سالمرگ علامه محمد قزوینی

پژوهشگری که به تعبیر دکتر مهدی محقق نخستین کسی بود در قرن اخیر که توانست سنت علمی کهن کشور خودمان را با روش علمی جدید و طریقه تحقیق نوین تلفیق کند و در وجود خود متحد سازد. قزوینی دقت علمی دانشمندان بزرگ اسلامی ـ ایرانی را از آن وقتی که در مدرسه معیر واقع در خیابان سید نصرالدین تهران با تعمق در کتاب‌های مغنی‌اللبیب ابن هشام انصاری و شرح شافیه ابن حاجب رضی‌الدین استرآبادی فراگرفت و در مطالعات و تحقیقات خود، بخصوص در بررسی و نقد متون ادبی و تاریخی به کار بست تا آن‌که در اروپا با خاورشناسانی رو‌به‌رو شد که آنان نیز روش علمی و طریقه جدید را با صورتی دیگر تحت عنوان تصحیح انتقادی متون به کار می‌بردند و او ریزه‌کاری‌ها و نکات مربوط به تحقیق را از آنان فرا گرفت.

علامه محمد قزوینی، ۱۱ فروردین ۱۲۵۶ در تهران به دنیا آمد و ۶ خرداد ۱۳۲۸ در تهران درگذشت. او در زندگینامه‌ای که به قلم خود نوشته از استادان خود و مردان بزرگی که در ایران و غرب ملاقات کرده و از آنها فراوان آموخته به نیکی یاد می‌کند. حاج سید مصطفی قنات آبادی، حاج شیخ محمد صادق طهرانی، حاج شیخ علی نوری، ملا محمد آملی و آقا میرزا حسن آشتیانی از استادان علامه قزوینی در زمینه صرف و نحو و فقه و کلام و حکت قدیم، در مدرسه معیرالممالک و مدرسه خان مروی بوده‌اند. وی درباره آقا میرزا حسن آشتیانی می‌گوید:« تبحر و احاطه آن بزرگوار به جمیع جزییات و شعب علم اصول فی‌الواقع حیرت‌آور بود و تا کسی مثل او را ندیده باشد به حدس و قیاس تصوری از درجه احاطه فوق‌العاده یک‌نفر به جمیع فروع و مسائل یک علمی نمی‌تواند بکند.» علامه قزوینی مدت کوتاهی هم شاگرد شیخ فضل‌الله نوری بوده و بعدها معلمی دو پسر شیخ فضل‌الله را به عهده می‌گیرد. علامه قزوینی از سید احمد پیشاوری هم به عنوان یکی از استادان بی‌نظیر خود باد می‌کند که تابستان‌ها در صحن امامزاده صالح تجریش، در گوشه‌ای می‌نشسته و پاسخ‌گوی پرسش‌های قزوینی جوان بوده که از ترس حوصله تنگ استاد:« سوالی از ایشان می‌پرسیدم و جوابی شافی و کافی می‌شنیدم و فورا آن را در خزانه دِماغ(ذهن) و دفتر بغل ثبت می‌کردم.» تعریف علامه قزوینی از حافظه شگفت سید احمد پیشاوری در از بر بودن اشعار عربی و فارسی، حیرت‌آور است.

سیاحت علمی غرب

علامه قزوینی چنان‌که خود نوشته، در سال ۱۳۲۲هجری قمری، به دعوت برادر خود میرزا احمدخان به لندن سفر کرد و مدت مدیدی در آنجا ماند. وی در مواجهه با کتابخانه لندن نقل جالبی دارد: »پس از مشاهده عظمت کتابخانه آن شهر و تأمل آن‌همه کتب نفیسه نادره از عربی و فارسی و غیره شوق مطالعه آنها چنان بر من غلبه کرد که بی‌اختیار اهل و وطن و خانواده را نمی‌گویم فراموش کردم ولی موقتاً خیال آنها را به کناری گذاردم.» او دو سال در لندن ماند و با ادوارد براون و مسترالس(کتابدار سابق بریتیش میوزیوم) و مستر آمدروز دیدار کرد و سپس در پاریس و پس از آن در آلمان و باز مجدداً در پاریس اقامت کرد و در این نقاط با بعضی از مستشرقان اروپا آشنا شد. یک سال بعد از جنگ جهانی دوم و اشکال اقامت خارجیان در اروپا، پس از 36سال به ایران برگشت و به مطالعه و تحقیق و تصحیح متون همت گماشت.

حوصله و صبوری علامه قزوینی در پژوهش زبانزد بود. به گونه‌ای که برای تصحیح تاریخ جهانگشای جوینی، 25سال زمان صرف کرد. وسواس او در مراجعه به منابع در حدی بود که می‌گفت اگر روزی در حین تحقیقم به سوره توحید نیاز داشته باشم، با این که آن را از بر هستم، باز هم به قرآن رجوع خواهم کرد.

قزوینی و غرب

علامه قزوینی با این‌که از مستشرقین غربی بسیار آموخت اما هیچگاه دربست نظریات آنان را نمی‌پذیرفت و به تعبیر دکتر مهدی محقق:« قزوینی با رسوخ نظام علمی سنتی اسلامی ـ ایرانی در وجودش هیچ‌گاه مرعوب و مجذوب غرب نشد؛ یعنی استادان و مشایخی همچون حاج شیخ علی نوری و میرزا حسن آشتیانی چنان اثر قوی در اون گذاشته بودند که علم افرادی مانند هانری ماسه و ماسینیون نزد او ناچیز می‌نمود و حتی به صورت صریح از برخی خاورشناسان، با تعبیر شارلاتان یاد می‌کرد.» اشاره دکتر محقق به نامه‌ای از علامه قزوینی خطاب به سید حسن تقی‌زاده است که از هانری ماسه به خاطر چاپ یک کتاب تاریخی در باب تاریخ اسماعیلیه که پر از غلط‌های فاحش تاریخی بشدت عصبانی است و می‌گوید:« اگر بخواهید در دنیا کتابی که این قدر اغلاط…. در آن باشد، پیدا کنید هزار سال بگردید پیدا نخواهید کرد. هر روز چند ساعت بنده صرف پیدا کردن خطاهای فاحش واضح فاضح این طبع این شارلاتان مدعی جاهل می‌شود….»

آثار قزوینی

از علامه قزوینی آثار ارزشمندی در حوزه تصحیح و پژوهش و تعلیق نویسی به جا مانده که شاید اگر این میزان وسواس در کارش نداشت، آثار بیشتری هم به جا می‌ماند.

پاره‌ای از این آثار گرانبها عبارتند از: طبع و تصحیح کتاب‌های ماننددتذکره لباب الالباب، مرزبان نامه، المعجم شمس قیس رازی، چهارمقاله نظامی عروضی و تاریخ جهانگشای جوینی، ترجمه لوایح جامی به فرانسوی، رساله ای در شرح حال مسعود سعد سلمان، رساله ای در شرح احوال شیخ ابوالفتوح رازی، رساله ای در شرح احوال ابوسلیمان منطقی سجستانی مؤلف صوان الحکمه، رساله ای راجع به ممدوحین سعدی و …. نامه‌های علامه قزوینی به سید حسن تقی‌زاده، یادداشت‌ها و مقالاتش هم از دیگر آثاری است که بعد از مرگ وی به همت زنده‌یادان ایرج افشار، عباس اقبال آشتیانی و ابراهیم پورداود منتشر شده است. علامه محمد قزوینی ساعت ده و نیم صبح جمعه، ششم خرداد سال ۱۳۲۸ در تهران درگذشت و در شاه‌عبدالعظیم در کنار مزار ابوالفتوح رازی دفن شد.

*نقل قول از علامه قزوینی است.

 

مهرداد نصرتی

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا