تولد هرمان هسه

 پدر و مادر او هر دو از مبلغان مذهبي بودند و خود او نيز در ابتداي جواني به اين كار اشتغال داشت. هرمان از نوجواني، سرودن شعر را آغاز كرد و در 20 سالگي اولين مجموعه شعر خود را منتشر نمود. وي پس از چندي دست به سفري طولاني به سوي مشرق زمين زد. مدت‏هاي طولاني در هندوستان در ميان جنگل‏ها و بودائيان زيست و با آيين آن‏ها آشنا شد. هرمان هسه به تدريج علاقه شديدي به وارستگي اين مردم پيدا كرد به طوري كه در بيشتر آثار خود، عقايد و زندگي آن‏ها را تشريح نموده است. از جمله در داستان سيدارتا، از اساطير هند الهام گرفته است و اين داستان، نمايانگر علاقه مردم غرب به ويژه آلمان به آيين‏هاي مذهبي شرق مي ‏باشد. هسه در سال 1945م جايزه ادبي گوته و يك سال بعد، جايزه نوبل را در رشته ادبيات دريافت كرد. هسه مدت‏ها در سوئيس به نشر آثار خويش پرداخت و كتاب‏هاي متعددي به نگارش درآورد. مايه اصلي داستان‏هاي او، كشمكش ميان ماديات و معنويات و گشودن راهي به سوي خويشتن است. هسه بيش از هر نويسنده ديگري توانسته است از رنج‏هاي دروني و احساسات و كشمكش‏هاي روحي، انزوا و زندگي باطني بشر سخن بگويد. كمال مطلوب از ديدگاه هسه زماني حاصل مي‏ شود كه همه شكل‏هاي متفاوت زندگي با يك‏ديگر سازش پيدا كنند و مسائل مادي و معنوي به يك‏ديگر بپيوندند. از اين ديد، هسه معتقد به حل شدن تمدن غرب و شرق در همديگر بود و اين انديشه، بسياري از متفكران را نيز با خود همراه كرده است. وي در كتاب بازي مهره‏ هاي شيشه‏ اي كه به خاطر آن جايزه نوبل گرفت، پيرامون سرزمين كمال مطلوب كه در قرن بيست و سوم ميلادي رخ مي‏دهد سخن گفته است. در اين سرزمين، مشتاقان عالم معنا دور از غوغاي جهانْ در آن به سر مي‏برند. فلسفه غرب و رياضت شرق با يك‏ديگر تلفيق شده و حتي مرگ هم مانع پيشرفت آدمي نيست چرا كه روح، متوقف نمي‏ شود. هسه برخلاف بسياري از نويسندگان عصر جديد كه به بشر جدا از عالم طبيعت اعتقاد دارند و به هر تغيير شكل طبيعت بر حسب فنون علمي مي‏ نگرند، در آثار خود، راه و شناخت تدريجي بشر را در ارتباط با عالم خلقت مي ‏نماياند. در واقع آنچه براي هسِ كه تشنه كشف اسرار عالم هستي است، اهميت دارد، آن است كه تا حد امكان، خود را در قواي مختلفي كه بر بشر نفوذ دارد شركت دهد. از اين روست كه بيشتر اشخاص داستان‏هاي هسه كساني هستند كه مي‏ خواهند خود را به صورتي عميق بشناسند و براي شناخت درون، از برابر هيچ تجربه ‏اي، هر قدر كه دشوار و وحشتناك باشد، كنار نمي ‏روند و پيوسته در حال تحقيق به سر مي ‏برند. اين تحقيق مداوم از انسانيت محض و اين اعتلاي انديشه است كه هسه را در رديف نويسندگاني جاي مي ‏دهد كه آثارشان در دسترش فهم عامه مردم نيست، اگرچه مبهم و تاريك شمرده نمي ‏شود. هسه نويسنده ‏اي صلح‏ طلب و گوشه گير بود كه آثار ارزش‏مند او از قبيل گرگ بيابان، سفر مشرق زمين، شادي نقاش و نظريات سياسي و… از شهرت فراواني برخوردارند. هرمان هسه سرانجام در نهم اوت 1962م در 85 سالگي درگذشت.

 

 

منبع:راسخون

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا