده می کنیم. به نظر خیلی از رفتارهایی که در فضای مجازی مشاهده می کنیم، واقعی تر از رفتارهای آدم ها در فضای واقعی هستند. من معتقدم چهره مجازی آدم ها حداقل در کشور ما واقعی تر از چهره واقعی شان است و ما در فضای مجازی می توانیم واقعیت های جامعه را خیلی بهتر از آنچه در فضای واقعی است، شناسایی کنیم.

اسدپور گفت: بسیاری از اتفاق هایی که امروزه در فضای مجازی رخ می دهد، در هیچ کجای دنیا به وقوع نپیوسته است. حکومت ایران در یک برهه زمانی مجبور به فیلتر برخی از شبکه های مجازی شد و برخی از دولت ها بر آن خرده گرفتند اما چند سال بعد همان شرایط نیز برای آنها رخ داد و آن کشورها نیز مجبور به انجام اقداماتی مشابه ایران شدند. متاسفانه هنوز ماهیت فضای مجازی برای ما مشخص نیست و سرعت گردش اطلاعات نیز بسیار بالاست. سرعت گردش اطلاعات به نوبه خود باعث افزایش حرکت های اجتماعی و هیجانی می شود. چنین امری باعث شده تا برخی از افراد نسبت به تکنولوژی، نگاه سلبی داشته باشند. به عنوان مثال چند سال پیش یکی از مراجع اظهارداشت محتوای 80 درصد فضای مجازی غیر اخلاقی است. برخی دیگر ادعا کردند محتوای غیر اخلاقی این فضاها 95 درصد است. این مساله باعث شد تحقیقی پیرامون این مساله انجام دهیم و با روش ریاضی اثبات کنیم چنین ادعایی اساسا نادرست است و پایه علمی ندارد.

به گفته وی، بر اساس مطالعات ما فقط چهار درصد از محتوای شبکه های اجتماعی دارای مطالب غیر اخلاقی و برخلاف استانداردهای ایرانی هستند. پس از اعلام این خبر، عده ای اظهارداشتند حتی این درصد اندک نیز مانند غده سرطانی است و مشکل ایجاد می کند. ما منکر مسائل و مشکلاتی که این محتوای غیر اخلاقی ایجاد می کنند، نیستیم، اما باید بررسی کنیم که آیا این اعداد و ارقام با نرم جهانی همخوانی دارد یا خیر. مطالعات گروه تحقیقاتی ما از سال 1394 تا اکنون پیرامون مطالب مثبت ۱۸سال سن در تلگرام نشان داده است، میزان مراجعه مردم در روزهای مذهبی (مانند لیالی قدر، تاسوعا، عاشورا و شهادت ها)، ایام انتخابات و مناظرات، بازی های جام جهانی، برنامه ها و سرگرمی های خوب تلویزیون، به کانال های غیر اخلاقی 40 درصد کاهش دارد، بنابراین مشکل ما فضای مجازی نیست، ما مشکل تولید محتوا داریم.

عضو هیات علمی دانشکده کامپیوتر دانشگاه تهران ادامه داد: اخیرا نیز بحث سیاست حاکمیت استفاده مردم از شبکه های اجتماعی و پیام رسان های داخلی است. استفاده از پیام رسان های داخلی هرچند مزایایی دارد اما از معایب بسیاری نیز برخوردار است. با فیلتر ساختن پیام رسان های خارجی، جامعه دو قطبی شده است. موافقان دولت در پیام رسان های داخلی و مخالفان دولت در پیام رسان های خارجی فعالیت می کنند. در چنین شرایطی گفتمان ایجاد نمی شود. هر یک از طرفین گمان می کنند که حق با آنهاست. چنین مساله ای اختلافات اجتماعی را گسترش می دهد.

به گزارش سیناپرس، اسدپور گفت: ما اکنون صنعتی به عنوان نرم افزار در کشور نداریم تا پیام رسان های داخلی را پشتیبانی کند. دیتا سنترهای آنها را پوشش دهد. بر فرض اگر این پیام رسان ها از نظر فنی نیز موفق باشند، چند درصد مردم حاضر به نصب این پیام رسان ها هستند؟ حتی اگر به زور مردم را وارد به نصب این پیام رسان ها کنیم، چند درصد به نرم های استاندارد و تعریف شده ایران احترام قائل می شوند؟ حتی اگر مردم را به زور وارد پیام رسان های داخلی کنیم، با رفتارهای سخت گیرانه و تعریف شده ایران همراه نخواهند شد.

وی بیان کرد: اگر برای پلتفرم ها قانون بگذارید و دستور بدهید این رفتارها را رعایت کنند، چند درصد از آنها حرف را گوش خواهند داد؟ تا زمانی که کاربری جذب نکرده اند باید هوای کاربران را داشته باشند. زمانی هم کاربر پیدا کنند، قدرت می یابند. بر فرض پیام رسانی 40 میلیون کاربر پیدا کند و شما دستور دهید که باید این مدل استاندارد را رعایت کند، پیام رسان اظهار می کند، الان قدرت من بیشتر از توست. من می توانم حتی رئیس جمهور یک مملکت را تعیین کنم. تو قادر نیستی به من دستور بدهی. توئیتر به پشتوانه کاربرانش توانست مقابل ترامپ بایستد. پیام رسانی که کاربر زیادی داشته باشد، چالش بعدی می شود. او می تواند سیاست تعیین کند. مسوولان در هر مسیری که گام بردارند، خطرات زیادی برای مملکت به همراه دارد از اینرو باید اجازه دهند مردم فعالیت خودشان در فضای مجازی خارجی را نیز ادامه دهند.

به گفته وی، دغدغه های اکنون جامعه به دلیل رفتار زودگذر مردم با این تکنولوژی است. بسیاری از این رفتارها پس از گذشت مدتی و به بلوغ رسیدن مردم جامعه درست می شود. دولتمردان در یک برهه از برخی از تکنولوژی ها ایراد می گرفتند. ایرادهایی که سرنوشت مردم را تغییر داد. حتی مردم به دلیل استفاده از آن تکنولوژی ها جریمه شدند اما اکنون استفاده از آن تکنولوژی ها در جامعه عادی است. زمانی استفاده از نوار کاست، ویدیو و ماهواره جرم بود اما اکنون استفاده از این تکنولوژی ها عادی است. فضای مجازی نیز از این امر مستثنی نیست. ده سال دیگر به تصمیم های امروز خواهیم خندید.

وجود درجه ای از انحراف در هر جامعه ای طبیعی است

به گزارش سیناپرس، دکتر آرش حیدری، عضو هیئت علمی دانشگاه علم و فرهنگ نیز در این پنل تخصصی گفت: نگاه اجتماعی، فرهنگی و انسانی باید به معنای عام به فضایی تزریق شود که متاسفانه در ساختار کلی کشور، اسیر فهم کج ریختگی مفهوم تخصص گرایی شده است؛ کج ریخت از تخصص گرایی تصور می کند که قلمرو مورد تحقیقی که متخصص در آن کار می کند از سایر قلمروها، منفک است. از این حیث متخصصانی پدید می آیند که بسیاری از فیلسوفان میانه قرن بیستم نسبت به ظهور آنها پیش از این به ما هشدار داده اند. افرادی که می توانند بستر تولد تکنسین های بی قلب را فراهم کنند.

وی افزود: تکنسین بی قلب کسی است که صرفا در قلمرو مورد تحقیق خود پروتکل ها را اجرا می کند، بی آنکه بداند که تنها از نظر تحویلی و بنا بر مدیریت نظام، علم قلمرو او از دیگر قلمروها جدا شده است. به عنوان مثال یک ارتوپد با استخوان ها سر و کار دارد. اگر فراموش کند که این استخوان های سخنگوی با روح، معنادار هستند، آن زمان او می تواند به تکنسین بی قلبی تبدیل شود که هر بلایی بر سر استخوان ها بیاورد بی آنکه به این فکر کند که بر یک انسان، دل و کلیتش آسیب می رساند. همین بیان را در تمایز میان قلمروهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و امثال آن مشاهده می کنیم.

وی اظهارداشت: نباید فراموش کنیم که انسان و حیات اجتماعی او کل واحد است و برای اینکه بتوانیم کاری انجام دهیم، گاهی آن را قطعه قطعه می کنیم. به شکل مفروض و تحلیلی این قطعات واقعی نیستند. اگر انسان نتیجه منطقی آن دنیای غیر واقعی است، متخصصان بی قلب و چهره های بی روح و خشونت سیستماتیک مولد شرارت ها هستند که حتی گاهی خود آنها نمی دانند شرارت می ورزد.

وی با اشاره به شکاف دنیای واقعی و مجازی گفت: متاسفانه نگاه رایج سیاست گذاری کشور و دریافتش از امر اجتماعی و امر فرهنگی به شدت پایین و سخیف است. اثر عللی به فضای مجازی می دهد و به سمت تکنو فوبیا می رود. به معنای عام هراس از تکنولوژی ایجاد می کند. فضای مجازی و وب را هراس انگیز می داند که اخلاق را از بین می برد. باعث فروپاشی ارکان خانواده می شود. این گزاره کاذب حاصل عدم درک رابطه و دیالیتیک فضای واقعی و مجازی است. اگر گزاره درست باشد، فضای مجازی در بهترین حالت چیزی جز لحظه بروز حالت و تعاملات و مدارهای انسانی در عرصه اجتماعی نیست.

حیدری افزود: دردناک ترین مباحث چند ماه گذشته این بود که عده ای اظهار می کردند، مشاهده برف از پشت پنجره زیباتر است یا مردم فرهنگ پارک رفتن ندارند. دریافت این منطق، سیاست از ضرب آهنگ اجتماعی دارد. از این منظر انسانی سالم است که از پشت پنجره خانه اش شهر را تماشا کند و بی هدف در خیابان ها نچرخد. در پارک به روی سبزه نشیند. در حوزه عمومی حاضر نشود. تصویر انسانی که پشت پنجره برف را تماشا می کند، تصویری چیزی جز سلول زندان است. متاسفانه امروزه این دیدگاه ها تبدیل به ژست های کارشناسی و متخصصانه شده اند.

وی بیان کرد: طبیعی است وقتی به حوزه عمومی به شکل سیستماتیک تهاجم برده می شود، هر شکل اجتماعی شدن که ذاتش زیست انسانی است، زیر سوال می رود. زمانی که حیات اجتماعی را به محبس تبدیل کنیم، با رفتار زندانی مواجه می شویم که منفذی پیدا کرده و سرش را از آن بیرون آورده و می گوید مرا مشاهده کنید.

به گفته این عضو هیات علمی دانشگاه علم و فرهنگ، معنای زندگی چیزی جز این نیست که بتوانیم خویشتن خویش را آن چنان که هست فاش کنیم و دیگری در کنارمان باشد و خویشتن ما را دوست بدارد و به آن احترام بگذارد.

حیدری ادامه داد: به میزانی که بروز و ظهور این خویشتن در قلمرو عمومی دچار زوال شود، بستر فضای مجازی فراهم می شود. زندانی در این فضا فرصت هواخوری پیدا می کند تا خویشتن خود را بروز دهد. چنین عاملی باعث شده تا امروزه با حجم وسیعی از رفتارها مواجه باشیم که بخواهند خشونت خودشان را تخلیه کنند.

وی افزود: عاشقان تکنولوژی تصور می کنند، تکنولوژی می تواند به پرسش های بنیادی ما پاسخ دهند. از تکنولوژی پیرامون حیات پس از مرگ، فضایل شب قدر و … سوال می پرسند. در حالی که هوش مصنوعی حاصل داده های خلاقانه ای است که ما آنها را ارائه داده ایم.

به گفته وی، انسانی که از پاسخ دادن به پرسش های بنیادین در رابطه با خودش، با دیگری و طبیعت طفره برود، تبدیل به تکنسین های بی قلب می شود. رفتارهایی خشنی که امروز در فضای اجتماعی مشاهده می کنیم؛ این نوع  رفتارها جزء در تحول اجتماعی قابل توصیف نیست و ریشه آن را باید در حیات اجتماعی جستجو کرد.

