مدیریت مشارکتی تنها راه حل بحران های زیست محیطی در ایران است
ازطرفی رشد اقتصادی پایدار بدون تخریب زیست محیطی در صورتی ممکن است که اثرات ناگوار ناشی از فعالیت های اقتصادی در تصمیم گیری ها در نظر گرفته شود . تجربه کشورهای صنعتی حاکی از امکان هماهنگی رشد اقتصادی با مدیریت زیست محیطی است.در ایران نیز اگر مسائل زیست محیطی در رشد اقتصادی مورد توجه قرار دهیم باید از تخریب منابع طبیعی و محیط زیست و هزینه های مربوط بر آوردهایی داشته باشیم .
ایرنا در گفت وگویی با دکتر مهدی قربانی به بررسی و تحلیل بحران های زیست محیطی در ایران بپردازد و به سوالاتی با رویکرد؛ نقش رسانه ها در آگاهی بخشی به مردم درمورد بحران های زیست محیطی در ایران وتاثیر فعالیتهای اقتصادی در بروزاین آسیب ها ؛ پاسخ دهد.
مهدی قربانی دانش آموخته علوم مرتعداری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران مبدع الگوی ایرانی مشارکت و توانمند سازی جوامع محلی و مدیریت مشارکتی منابع طبیعی ؛ آثار بسیاری را در حوزه مدیریت پایدار منابع طبیعی تألیف کرده است .
آنچه در ادامه می خوانید ماحصل این گفت وگو است :
**س: برخی کارشناسان رسانه با انتقاد از انعکاس نیافتن بحران های زیست محیطی به ویژه ریزگردها معتقدند رسانه ها در آگاهی بخشی به مردم درمورد بحران های زیست محیطی در ایران می توانند نقش مؤ ثری داشته باشند . نظر شما چیست ؟
– رسانه ابزاری است که می تواند در دو محور فرهنگ سازی و آگاهی بخشی به مردم نسبت به رخدادهای زیست محیطی به ویژه پدیده ریزگردها نقش مؤثری داشته باشد . در واقع رسانه به عنوان سازمان مردم نهاد وواسطه ، بین دولت و مردم قرار می گیرد و در انتقال اطلاعات از شبکه دولت به شبکه جامعه می تواند نقش بسیار کلیدی داشته باشد .
در حوزه مدیریت پسماندها در داخل خانواده ها ،که متأسفانه در ایران ودراین حوزه هیچ برنامه ریزی صورت نگرفته است رسانه ها می توانند نقش بسیار مهمی داشته باشد .
**س: برخی جامعه شناسان از فقدان تعامل بادانشگاه ها و نبود نگرش های فرابخشی ، در مورد مشکلات و بحران زیست محیطی به ویژه آب انتقاد می کنند. دیدگاه شما در این مورد چیست؟
– پایگاه کاربردی کردن روش تحلیل شبکه در حوزه مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست در دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران مستقر است و این پایگا ه آزمایشگاه مدل سازی سیستم های اجتماعی – اکولوژیک دارد که اولین وتنها آزمایشگاه تخصصی تحلیل سیستم های انسانی در منابع طبیعی کشور در ایران است که البته این نبود آزمایشگاه در دیگر مراکز علمی ضعفی محسوب می شود .
در تمام مطالعاتی که در سال های اخیردر حوزه حکمرانی منابع طبیعی انجام داده ایم به این موضوع پی برده ایم که چالش اصلی در ایران درحوزه مدیریت مشارکتی حوزه آب خیز و مدیریت پایدار منابع طبیعی،فقدان انسجام سازمانی ونبود جامعه نگری است و تازمانی که این مسئله حل نشود تمام فعالیت ها در این حوزه بیهوده است .
اگر قرار است در جهت اقتصاد مقاومتی و نهادینه شدن رهیافت توسعه پایدار گام برداریم باید مسئله قدرت متمرکز دولتی بر بخش مدیریت آب ها حل شود زیرا در اغلب کشورها ، برای مدیریت رودخانه ها تشکل های مردم نهاد ایجاد می شود و مدیریت مشارکتی در این امر صورت می گیرد اما متأسفانه درایران در حوزه آب که محور کلیدی توسعه پایدار است هیچ مدیریت گروهی اعمال نمی شود .
بحران های زیست محیطی دریاچه ارومیه ، دریا چه بختگان ، زاینده رود حاصل سیاست بخشی نگری است . مابدون توجه به محیط زیست و محیط گرایی و بی توجه به چالش های توسعه فقط به صنعت توجه کرده ایم .
برای حل این بحران ها در اولین گام باید تصویر سازی مشترک درمورد مشکلات زیست محیطی ایجاد کنیم یعنی برای مدیریت حوزه آب در یک منطقه آبخیز ابتدا باید ذهن افرادی که با مسئله آب درگیرند تصویر مشترک ایجاد کنیم .
در حقیقت باید وزارتخانه های جهاد کشاورزی ، نیرو ، راه وترابری ، کشور، سازمان جنگل ها ، مراتع و آبخیزداری کشور ، سازمان محیط زیست ، مجلس شورای اسلامی … باید تصویری مشترک در مدیریت حل مسئله آب ایجاد کنند اگر این تصویر مشترک ایجاد شود آن زمان است که توافق جمعی حاصل می شود و قوانین صادر شده در این توافق جمعی مشروعیت می یابد .
متأسفانه حل بحران زیست محیطی به ویژه آب درایران دچار مناقشات سیاسی و اجتماعی شده است.
**س: کارشناسان محیط زیست معتقدند فعالیت های اقتصادی در ایران در بروز آسیب های زیست محیطی مؤثر است به طوری که دولتی شدن منابع طبیعی عمومی آسیب های زیست محیطی به همراه دارد ؟ آیا شما با این دیدگاه موافقید ؟
– در دهه 50 میلادی مفهوم توسعه با مفهوم رشد اقتصادی کشورها همراه بودیعنی محیط زیست با هدف رشد اقتصادی نابود می شد ، این فرایند تکرار شد تا اینکه اندیشمندان توسعه متوجه شدند که نگاه مدرنیزه و نگاه فعالیت ها ورشد اقتصادی به نابودی محیط زیست منجر می شود لذا در کنفرانس ریو در سال 1992دربرزیل دستورالعمل '21' به عنوان یک برنامه عمل داوطلبانه و غیر الزام آور از سوی سازمان ملل و در زمینه توسعه پایدار ارائه شدکه هدف از دستورالعمل 21، کمک به محیط زیست بود .
آنچه در حال حاضر درایران اتفاق می افتد مانند سدسازی ، تخریب جنگل ها …. روند مربوط به تفکرات دهه 50 میلادی است که درحوزه محیط زیست اتفاق افتاد یعنی ما هنوز در تفکرات اشتباه آن دوران سپری می کنیم لذا کشور ما به توسعه پایدار نرسیده است زیرا توسعه پایدار در چارچوب 'اقتصاد ، محیط زیست ، اجتماع ' تحقق می یابد و این عناصر توسعه پایدار باید در تعامل باشند که این در ایران صورت نمی گیرد .
تفکر حاکم بر محیط زیست و منابع طبیعی در ایران ، تفکر تکنو کرات ومهندسی محور است یعنی با نگاه عمرانی به این مسئله توجه شده است و این یک نگاه اشتباه است و باید این نگاه احیا ء شود .
در بحث دولتی شدن که در سوأل شما به آن اشاره شده است باید گفت در سال 1342منابع طبیعی ، جنگل ها و مراتع ملی اعلام شد ولی آنچه اتفاق افتاد دولتی شدن آنها بود یعنی به جای آنکه ولی فقیه و امت اسلامی درمورد آن تصمیم بگیرد بدنه دولت و سازمان جنگل ها برای محیط زیست تصمیم می گیرد .
یکی از مسائل اثرگذاردر تخریب منابع طبیعی که باعث بی اعتمادی بین جوامع محلی وبدنه دولت شده است بحث ' مالکیت ' است . وقتی سلب مالکیت صورت می گیرد جوامع محلی بی اعتماد می شوند و قوانین صادرشده را رعایت نمی کنند ؛ زیرااین جوامع سال ها محیط زیست را مدیریت کرده اند.
اگر مدیریت محیط زیست در اختیار مردم محلی قرار گیرد بسیار اثرگذار است تا اینکه دولت مدیریت آن را به عهده داشته باشد . البته در شرایط حاضر ا نتقال مالکیت از بدنه دولت به مردم امر شدنی نیست زیرا این فرایند نیاز به بستر سازی دارد یعنی ممکن است جوامع محلی اصول را رعایت کنند اما گروه رانت خوار اقتصادی قوانین را رعایت نمی کنند .
تنها راه حل برای نجات محیط زیست از بحران ها استقرار نظام مدیریت مشارکتی است یعنی جوامع محلی ، روستایی و عشایری در مدیریت جنگل ها ومراتع نقش آفرینی کنند و دولت از طریق تعامل با این جوامع وجلب مشارکت آنها از منابع طبیعی محافظت کند .
بعد از بحث مالکیت 'توانمند سازی جوامع محلی ' مؤلفه بسیار مهمی است یعنی باید به معیشت و مسائل اجتماعی آنهاتوجه شود تا این جوامع بتوا نند دراحیاء ،توسعه و پایداری منابع طبیعی مشارکت کنند .
**س: برخی جامعه شناسان معتقدند در نظر گرفتن مالیات ویژه برای افرادی که محیط زیست را آلوده می کنند و تنظیم قوانین و مقررات را به عنوان راهکار برای جلوگیری از بروز تخلفات زیست محیطی ارائه می دهند . شما دراین حوزه چه راهکارهایی را پیشنهاد می کنید؟
– برای جلوگیری از بروز تخلفات زیست محیطی قوانینی می طلبد که باید ازسوی وزارت قوه قضاییه، وزارت دادگستری ومجلس شورای اسلامی صادر شود . البته قانون باید ضمانت اجرایی داشته باشد و این درصورتی است که به حقوق عرفی مردم توجه شود .
در حوزه مالیات برای حفاظت از محیط زیست ضروری است که 'مالیات سبز ' در ایران نهادینه شود. کشورما صنایعی دارد که مضراتی را وارد اکوسیستم می کند و اگر این فرایند همچنان ادامه یابد و صاحبان صنایع در پی کسب سرمایه باشند عدالت اجتماعی افراد جامعه زیر سوأل می رود . ضروری است که صاحبان صنایع مالیات سبز را پرداخت کنند زیرا در غیر این صورت علاوه بر بی عدالتی اجتماعی ، بی عدا لتی زیست محیطی هم اتفاق می افتد. بنابراین ، مالیات سبز در رونق چرخه اقتصاد ملی کشور بسیار مؤثر بوده و سبب اشتغالزایی می شود .