اختلالات تغذیه ای و تغییر در ساختار مغز
تغییرات ساختاری در مدارهای مغزی ایجاد عادت، با اختلالات خوردن مرتبط است
به گزارش سیناپرس همدان، محققان دانشگاه پنسیلوانیا و دانشکده پزشکی دانشگاه استنفورد با یکدیگر همکاری کردهاند تا مکانیسمهای مغزی را در هنگام کار هنگام یادگیری عادت و رفتارهای پرخوری بررسی کنند. در این مطالعه با نام “مدار عصبی عادت انسان ممکن است در اختلالات خوردن اختلال ایجاد کند”، که در Science Translational Medicine منتشر شده است، محققان مکانیسمهای مبتنی بر مدار را یافتند که میانجی شکلگیری عادت را در رفتار خوردن عادت محور نقش دارد؛ بهویژه، تغییرات در ساختارهای مغز مرتبط با سیگنالینگ دوپامین.
ایجاد عادت ها فرآیندی است از پیوند مکرر یک رفتار پاداش دهنده با محرک های زمینه ای، محرکی غیر از تمرکز یا دلیل اصلی فرد برای درگیر شدن در یک رفتار. با گذشت زمان، محرک های زمینه ای به تنهایی می توانند رفتار را تحریک کنند، حتی بدون وجود پاداش. این جدایی رفتار از هدف اصلی، تغییر عادت ها را دشوار می کند حتی اگر نتیجه رفتار دیگر مطلوب نباشد یا مضر باشد.
بیشتر عادت ها بی ضرر و حتی مفید هستند. بسیاری از رفتارهای تکراری می توانند به عادت های خودکار تبدیل شوند، مانند روشن یا خاموش کردن یک چراغ معمولی، بستن و قفل کردن درب ورودی هنگام ورود به خانه، یا وارد کردن رمز عبور برای دسترسی به دستگاهی که اغلب استفاده می شود. این عمل همزمان با تمرکز بر سایر کارهای هدف گرا، به طور خودکار انجام می شود، به عنوان مثال، وارد کردن رمز عبور در رایانه کاری در حالی که به ایمیلی که باید ارسال شود فکر می کنید. همین نوع اتوماسیون می تواند با افکار، انگیزه های انگیزشی و پاسخ های فیزیکی رخ دهد.
با این حال، شکلگیری عادت نیز میتواند به رفتارهای ناسازگارانه در اختلالات مغزی کمک کند که در مقابل درمان مقاومت میکنند. در اینجا، دلیل یک رفتار، ظاهراً توسط مغز نادیده گرفته می شود، بنابراین اتوماسیون ادامه می یابد. اینکه چگونه این مدارهای مغزی در اختلالات روانپزشکی تغییر میکنند هنوز مشخص نیست.
محققان به مطالعات گذشته بر روی انسان ها و حیوانات اشاره می کنند که در آن مکانیسم های مغزی مبتنی بر مدار هم در ترویج و هم در مخالفت با رشد رفتارهای معمولی نقش دارند. به این ترتیب، یک مغز سالم، ترکیبی از رفتارهای معمولی و هدف مدار بیرونی است.
برای بررسی، محققان از اتصال ساختاری زیرمناطق مغزی درگیر در رفتار عادتی استفاده کردند. جسم مخطط مروج عادت در درجه اول با قشر حسی حرکتی ارتباط دارد، در حالی که جسم مخطط مخالف عادت با نواحی قشری انجمنی ارتباط دارد. الگوهای مختلف اتصال باعث شد تا محققان بر روی زیر ناحیه حسی حرکتی پوتامن تمرکز کنند.
این مطالعه نشان داد که: اتصال چند متغیره پوتامن حسی-حرکتی در انسانهای مبتلا به اختلال پرخوری و پرخوری عصبی تغییر یافته است و میزان تغییر با شدت رفتار اختلال خوردن مرتبط است.
میزان این تغییر مدار با ویژگی های ساختاری در پوتامن حسی حرکتی و کاهش اتصال گیرنده دوپامین در بخشی از مغز که مسئول اعمال ارادی است، مرتبط است. این یافته با تغییرات ریزساختاری گزارش شده قبلی و سیگنال دهی دوپامین که واسطه یادگیری عادت در مدل های حیوانی است، مطابقت دارد.
یافتههای مطالعه نشان میدهد که تشکیل یک مدار عصبی ساختاری یادگیری عادت و رفتار پرخوری را در انسان پیوند میدهد. نویسندگان نتیجهگیری میکنند که درمانهای آینده شامل تعدیل این مکانیسمهای مبتنی بر مدار، ممکن است به طور بالقوه وسیلهای برای درمان رفتارهای معمولی باشد که زمینهساز ماهیت مقاوم به درمان بسیاری از اختلالات روانپزشکی انسان، نه فقط محدود به اختلالات خوردن، می شود.
منبع: ژورنال Science Translational Medicine
مترجم: کیانوش کرمی