وی گفت: مساله ما این نیست که چه بلایی سر فضای مجازی بیاوریم. مساله این است که زیست جهان و حوزه عمومی چگونه در حال شکل گیری است که فضای مجازی ما تبدیل به قلمرو فریاد بخش بزرگی از انسان ها شده است که از محبس گریخته اند و باید با چه مکانیزمی و باز اندیشی، فضای اجتماعی را به فضای سالم برای تعاملات مان تبدیل کنیم. زیست جهان اجتماعی، رابطه مستقیمی با قلمرو فضای مجازی دارد و جامعه، جبر تک تک افراد نیست. جامعه بیش از تک تک افراد جایی است که خودمان را بروز دهیم و به این حد وحشت زده نباشیم.

حیدری اظهارداشت: اگر تمایزی میان تنهایی و بی کسی بگذاریم، تنهایی پدیده عام است. در طول تاریخ، فیلسوفان و حتی انسان های معمولی در تنهایی با خود اندیشیده اند. تنهایی گاهی ارزش محسوب می شود زیرا انسان در تنهایی با خود می اندیشد و با خود آشتی می کند. آنچه بلا بر سرمان نازل می کند، بی کسی است. بی کسی فاجعه می آفریند. حیات اجتماعی ما جایی است که ما بی کس نشویم. زمانی که به جنایت ها و شرارت های تاریخ نگاهی بندازیم، مشاهده می کنیم انسان های بی کس و منزوی فاجعه آفریده اند زیرا رنج دیگری را درک نکرده اند. انسانی که در تنهایی خود تعامل می کند و بی کس نیست، رنج دیگری را درک می کند اما انسان بی کسی _که رنج دیگری را درک نمی کند_ به جنایت دست می زند از اینرو اگر حیات اجتماعی نتواند عرصه ای برای ما فراهم کند، بی کس می شویم. یقینا رفتار ما در هر فضایی که بتواند گریزگاه باشد، خشونت بار خواهد بود.

عضو هیئت علمی دانشگاه علم و فرهنگ یادآورشد: اکنون دچار بحران فهم امر اجتماعی هستیم. ما تمام سیاست هایمان را برای مهار انسان های مساله دار چیده ایم و هیچ ایده ای برای انسان هایی که می خواهند زندگی کنند، نداریم. حتی سیاست سازمان های ما براساس کارکنان و افراد مساله دار چیده می شود. در حیات اجتماعی نیز این کار را کرده ایم. فضای مجازی بخشی از زندگی 96 درصد مردم ایران است اما سیاست کل نظام  بر مبنای آن 4 درصد افراد مساله دار است.

وی گفت: طبق اعلام جامعه شناسی و علوم اجتماعی، وجود درجه ای از انحراف در هر جامعه ای طبیعی است زیرا امر اخلاقی ، تنها در نفی امر غیر اخلاقی تصویب می شود. اگر امر غیر اخلاقی در جامعه ای وجود نداشته باشد، اساسا آن جامعه اخلاقی نیست.

حیدری افزود: جامعه وقتی اخلاقی می شود که درجه ای از امر غیر اخلاقی در آن جامعه وجود داشته باشد و اکثریت آن را نفی کند. وجود درجه ای از انحراف برای هر جامعه ای طبیعی است. بحران زمانی آغاز می شود که این نقطه سرطانی کل جامعه را در بر بگیرد.از این حیث اولویت ما باید همان نظامات اجتماعی و جلوگیری از انسان بی کس باشد. انسانی بی کس، بی وطن است. انسان بی کس، وطنش را دوست ندارد زیرا وطن تنها با دیگری معنادار می شود. سیاست های اجتماعی حاکم بر جامعه هستند که همگان را بی کس می کنند. انشاالله بتوانیم کس و کار همدیگر باشیم.

گفتنی است، نهمین کنفرانس بین المللی وب پژوهی صبح روز گذشته در دانشگاه علم و فرهنگ‌ آغاز شد و امروز به کار خود پایان داد.

گزارش: فرزانه صدقی

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا