نمره ریاضیات کشورمان 14 از 20 است
مهدی بهزاد، در دومین روز از اردیبهشت سال 1315 در شهر کویری یزد دیده به جهان گشود. دیپلم ریاضیاش را سال 1335 از دبیرستان ایرانشهر یزد گرفت. در همان سال با قبولی در رشته الکترومکانیک به دانشکده فنی دانشگاه تهران راه یافت؛ اما پس از گذشت چند ماه از ادامه تحصیل در این رشته منصرف شد. سال 1336 با قبولی در رشته ریاضی دانشسرای عالی (دانشگاه تربیت معلم فعلی) به آنجا رفت و سال 1339 با کسب رتبه اول موفق به اخذ درجه کارشناسی شد. وی سال 1340 با گرفتن بورسیه تحصیلی از وزارت فرهنگ وقت برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت. درجه کارشناسی ارشد ریاضی را سال 1342 از دانشگاه ایالتی میشیگان گرفت و به عنوان عضو در دو جامعه متشکل از دانشجویان نخبه ریاضی انتخاب شد. دکتر بهزاد پس از اخذ درجه دکتری ریاضی در سال 1344 یک سال در دانشگاه ایالتی وین با سمت استادیار به تدریس و تحقیق پرداخت. سال 1345 به ایران بازگشت و به دانشگاه شیراز رفت.
وی سال 1346 به مقام دانشیاری ارتقا یافت و سال 1347 به آمریکا رفت و ضمن تدریس و تحقیق کتاب Introduction to Theory of Graphs را با همکاری یک استاد آمریکایی تالیف کرد. وی سال 1348 بار دیگر عزم وطن کرد و به عنوان دانشیار یک سال در دانشگاه شیراز و یک سال در دانشگاه شهید بهشتی به کار مشغول شد. سپس برای تدریس، تحقیق و سرپرستی دانشکده ریاضی به دانشگاه صنعتی شریف منتقل شد و دوره کارشناسی ارشد ریاضی آن دانشگاه را تاسیس کرد. پس از دو سال فعالیت در اولین روز مهر سال 1352 به عنوان نخستین عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف به مقام استاد تمامی ارتقا یافت.
دکتر مهدی بهزاد، ریاضیدان مشهور ایرانی و یکی از پیشگامان نظریه گراف است. او مؤلف دو کتاب که سالها مرجع اصلی دراین زمینه بودند است. او در بسیاری از دانشگاهها از جمله شهید بهشتی، میشیگان، صنعتی شریف و ایالتی میشیگان و ام آی تی تدریس کردهاست. وی از مؤسسان انجمن ریاضی ایران و اولین دبیرکل فرهنگستان علوم ایران و اکنون عضو پیوسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران است.
همزمان با سالروز تولد دکتر بهزاد با این دانشمند برجسته گفتگو کردیم.
چه عاملی باعث شد که قدم در راه علم ریاضی بگذارید؟
حدود ۷۰ سال پیش هنگامی که تنها 10 سالم بود پدر مرحومم معمایی برای من مطرح کرد .معمای بچه گانه پدرم سالها در لایه های ذهن من خیس خورد. شیرینی حل معمای گرگ و گوسفند و گیاه (سه گاف) که مرحوم پدر مرا با آن سرگرم کرده بود، همواره همراه من بود.
اگر به گذشته بازگردید بازهم همین مسیر را طی می کنید؟
من ابتدا برای مقطع لیسانس در رشته الکترومکانیک شروع به تحصیل کردم و یک روز که در کارگاه حین ساختن یک چکش با مشکل مواجه شدم همانجا به سمت ترمینال رفتم و به یزد برگشتم. چراکه مطمئن بودم من برای این رشته مناسب نیستم. پدرم هم همیشه دوست داشت من در رشته پزشکی تحصیل کنم اما در نهایت تصمیم خودم را گرفتم و وارد علم ریاضی شدم. با این تفاسیر من با دانش و اطلاعات کافی و از روی علاقه وارد این رشته شدم و هیچ گاه پشیمان نشدم.
