پایان انتظار پنج ساله برای آغاز سالها مطالعه
جمعه چهاردهم مرداد 1390، روزی بود که فضاپیمای 3625 کیلوگرمی جونو، سوار بر موشک اطلس 5، سکوی پرتاب پایگاه فضایی کیپ کاناورال در ایالات متحده را به مقصد بزرگترین سیاره منظومه شمسی ترک کرد. این فضاپیما مسیر 8/2میلیارد کیلومتری را با سرعت حداکثر 38 هزار کیلومتر بر ساعت (56/10 کیلومتر بر ثانیه) پیموده تا امروز در ارتفاع حدود 5/4 کیلومتری از سطح این سیاره در مدار مشتری قرار بگیرد. گفتیم سطح، اما واقعیت این است که سیاره مشتری به عنوان غول گازی منظومه شمسی، در کنار زحل، اورانوس و نپتون یکی از چهار سیارهای است که سطح مشخص به آن معنایی که در زمین و مریخ سراغ داریم در این سیارات وجود ندارد. در مأموریت جونو قرار است سیارهشناسان دید بسیار روشنتری از مفهوم سطح در این سیاره پیدا کنند.
جونو که برای تأمین انرژی از سه صفحه خورشیدی بهره میبرد، پیش از رسیدن به مشتری از سرعت سرسامآورش آنقدر کاسته شد تا در مدار مشتری با سرعت متوسط 170 متر بر ثانیه به دور این سیاره گردش کند تا در مسیر این گردش اطلاعات ذیقیمتی از میدان مغناطیسی، وضعیت هسته، ساختار فیزیکی و شیمیایی، اتمسفر رازآلود، بادهای بسیار پرسرعت در جو مشتری ـ که سرعت برخی از آنها به 618 کیلومتر بر ساعت میرسد ـ به زمین مخابره کند. دادههایی چنان ارزشمند در فاصله 866 میلیون کیلومتری زمین که مسئولان ناسا را متقاعد کرده است برای دستیابی به آن 1/1 میلیارد دلار (حدود 3894 میلیارد تومان) هزینه طراحی و پرتاب چنین مأموریتی کنند. این اطلاعات هر چند با سرعت نور به زمین مخابره میشوند، 48 دقیقه و 10 ثانیه در راه خواهند بود و هر فرمان ارسالی از زمین به این فضاپیما نیز مدت مشابهی طول میکشد تا در سامانه رباتیک این فضاپیما دریافت شود.
صرفنظر از همه جزئیات فنی و اطلاعاتی چنین مأموریتهای مهیجی، آنچه در این میان غیرعادی به نظر میرسد صرف هزینههای نجومی برای اکتشافاتی است که به نظر میرسد دانستن یا ندانستنشان تأثیر خاصی به حال ما در زمین نخواهد داشت. این دقیقا همان جایی است که تفاوت نگاه ما را به علوم مدرن با غرب نشان میدهد. ما حدود یک قرن است با دستاوردهای علوم مدرن آشنا شدهایم و دانشمندان ما چند سالی است در پیشبرد مرزهای دانش در غالب پروژههای مشترک علمی بینالمللی با سایر محققان جهان همکاری و مقالات علمیشان را منتشر میکنند.
تا اینجای کار در سطح کلان علم تمرین کردهایم در حوزههایی هزینه کنیم که در کوتاهمدت ـ و چه بهتر در دوره مدیریتی ما ـ نتایج عینی داشته باشد. در مقاطعی مثل همکاریهای پژوهشگران ایرانی با سازمان تحقیقات هستهای اروپا (سرن) و پروژه سزامی، سرمایهگذاری میان مدت در علم را هم اندکی مشق کردهایم، اما سرمایهگذاریهای کلان بلندمدت در علم چیزی است که هنوز با آن بیگانهایم. طبیعی است، کشوردر حال توسعهای که در بخشهای مختلف صنعت، کشاورزی و محیط زیست با مشکلات گوناگون اقتصادی دست به گریبان است، زانوهای دولتمردانش برای سرمایهگذاری در پروژههای بلندمدت علمی هنگام پاسخگویی به نمایندگان مردم میلرزد.
اکنون صحنه این گونه است که در کنار ایالات متحده، اتحادیه اروپا، روسیه، ژاپن و چین، کشورهایی چون هندوستان و برزیل به عنوان قدرتهای اقتصادی نوظهور در عرصه بینالمللی روی ماجراجوییهای علمی بلندمدت سرمایهگذاری میکنند تا از مزایای فناوری و دانشی که در جریان این مطالعات به دست میآورند در آینده دور بهرهمند شوند. تجربه جهانی نشان میدهد راه رسیدن به دانش از توسعه اقتصادی و فرهنگی کشورها میگذرد. در غیر این صورت، با فرض سرمایهگذاری بلندمدت در علم ـ هرچند از نظر اندیشمندان اقدام سنجیدهای باشد ـ برای بدنه جامعه توجیهپذیر نیست.
منبع:جام جم
No tags for this post.