غاده السمان نوع زنانه نزار قبانی است

 محور گفتگوی سیناپرس با ایشان، درباره همین ترجمه‌ها و به طور مشخص دو شاعر شناخته شده و عاشقانه‌سرای سوری است که این روزها ترجمه آثار تغزلی این دو شاعر در محیط‌های مجازی دست به دست می‌شود؛ نزار قبّانی و غاده‌السمان. ترجمه‌های دکتر فرزاد از اشعار غاده السمّان، شاعر معاصر عرب با عناوینی از جمله «در بند کردن رنگین کمان»، «زنی عاشق در میان دوات»، «ابدیّت، لحظه عشق» و… از سوی نشر چشمه به چاپ‌های متعدد رسیده‌اند. شعر، زن و انقلاب هم کتابی از نزار قبانی است که دکتر فرزاد ترجمه کرده و سال‌ها پیش توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شده است. دکتر عبدالحسین فرزاد، دکترای زبان و ادبیات فارسی و عضو هیأت علمی (دانشیار) پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و دانشگاه آزاد است و شاگرد استادان بزرگی چون دکتر عبدالحسین زرین کوب، دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، دکتر محمدجعفر محجوب، دکتر جعفر شعار، دکتر محسن ابوالقاسمی و دکتر محمدجواد مشکور بوده‌است.

 

مدت‌هاست شعرهای عاشقانۀ بسیاری به نام نزار قبانی در فضاهای مجازی به اشتراک گذاشته می‌شود، با توجه به اینکه شما سال‌هاست که به عنوان یکی از مترجمان شعر قبانی شناخته شده‌اید، می‌خواستیم بدانیم همۀ این شعرها از نزار قبانی است؟ به تعبیر دیگر قبانی این همه شعر عاشقانه دارد؟

بیشتر شعرهایی که از قبانی دراین فضاها منتشر می‌شود، صحیح است، قبانی بزرگترین غزل‌سرای معاصر دنیا بود. افزون بر اینکه در میان عرب، بیشترین تعداد غزل را داشت و وقتی به حجم غزل‌هایش نگاه می‌کنیم می‌بینیم که غزلیات او در دنیا نیز از همه بیشتر است.نگاه او در غزلیاتش دیگرگونه است، یعنی نگاه او به زن با نگاهی که در شرق به‌خصوص در میان اعراب به زن‌ها می‌شد، متفاوت بود.

یعنی نزار قبانی شاعر فمنیستی است؟

توضیح می‌دهم. او در یکی از شعرهایش می‌گوید: «زن بندرگاهی نیست که من روزی آنجا را ترک بکنم/ بلکه زن در رگ و پی من حرکت می‌کند و از قلب من آتشدان درست می‌کند و کانون را در درون من شعله‌ور می‌کند.».

نزار قبانی خود می‌گوید که «من الفبای عشق را در بلاد عرب به وجود آوردم». بنابراین شعری که او دربارۀ عشق می‌گوید چیزی نیست که کسی از آن برمد او می‌گوید که « من شعرم را به گنجشکی تبدیل کرده‌ام که دمِ پنجرۀ همه می‌نشیند/ و نانی که همه می‌خورند/ و لباس بومی‌ای که همه می‌پوشند»؛ یعنی فرقی نمی‌کند که رئیس جمهور باشد یا یک آدم عادی. بنابراین او می‌‌گوید شعر من رمنده نیست و عشقی که من مطرح می‌کنم برای تمام مردم قابل درک است. بنابراین زن در شعر نزار قبانی جنس دوم نیست. نزار شعرهای خیلی زیبایی دارد که من در کلاس هم آن را درس می‌دهم. مثلاً شعر: "انّی اخترتک و اختاری"(ای زن من تو را مخیر گردانیدم، پس انتخاب کن!)  یا شعر دیگرش:"ذی دینِ عشق و ذی دینی". این شعر ما را به یاد فروغ فرخزاد می‌اندازد، فروغ فرخزاد در اولین اثر خود یعنی «اسیر»، اسارت زن در جامعه مرد سالار را حس می‌کند، در دفتر بعدی‌اش «دیوار»، دیوارهایی که او (زن) را اسیر کرده است، می‌شناسد. در اثر بعدی خود «عصیان»، در برابر این دیوارها عصیان می‌کند و بعد در «تولدی دیگر» از نو و دوباره به دنیا می‌آید.این بار دیگر زن به دنیا نمی‌آید، انسان به دنیا می‌آید. نزار قبانی دقیقاً  همین مطلب را عنوان می‌کند. او در آخر شعر می‌گو‌ید که من، تاریخ تولدم را پاک کردم که مثلاً نوشته در تاریخ فلان کودکی مذکر به دنیا آمد. سپس شریان‌های خودم را بریدم. به مفهوم این که من آن خون مردسالاری را که در رگ‌های من به میراث نهاده بودند، من آن خون را از وجود خود تخلیه کردم. تاریخ تولدم را هم که مرد به دنیا آمده‌ام، پاک کردم. پس بنابراین من این بار از زهدان فکر خود،انسان به دنیا می‌آیم، من دیگر مرد نیستم و آن خونی که زن را جنس دوم می‌دانست دیگر در رگ‌های من نیست. بنابراین نزار قبانی در معنای دقیق کلمه، فمنیست است. اما نه مثل کسانی نظیر ویرجینیا وولف که زن را برتر از مرد می‌دانند. به همین دلیل، شعرهای قبانی برای نسل جوان بسیار مطبوع است. برایم بسیار جالب است، هر وقت که دانشجویانم در تلگرام برایم شعر می‌فرستند، از نزار قبانی است.

شعرهای غاده السمان را به این دلیل ترجمه کردم که دیدم شعرهای او، دقیقاً شبیه شعرهای فروغ فرخزاد است.

غاده السمان  را چطور می‌بینید؟

غاده السمان، نوع زنانه نزار قبانی است. من شعرهای غاده السمان را به این دلیل ترجمه کردم که دیدم شعرهای او، دقیقاً شبیه شعرهای فروغ فرخزاد است.  شعرهای غاده السمان را برای مخاطب ایرانی که مخاطب شعر فروغ فرخزاد است ترجمه کردم.

گویا شما با این شاعرِ زن، مصاحبه هم داشتید؟

بله! در مصاحبه‌ای که در دهه 90 از طریق فکس با غاده السمان کردم،دربارۀ فروغ هم از او پرسیدم. گفت من آن شاعر شگفت انگیز شما را می‌شناسم و شعرهایش را هم تا حدی که به فرانسه ترجمه شده است، خوانده‌ام.

در کتاب «غمنامه‌ای برای یاسمن‌های دمشق» که ترجمه کرده‌ام، این مصاحبه را آورده‌ام. در بخشی از این مصاحبه ایشان گفت که من از فروغ فرخزاد گستاخ‌ترم. من گفتم نه این‌گونه نیست. شما فروغ را نمی‌شناسید و اگر بیشتر مطالعه کنید، دیدگاهتان تغییر پیدا می‌کند. در آنجا می‌گوید که من دوست دارم خودم انتخاب کنم حتی حجاب داشتن یا حجاب نداشتن را. من نمی‌خواهم کسی به من بگوید این کار را بکن واین کار را نکن. من می‌خواهم آزاد باشم. آزادی زن از نوع امریکایی را هرگز نمی‌خواهیم، زیرا آزادی نیست و بازیچه و عروسک شدن در دست مرد است. در غرب، زن را برای جامعه مردسالار عریان می‌کنند تا او لذت ببرد.

گویا به تازگی رمانی هم از شما منتشر شده است؟

بله! رمان مایه‌های خار در مایه‌های ملکوت بهرام صادقی، توسط نشر روزگار است. دراین رمان، زمان در پرانتز قرار گرفته است.

اولین تجربه‌تان در حوزه رمان‌نویسی است؟

به لحاظ این که رمانی از من چاپ شده باشد بله وگرنه من رمان زیاد نوشته‌ام اما چاپ نکرده‌ام. اتفاقا پشت جلد این اثر نوشته‌ام که این اولین رمانی است که جرئت کرده‌ام آن را چاپ کنم. پیشتر، داستان‌های کوتاه زیادی منتشر کرده بودم.

گفتگو : مهرداد نصرتی – اعظم حسن‌تقی

 

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا