جای خالی مهارتهای زندگی در سیستم آموزشی ما محسوس است

دکتر سیدمهدی صمیمی اردستانی عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران در تعریف سلامت روان گفت: بطورکلی تعریف سلامت روان جدا از تعریف واژه سلامتی نیست وبرطبق تعریفی که سازمان بهداشت جهانی از سلامت روان ارائه کرده است؛برخورداری از رفاه کامل روانی واجتماعی ونه تنها نداشتن بیماری روانی مشخصه‌ سلامت روان است این به این معنی است که تنها نبود سابقه بیماری روانی نشان دهنده سلامت روان در افراد نیست بلکه میزان رضایت از زندگی واحساس آرامش  درونی معیار مهمی در سنجش سلامت روان در افراد است .

عوامل تهدید را بشناسیم

وی در پاسخ به این پرسش که عوامل تهدیدکننده سلامت روان افراد شامل چه مواردی می‌شوند عنوان کرد:اولین عامل بیماریهای گوناگون است که نقش مهمی در به خطر افتادن سلامت روان دارند.دومین عامل خطر استرس‌های روزمره است که رفاه روانی افراد را مخدوش می‌کنند والزاما باعث بروز بیماری نمی‌شوند ؛این استرسها در زمینه‌های متفاوت ایجاد می‌شوند،استرسهای شغلی،استرس‌های ناشی از بیماریهای جسمی واسترسهای محیطی ناشی از جنگ،حوادث غیر مترقبه نظیر سیل وزلزله که همه وهمه سلامت روانی افراد را تهدید می‌کنند وموجب می‌شوند افراد احساس آرامش نداشته باشند وبطور مناسب، رضایمندی ورفاه روانی را تجربه نکنند در نتیجه سلامت روان در آنها به خطر بیفتد.

وی افزود: یکی دیگر از عوامل زمینه ساز استرس مهاجرت است .الزاما مهاجرت فرد را بیمار نمی‌کند لیکن با هجوم افکار اضطراب گونه افراد فشار واسترس زیادی را تحمل می‌کنند ومشخصا در چنین شرایطی فرد ویژگی سلامت روان را نخواهد داشت.

راهکارهای مواجهه با مشکلات روحی روانی

این روانپزشک در خصوص راهکارهای موثر در مواجهه با مخاطرات سلامت روان افزود:آموزش روشهای کنترل استرس به افراد در جامعه وافزایش توان رویارویی با استرسهای محیطی بطور منطقی گام بزرگی در برخورداری از سلامت روان است؛باید پذیرفت استرس ها قابل حذف کردن نیستند وتمامی افراد باید متوجه این موضوع باشند که استرس جزء لاینفک زندگی شهری است وتنها یادگیری روشهای کنترل استرس موثر ومفید است . کنترل استرس باید توسط والدین به کودکان ونوجوانان آموخته شود ولازمه آن یادگیری این مهارت درابتدای امر به والدین است.راهکار بعدی مراجعه به متخصصین در صورت مشاهده کوچکترین علائمی از بیماری روحی در خود واطرافیان است زیرا درمان به موقع بیماری سلامت روان افراد را حفظ خواهد کرد.در نهایت رعایت اصول اولیه زندگی نظیر نحوه صحیح خواب،خوراک وپرهیز از مخاطراتی که سلامت جسم را به خطر می‌اندازند وبه دنبال خود سلامت روان را تحت تأثیر قرار می‌دهندضرورت دارد .پرهیز از مصرف سیگار،نوشیدن الکل وداروهای محرک دراز جمله این موارد هستند؛لازم به ذکر است که ورزش مستمر عامل دیگری است که در کنترل استرس وتقویت روان نقش موثری دارد وتوصیه می‌شود در برنامه روزانه افراد گنجانده شود.

مهارتهایی که آموختنش ضروری است

وی ضمن اشاره به ضعف سیستم آموزشی در آموزش مهارتهای ارتباطی به دانش آموزان اظهار داشت:ضرورت دارد مبحث سلامت روان ومهارتهای زندگی از ابتدا به کودکان آموزش داده شود واین آموزشها می‌تواند در کاهش استرس افراد موثر واقع شود. متآسفانه این موضوع یکی از نقایص مهم سیستم آموزشی در کشور ماست وسالها پیش طرح آن توسط وزارت بهداشت واداره سلامت روان پیشنهاد شد که بر اساس آن پیشنهاد شد این مفاهیم درکتب درسی  به دانش آموزان آموخته شود لیکن استقبال خوبی از آن نشد ونتوانست همه گیر شود ودر حال حاضر هم این ضعف وکمبود به قوت خود باقی است در حالیکه با همکاری وزارت بهداشت واداره سلامت روان این موضوع به راحتی قابل اجرا وبررسی است ومی‌تواند تأثیر مثبتی در بهبود سلامت روان افراد جامعه داشته باشد.

بطورکلی تعریف سلامت روان جدا از تعریف واژه سلامتی نیست وبرطبق تعریفی که سازمان بهداشت جهانی از سلامت روان ارائه کرده است؛برخورداری از رفاه کامل روانی واجتماعی ونه تنها نداشتن بیماری روانی مشخصه‌ سلامت روان است

نشانه‌های خطر کدامند؟

دکتر صمیمی در ادامه گفت: پیدایش برخی ناآرامیهای روحی وعدم رضایت از زندگی غالبا به عنوان نشانه‌های خطر تلقی می‌شوند وافراد باید نسبت به این حالات بی توجه نباشند.اگر فرد به لحاظ ذهنی و روانی متوجه شود که رضایت کافی را نداشته ودچار نوعی تنش شده است باید به پزشک مراجعه کند ودر این شرایط پزشک با سوالاتی که از فرد می‌پرسد تشخیص بیماری را داده وجلوی پیشرفت آن گرفته خواهد شد. این نشانه‌ها می‌تواند بصورت غمگینی شدید ویا اضطراب شدید ویا عصبانیت وتندخویی خود را نشان دهد،تغییرات در خواب واشتها بدون هیچ دلیلی از جمله نشانه‌های به خطر افتادن سلامت روانی است وفرد باید بلافاصله به پزشک مراجعه کند.

وی در انتها افزود: متأسفانه در جامعه‌ ما مراجعه به روان‌پزشک ومشاور به نسبت سایر مراجعات درمانی مورد توجه قرار نمی‌گیرد و دانش در سطح این مسأله نسبت به سایر مسائل کمتر است واین نشان دهنده عدم فرهنگ سازی مناسب است البته این موضوع نسبت به سابق بهتر شده است لیکن لازم است که فرهنگ سازی بیشتری صورت بگیرد.در این مسیر نقش رسانه‌ اهمیت زیادی دارد که از طریق ساخت برنامه‌های آموزشی وسریالهای مفهومی قابل اجر است .اگر اطلاع رسانی به افراد بیشتر شود بالطبع مشکلات در این حوزه کاهش می‌یابد.ضروری است این فرهنگ تثبیت شود که بیماری روانی به مانند بیماریهای جسمی نیاز به درمان دارد و اقدام به درمان آن امری طبیعی است وانگ اجتماعی بیمار روانی برداشته شود تا مردم هراسی از بیان بیماریهای روحی خود نداشته باشند وبرای درمان اقدام کنند.

گزارش: اعظم صفایی

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا