در رویای شما ایران قرن ۱۵ کجاست؟

برخی از آنها گویی همین چند دقیقه پیش رخ داده است و وقتی دقیق‌تر فکر می‌کنیم، گاهی باور این‌که در آن روز و در آن سال‌ها، امروزِ ما آینده‌ای چنان دور به شمار می‌رفت، سرمان را به دوران می‌اندازد.
زمانی می‌گذرد و ما خود را با آن تطبیق می‌دهیم. تقویم‌های ما روزبه‌روز ورق می‌خورند و سال‌ها نو می‌شوند و تولدهای ما یکی پس از دیگری از راه می‌رسند. اما در این ساختار بنا شده‌ی تقویمی، در طول هزاره‌ها و قرن‌ها که ما – نوع بشر – برای خود چهارچوب‌هایی برای سنجش زمان ابداع کرده‌ایم، به هزار و یک دلیل، برخی از نقاط تاریخی مهم شده‌اند؛ اهمیت پیدا کرده‌اند، رشد کرده‌اند و دیگر تنها یک تاریخ نیستند. یک نشانه به شمار می‎روند و خبر از پایان یک عصر و آغاز دوران دیگری می‎دهند. به زودی ما ایرانیان با چنین تاریخی ملاقات خواهیم کرد. آیا برای این روز نه چندان دور آماده‌ایم؟
در حالی که نوروز ۱۳۹۵ را جشن گرفتیم شمارنده‌های ساعتی که خبر از آغاز قرن جدید خورشیدی می‌دهد یک قدم دیگر به تحویل سال ۱۴۰۱ و آغاز قرن ۱۵ خورشیدی نزدیک‌تر شده است. تغییر قرن و آغاز قرن در طول تاریخ و فرهنگ جوامع مختلف مفهومی فراتر از نو شدن صفحات تقویم پیدا کرده است. هر بار که قرن نو می‎شود، عصری به پایان می‎رسد و عصری تازه آغاز می‎شود. آغاز قرن و تغییر تقویمی را افراد مختلف از منظرهای مختلف -از دیدگاه تاریخی یا نمادشناسی و اسطوره‌ای گرفته تا بررسی کارنامه‌های اجتماعی در چنین گذرگا‌ه هایی- بررسی کرده‌اند. شکی نیست که با نزدیک شدن به آخرین سال‎های قرنی که در آن هستیم شاهد انبوه دیگری از بازنشر و محتوای متعدد درباره‌ی چنین اهمیتی خواهیم بود. اما اکنون تا روزی که عصری تازه در ایران آغاز شود؛ کمی بیش از پنج سال زمان داریم شاید سؤال مهم تری برای پرسیدن وجود داشته باشد. آیا برای چنینی تغییری آماده‌ایم؟ به پنج سال یا ده سال یا ۲۰ سال یا ۵۰ سال پیش یا هر گذشته‎ای که با سن و سالتان متناسب است؛ نگاه کنید!اگر در آن زمان از شما می‌پرسیدند دوست دارید در قرن تازه که می‌آید شما و کشور شما در کجای جهان باشد، چه پاسخی می‌دادید؟ بسیاری از ما در سال‌هایی که از سر گذرانده‎ایم به این پرسش فکر کرده‌ایم. برخی از چهره‌های علمی و اجتماعی ما رؤیاها و نگرانی‌های خود برای ایران در آغاز قرن آینده را سال‎ها پیش نوشته و منتشرکرده‎اند. بسیاری از سیاستمداران ما در برنامه‎های متعددی افق‏هایی را برای آغاز قرن و توسعه‌ی کشور در قرن جدید مطرح کرده‌اند.
بسیاری از این طرح‎ها و برنامه‎ها – به طور خاص در زمینه‌ی علم و به طور عام در زمینه‌های مختلف – تاکید می‌کردند که در آغاز قرن جدید ایران باید به کشوری توسعه‌یافته در زمینه‎های مختلف بدل شود. کشوری که در بخش‎های مختلف از فرهنگ، اقتصاد، سیاست، اجتماع، آموزش و پژوهش، فناوری، علم، فلسفه، هنر،ادبیات و بهداشت و هر آنچه به ذهن می‌آید در منطقه پیشگام و در جهان نامدار باشد.
اگر قرار است چنان آرزوهایی تحقق یابد؛ اکنون زمانی است که باید نشانه‎هایش در جامعه ظهور پیدا کند.

۰۲۳
برای آینده‎ی ایران چه رؤیایی در سر داشته‌ایم؟ آیا ایران آغاز قرن ۱۵ خورشیدی با ایرانی که سال‌ها قبل برای آغاز قرن ۱۵ در رؤیاهای خود تصویر می‎کردیم؛ مطابقت خواهد داشت؟ کدام یک از طرح‌ها و برنامه‎های ما به نتیجه رسیده و در آن‎هایی که مشکل وجود دارد؛ آیا می دانیم مشکلات واقعی کدام‌ها هستند؟ آیا خواهیم توانست در این سال‎های باقی مانده اگرنه رؤیاهای خود را محقق کنیم، حداقل ایرادها را بشناسیم و از حمل بار سنگین آن‌ها به قرن جدید بی‌نیاز شویم؟
برای قرن جدید چه رؤیایی در سر دارید؟ در رؤیای شما ایران قرن ۱۵ کجاست؟ من و شما چقدر برای تحقق رؤیای خود کار کرده‌ایم؟ دیگران چه گام‌هایی برداشته‌اند؟ آیا وعده‎هایی که تاکنون برای این دوران داده شده‌اند؛ محقق خواهند شد؟ اگر چنین نیست آیا در این سال‌های باقی‎مانده سؤال از ایران قرن ۱۵ نباید به سؤال مکرر از همه‎ی مسئولان قبلی و فعلی کشور بدل شود؟ برای آنهایی از ما که در این تحول زنده خواهیم بود شاید این تنها فرصت تماشای تحول قرن خورشیدی است و این فرصتی نیست که بخواهیم با افسوس از آن یاد کنیم.

منبع:دانستنیهاآنلاین

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا