زنان شاغل و معضل تقسیم کارهای خانه!
طبق اطلاعات ارائه شده توسط مرکز آمار ایران، فعالیت شغلی زنان در بیرون از خانه با روند رو به رشدی مواجه است. بر اساس سرشماری نفوس و مسکن سال 1385، تعداد کارکنان زن استخدام کشوری نزدیک به 760 هزار نفر بوده که حدود 58 درصد از این تعداد در آموزش و پرورش مشغول بوده اند و اگر به این تعداد، شمار زنان شاغل در بخش های دیگر و به شکل های غیررسمی افزوده شود، رقم بسیار بزرگ تری از زنان شاغل در ایران به دست می آید. در این میان بسیاری از زنان شاغل، متاهل هستند و یکی از مسائل مناقشه آمیز و بحث برانگیز آن ها، مسئله تقسیم کار در خانه است.
بنا به گفته محققان، در «تقسیم کار جنسیتی» از زنان و مردان انتظار می رود فقط دسته خاصی از کارها را انجام دهند که از قبل تعیین شده و به اختیار خود شخص نیست. در این تقسیم بندی، زنان مسئول کارهای خانه و خانه داری و بزرگ کردن بچه ها شمرده می شوند و از آن جایی که این کار، کاری بدون درآمد است، زنان خانه دار از نظر مالی به مردان وابسته گردیده و دسترسی به پولی که از آن خود بدانند، نخواهند داشت. با توجه به این مسئله، زنانی که دارای شغل بیرون ازخانه هستند اغلب به دلیل حضور در هر دو صحنه کار و خانه و متحمل بودن هر دو نقش، دچار تنش بیشتری می گردند. لذا به طور کلی، سلامت چنین زنانی نسبت به مردان شاغل در سطح پایین تری برآورد گردیده و آن ها معمولا دارای نشانه های روان تنی، سردرد و خستگی هستند.
زنانی که دارای شغل بیرون ازخانه هستند اغلب به دلیل حضور در هر دو صحنه کار و خانه و متحمل بودن هر دو نقش، دچار تنش بیشتری می گردند.
با توجه به اهمیت فراوان این موضوع در زندگی امروزه مردم کشور ما، پژوهشگرانی از دانشگاه پیام نور و فردوسی مشهد تحقیق جالبی را سازماندهی و اجرا نموده اند که در آن عوامل موثر بر تقسیم کار در خانه و خانواده مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج این پژوهش که به روش پیمایشی بر روی 400 نفر از زنان متاهل شاغل در بخش آموزش و پرورش شهر مشهد انجام گردیده، نشان می دهد بیش از 70 درصد افراد، وضعیت تقسیم کار در خانه خود را متوسط ارزیابی کرده اند. حدود 16 درصد از افراد تقسیم کار را ضعیف و تنها نزدیک به 14 درصد افراد مورد بررسی، تقسیم کار در خانه خود را بالا ارزیابی نموده اند.
بر اساس یافته های این پژوهش، هر چه ساخت قدرت در خانواده، دموکرات تر باشد، تقسیم کار در خانواده نیز دموکرات تر است. به بیان دیگر وقتی که قدرت در خانواده بین زن و مرد تقسیم شود، میزان مشارکت مردان در انجام کارهای خانگی بیشتر می شود.
همچنین نتایج این مطالعه حاکی از آن است که بین مواردی نظیر میزان درآمد زن از شغل خود، سن زن و مرد به علاوه تعداد سال های سپری شده ازدواج با میزان تقسیم کار در خانه و میزان مشارکت مردان در این امر، ارتباط مستقیمی وجود دارد. به عبارت دیگر هر چه میزان عوامل ذکر شده بالا بیشتر شود، مشارکت مردان در کارهای خانه افزایش می یابد. در مقابل تعداد فرزندان اثر معکوسی بر این موضوع دارد. یعنی هر چه تعداد فرزندان بیشتر باشد، مردان تمایل کمتری به کار در خانه نشان می دهند!
نکته جالب تر نتایج این پژوهش آن جا است که نشان می دهد میزان تحصیلات زن و همسر او، میزان آگاهی زن از حقوق خودش و همچنین وابستگی عاطفی زن و مرد به یکدیگر، هیچ اثر معنی داری بر تقسیم کار در خانه نداشته است! بنا بر نظر محققان، این موضوع نشان می دهد که تقریبا همه زنان در همه طبقات اجتماعی کار «مدیریت خانگی» را انجام می دهند، حتی زنانی که دارای درآمد کافی برای استخدام زنانی از بیرون از محیط خانه برای انجام دادن بعضی از کارها هستند. به عبارتی به نظر می رسد در هر حال، این زن است که با هر درجه تحصیلی و هر میزانی از آگاهی و تفکر، انجام کارهای منزل وظیفه خاص و منحصربه فرد او تلقی می شود، چرا که این تکلیفی است که جامعه برای او تعریف نموده است.
مجریان این طرح پژوهشی، با توجه به نتایج جالبی که از مطالعه خود به دست آورده اند، در انتهای گزارش علمی پژوهشی خود ضمن منسوب کردن چنین مشکلی به مسائل فرهنگی جامعه، پیشنهادات زیر را به منظور حرکت به سمت تساوی بیشتر در روابط خانوادگی و حل چنین مشکلی ارائه داده اند:
- زنان جامعه در جهت تقویت سرمایه اجتماعی خود، پیوندهای عاطفی و غنی سازی شبکه ارتباطی خویش را افزایش داده و از انزواطلبی دوری نمایند.
- همزمان با آموزش های اداره بهداشت پیش از ازدواج، به زوج ها برای افزایش مشارکت در تقسیم کار خانه، نکاتی را آموزش دهند.
- در کتاب ها و دوره های مهارت زندگی و کارگاه های آموزشی مربوطه، چه در مقطع دبیرستان و چه در سطح دانشگاه آموزش هایی در خصوص اهمیت مشارکت در خانه و تقسیم کار در منزل داده شود.
- برای کاهش تعارض ها، اختلافات و فشارها، زوجین به یادگیری همزمان مهارت های زندگی از جمله ابراز وجود، ابراز عواطف و احساسات و همچنین مهارت حل مسئله بپردازند تا هم زنان از بار حمایتی مطلوب تری بهره مند شوند و هم مردان درک و همدلی بیش تری نسبت به همسران خود داشته باشند.
گفتنی است مقاله علمی پژوهشی برگرفته از این تحقیق، در نشریه «مطالعات اجتماعی روان شناختی زنان» به چاپ رسیده است.
نویسنده: محمدرضا دلفیه
با اقتباس از: رضوانی، م. و زنجانی زاده، ه. 1394. بررسی عوامل موثر بر تقسیم کار در خانواده. مطالعات اجتماعی روان شناختی زنان، 13(4): 60-29.
لینک منبع
No tags for this post.