92 درصد آب كشور صرف توليد 170 ميليون تن پسماند مي شود
سهيل اولادزاد در گفت و گو با ايرنا، آمار موجود درباره فاضلاب ها و پسماندها در كشور را نگران كننده و زنگ خطر خواند و افزود: اين ميزان حجم آبي كه در كشاورزي استفاده مي شود با اين ميزان راندمان بسيار هولناك است كه اگر حجم شيرابه اين ميزان پسماند را هم در نظر بگيريم ديگر بسيار نگران كننده مي شود.
*** مديريت ناهماهنگ معضل پسماندها
وي در خصوص وضعيت مديريت پسماندها در كشور گفت: محمودآباد يك شهر ساحلي با 80 تن و آمل يك شهر صنعتي با 250 تن توليد زباله است، الان زباله هاي محمودآباد در ساحل دريا و گاهي هم در جاده هراز دپو مي شود، در واقع هر شهري درصدد است زباله هاي خود را از حريم شهري خودش دور كند.
اولادزاد گفت: نكته جالب اين است، حالا كه مي خواهند مديريت پسماند را در اين شهرها پياده كنند، دعوا است كه ما زباله ها را به همديگر نمي دهيم، استاني مانند مازندران به يك اعتبار بزرگ نياز دارد تا معضل خودش را حل كند، بعد از سال ها آمدند و كلنگ يك زباله سوز را در ساري به زمين زدند كه چه بسا سال ها بعد بايد بياييم خسارت هاي محيط زيستي و عواقب محيط زيستي آن را بپردازيم.
وي افزود: از سوي ديگر، مسوولان مديريت پسماند در شهرها در تلاش براي حل مساله پسماند، هر سال با صرف هزينه به ساير كشورها سفر مي كنند، در حالي كه در كشور خودمان نمونه هاي موفق وجود دارد كه با هزينه هاي بسيار كمتر قابل دسترسي است.
اولادزاد ادامه داد: چندي پيش متوجه شديم كه شوراي شهر يكي از شهرها قرار است 800 ميليارد تومان هزينه كند تا يك زباله سوز از چين وارد كشور كند در حالي كه در كشور ما اين كار با مبلغ 10 ميليارد تومان انجام مي شود.
وي افزود: علاوه بر اين، تمام زباله هاي خانگي، صنعتي، كشاورزي، بيمارستاني و حتي ويژه در شهرها در يك مكان جمع آوري مي شوند، در بحث پسماندهاي كشاورزي كاملا نابساماني وجود دارد، هرجا كه بخواهند تخليه مي كنند و شيرابه هاي آن در حال نابود كردن طبيعت است، مثلا شيرابه هاي پسماندهاي پرتقال كه همه گمان دارند كود مي شود، تبديل به اسيد و وارد خاك مي شود.
اين فعال محيط زيست عنوان كرد: زباله هاي بيمارستاني در 90 درصد شهرها به خصوص شمال كشور در محل هاي دپوي زباله ريخته مي شود.
وي ادامه داد: در دل بيشتر جنگل هاي شمال كشور زباله تخليه مي شود و جالب اينجاست كه حاميان حقوق حيوانات كه هر روز مقابل سازمان محيط زيست تجمع مي كنند، متوجه نشدند كه چند سال پيش يك پلنگ در محل تجمع زباله ها تلف شد. كفتار، شغال و خوك حيواناتي هستند كه اسيدي ترين معده را دارند و به جز خوك، مردارخوار هم محسوب مي شوند، همه چيز را مي خورند و مي توانند هضم كنند اما شيرابه را نمي توانند هضم كنند و مي ميرند، چون تا اين حد ميزان عفونت بالا است.
وي افزود: در كل استان هاي شمالي كه حجم مسافر زياد است و به تبع آن دو تا سه برابر شدن حجم زباله ها را داريم، روزانه دو هزار و 700 تن زباله در مازندران توليد مي شود كه در روزهاي تعطيل به دو تا سه برابر افزايش مي يابد. اين ميزان زباله در محلي دپو مي شوند كه هيچ زير ساختي ندارند و در طولاني مدت مشكل ساز است زيرا با توجه به ميزان رطوبت و ميزان بارش بالا در منطقه، شيرابه ها مشكل ساز هستند.
*** آلودگي آب چاه ها به علت نفوذ شيرابه
اولادزاد گفت: اين ميزان شيرابه وارد آب هاي زير زميني مي شود و مردم مناطق شمال كشور از آب چاه استفاده مي كنند. بنابراين، طبيعي است كه آب چاه ها آلوده شده است، جمعيت استان مازندران 3 ميليون نفر است با سرانه 150 ليتر در روز توليد فاضلاب، مي توان ديد كه چه حجم زيادي از فاضلاب به وجود مي آيد، اين ميزان حجم به كجا مي رود ؟ تنها شهرهاي بابل، ساري و جويبار تصفيه خانه دارند.
وي افزود: تصفيه خانه شهر بابل با 300 هزار نفر جمعيت فقط به 17 هزار مشترك سرويس مي دهد، دو شهر ديگر هم به همين روال است، مابقي اين فاضلاب وارد چاه هاي جذبي مي شود كه سطح آب هاي زير زميني در آن منطقه نيم متر هم نيست و در چنين مكاني هنوز سيستم تصفيه فاضلاب نداريم.
وي ادامه داد: حجمي از زباله ها توسط مردم جمع آوري و به محله دپوي زباله ها منتقل مي شود، اين محل ها هم معمولا در بهترين مكان هاي اكولوژيكي ساخته مي شوند، در حالي كه اگر اين پاكسازي ها را انجام ندهيم بيشتر به نفع ما است چون اجماع آنها آلودگي و نازيبايي بيشتري ايجاد مي كند.
وي تاكيد كرد: بحث فاضلاب و پسماند به ويژه در شمال كشور كمتر از اهميت درياچه اروميه و كمتر از گرد و غبار جنوب و كمتر از بحث تالاب هامون نيست.
وي گفت: مساله ديگر اين است كه راه اندازي كارخانه بازيافت زباله مستلزم وجود 500 تا يكهزار تن زباله است كه بايد مسوولان شهرها اجازه انتقال و اجماع زباله را به شهر محل تاسيس كارخانه مزبور بدهند، اما اين كار را نمي كنند. زباله هاي قائمشهر 250 تن است كه اگر پردازش شود روزي 80 ميليون تومان درآمد خواهد داشت.
وي افزود: در اين ميان، عده اي بدون دريافت مجوز سلامتي از وزارت بهداشت، اقدام به تفكيك زباله ها مي كنند و با وجود احتمال انتقال بيماري و آلودگي، به راحتي در سطح شهر تردد دارند.
*** تخصيص زمين مشكل اصلي استقرار سيستم بازيافت
اولادزاد مشكل مالي استقرار سيستم بازيافت را رد كرد و با اشاره به آمادگي سرمايه گذار خصوصي براي تامين هزينه هاي صفر تا صد پروژه احداث، يك مانع عمده را تخصيص مكان دانست و افزود: علاوه بر اين، مشكلي كه وجود دارد اين است كه 70 درصد زباله ها تر و 30 درصد خشك هستند، زباله ها به دو دسته با ارزش و كم ارزش تقسيم مي شوند كه اين ارزشگذاري براساس انرژي قابل استحصال از آنها است، 70 درصد زباله هاي ما كم ارزش و بي ارزش هستند چون تر هستند و خروجي خاصي ندارند، پسماندي هستند كه رطوبت زياد دارند و خشك شدن و فرستادن آنها به داخل زباله سوزها، مستلزم هزينه كردن يك بهره وري اقتصادي است.
وي ادامه داد: بر اين اساس، بايد با ايجاد صنايع بسته بندي و يك سري تدابير ميزان پسماند تر را كم كنيم تا بتوانيم حجم زباله هاي با ارزش را بالاببريم و بتوانيم بدون دغدغه زباله سوز داشته باشيم.
وي گفت: بخش خصوصي در شمال براي ورود به بحث بازيافت هجوم آورده چون كار پرسودي است، اما مساله تامين زمين است كه مشكل ايجاد كرده است، هزينه فناوري يك كارخانه تفكيك يا پردازش زباله با تمام امكانات مكانيزه در بهترين حالت دو ميليارد تومان است، اما هزينه زميني هم كه نياز است در شهري مانند محمودآباد در نظر گرفته شود، دو ميليارد تومان مي شود و به عبارت ديگر، هزينه فناوري با زمين يكسان است.