در حال حاضر جایگاه این علم و رشته را در کشور چگونه ارزیابی می کنید؟
در حال حاضر پاسخ قطعی و کوتاهی برای این پرسش وجود ندارد، ولی میدانم مخاطبان مایلند پاسخی عددی، هرچند ناقص برای این پرسش داشته باشند. کشوری ممکن است از نظر آموزش ریاضی در برخی از دورهها قوی باشد ولی از نظر پژوهش رتبه بالایی کسب نکند یا کشوری ممکن است سابقه قهرمانپروری داشته باشد و در المپیادهای دانشآموزی و دانشجویی ریاضی مقام کسب کند، ولی از نظر آموزش عمومی ریاضی ضعیف باشد. به طور کلی ممکن است کشوری در چند مولفه از مولفههای عدیده تعیینکننده سطح ریاضی فعال و در دیگر مولفهها منفعل باشد. یکی از نکات قوت ریاضیات ایران داشتن انجمنی با 40 سال سابقه و کاملا فعال است. انجمن ریاضی ایران حدود 20 سال پیش به عنوان عضو کلاس اول اتحادیه جهانی ریاضیات پذیرفته شد، اینک عضو کلاس سوم این اتحادیه است و به راحتی میتواند به کلاس چهارم ارتقا یابد. اعضای این اتحادیه که زیر نظر یونسکو و سازمان ملل فعالیت میکنند در یکی از کلاسهای پنجگانه جای میگیرند و به تناسب حق عضویت میپردازند و حق رای دارند. لذا شاید به تعبیری بتوان پذیرفت که نمره ریاضیات کشورمان چیزی حدود 14 از 20 باشد.
اما علیرغم کاستی هایی که در کشور وجود دارد به هیچ وجه حاضر نیستم کشورم را ترک کنم. برای همین هم در ایران مانده ام و کشورم را با خوبی ها و بدی هایش پذیرفته ام و همه سعیم بر این است که نمره کشورم را در علم ریاضیات ارتقا دهم.
ضمن اینکه جایگاه ایران در حوزه گراف ها و ترکیبیات در ایران در حال شکوفایی است. بنابراین، در این حوزه باید نقشه راه ارائه دهیم که برای فعالیتهایمان در آینده برنامه ریزی داشته باشیم. من ایمان دارم که در آینده ای نه چندان دور به یافته های جدیدی در این حوزه رسیده و در دنیا مطرح می شویم.
مشکلات پیش روی متخصصان و دانش آموختگان این رشته را در کشور چگونه ارزیابی می کنید؟
ببینید، اگر بنیان در یک ساختمان خراب باشد نمی توان ساختمانی بنا کرد. به نظر من مشکل اصلی رشته ریاضی در ایران این است که بنیان آن دارای مشکلاتی است. چطور می توان از کودکی که هنوز جمع و تفریق را یاد نگرفته انتظار داشته باشیم که به کلاس بالاتر برود و ضرب و تقسیم را یاد بگیرد و بتواند مساله حل کند. برای همین است که نمی توانیم از علوم مختلف استفاده مناسب کرده و راه به جایی ببریم.
چه توصیه ای به کسانی که می خواهند این رشته و تخصص را انتخاب کنند، دارید؟
توصیه من به این عزیزان این است که وقت خود را تلف نکنند، فرصت برای نوشتن و ارائه تز دکترا و انجام امور پژوهشی محدود است. بنابراین، نباید برای حل یک مساله مدتها خود را درگیر کنند و در را به روی خود ببندند چون محدودیت های زیادی وجود دارد و اینگونه کشورمان از دنیا عقب می افتد. بنابراین توصیه ای که به علاقه مندان علم ریاضیات می کنم جمله ای از پوآنکاره ریاضیدان نامی فرانسوی است که می گوید: «اگر نمی توانید مسالهای را حل کنید، آن را تعمیم دهید.
گفتگو: هانیه حقیقی
No tags for this post.