سالروز استعفای مستوفی‌الممالک

پدرش «میرزا یوسف مستوفی ­الممالک آشتیانی»، صدراعظم ناصرالدین شاه بود.­ تولد او در رمضان 1291ه.ق و وفاتش در 25 ربیع­الثانی 1351ه.ق ششم شهریور1311ش به وقوع پیوست. حسن مستوفی تحصیلات مقدماتی را نزد معلمین خصوصی فرا گرفت. پدرش مادامی که حیات داشت درباره تحصیل او جد و جهد زیادی از خود نشان می­داد. مستوفی چون به ده سالگی رسید، پدرش صدراعظم ایران شد و بنابر استدعای وی لقب مستوفی­ الممالک و عنوان آن که وزارت دارائی بود، به فرزندش تفویض شد. و حاج میرزا نصرالله گرگانی که یکی از مستوفیان درجه اول بود، به نیابت مستوفی­المماک خردسال تعیین شد.

دولتهای مستعجل

دولت سردار سپه، دولت هفتم بعد از کودتای اسفند 1299 بود که بلافاصله سیدضیا در آن به نخست‌وزیری رسیده بود. در فاصله دولت سیدضیا تا سردار سپه،دو بار قوام (در دولت‌های دوم و چهارم)، دو بار مشیرالدوله (در دولت‌های سوم و ششم) و یک بار مستوفی‌الممالک (در دولت پنجم) به نخست‌وزیری رسیده بود. ویژگی مشترک تمام این دولت‌ها تا قبل از نخست‌وزیری سردار سپه دو چیز بود: 1- وزیر جنگ بودن سردار سپه در تمامی کابینه‌های قبلی 2- کوتاه بودن عمر دولت‌ها؛ به گونه‌ای که هیچ دولتی حتی 9 ماه نپایید. سیدضیا 3 ماه (5 اسفند 1299 تا 8 خرداد 1300)، قوام کمتر از 8 ماه در هر دو دولت دوم (24 خرداد تا 2 بهمن 1300) و چهارم (17 خرداد 1301 تا 7 بهمن 1302)، مشیرالدوله کمی بیشتر از 4 ماه در دولت سوم (4 بهمن 1300 تا 15 خرداد 1301) و 5 ماه در دولت ششم (23 خرداد تا 4 آبان 1302) و مستوفی‌الممالک، چهار ماه (26 بهمن 1301 تا 25 خرداد 1302)، بنابر این نخست‌وزیری سردار سپه که بیش از دو سال طول کشید، استثنایی بین دولت‌های قبل از خود و گویای این مطلب است که اراده‌ای بالاتر از اراده او وجود نداشت که دولت را جابه‌جا کند. سردار سپه در شرایطی به نخست‌وزیری رسید که قوام‌السلطنه در نزاع دو نفره قوام-سردار سپه، شکست‌خورده و به اروپا تبعید شده بود، احمدشاه قصد سفر به اروپا را داشت، محمدحسن میرزا (ولیعهدشاه) جرأت مخالفت نداشت و مستوفی‌الممالک هم ترجیح می‌داد بین تأثیرگذار بودن و «آقا» ماندن، گزینه دوم را انتخاب کند. مستوفی‌الممالک یکی از شاهزادگان بسیار مورد احترام قاجاری بود که انتخابش به نخست‌وزیری را یکی از بزرگ‌ترین اشتباه احمدشاه می‌دانند؛ اشتباهی که به عزل شاه و برچیده شدن سلسله قاجار منجر شد. پژوهشگران معتقدند انتخاب مستوفی‌الممالک – مشهور به آقا و شمشیر مرصع سلطنت- دولت پنجم، تصمیم شاه برای میدان ندادن به سردار سپه در عرصه دولت بود اما افرادی نظیر مرحوم مدرس معتقد بودند که در این هنگامه شمشیر مرصع به کار نمی‌آید و "شمشیر آب‌دیده رزم"باید به میدان بیاید و منظورشان از شمشیر آب‌دیده رزم، احمد قوام بود که در آن مقطع نماینده مجلس شده بود. این هم از بازی‌های روزگار بود که مدرس در هنگامه‌ای خطرناک، چاره را در حمایت از قوام می‌دید. مدرس قصد دفع بدتر را با بد داشت؛دفع افسد به فاسد. از این‌رو کمر به استیضاح دولت بست؛ چرا که رضاشاه را دولت در سایه مستوفی‌الممالک می‌دید. استیضاح مستوفی‌الممالک، نطق هوشیارانه مدرس و واکنش مستوفی‌الممالک، یکی از خواندنی‌ترین فصول تاریخ معاصر است. در روز استیضاح( 19خرداد 1302)، مرحوم مدرس، در نطقی بی‌نظیر در صحن مجلس میدان بهارستان، دولت را متهم به «قصور» کرد و به انتقاد از رویه خارجی دولت( وزیر خارجه وقت محمد علی فروغی بود) پرداخت. به دنبال این نطق، مستوفی‌الممالک نخست‌وزیر وقت، وارد شد و حاضران برای نخستین بار از او دو چیز را دیدند و شنیدند که تا آن تاریخ ندیده و نشنیده بودند؛ یکی عصبانیت و دیگری«پرسروصداترین نطق زندگی طول زندگی سیاسی "آقا"» را.

مستوفی در حالی که تصور می‌کرد استیضاح‌کنندگانش دنبال باج گرفتن از او بوده‌اند و چون پیرمرد به آنها باج نداده و در انتخابات از افراد مورد نظر افرادی مدرس و قوام و نصرت‌الدوله حمایت نکرده، کمر به استیضاح او بسته‌اند، گفت: «من چون اهل آجیل دادن و آجیل گرفتن نیستم و معده‌ام برای هضم آجیل و بره‌ای که معمولا نزدیک انتخابات می‌کشند مساعد نیست، می‌روم» و به دنبال آن برای استعفا به دربار رفته بود و در تاریخ 21خرداد، استعفای خود را به احمد شاه تقدیم کرد. احمد شاه هم برای مشیرالدوله پیغامی فرستاد و از او خواست، اعضای کابینه‌اش را تشکیل دهد ولی به احترام مستوفی‌الممالک، اعلام تشکیل دولت تازه را به دو روز بعد موکول کرد. این‌گونه بود که مشیرالدوله، در تاریخ 23 خرداد 1302 دولت را به دست گرفت. دولتی که 5ماه بیشتر نپایید و جای خود را به دولت سردار سپه داد که خیز بلندی برای به سلطنت رسیدن برداشته بود.

 

مهرداد نصرتی

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا