مرگ کسب و کارشان شد
در میان این نامها، بودند کسانی که روزگاری نه چندان دور، نامشان بیشتر بر سر زبانها بود؛ نظیر اختر کریمی زند( بازیگر زن نقش کمدی تلویزیون و تئاتر سالهای دور) و کسانی که شهرتشان در سالهای نه چندان دور به مدد رسانهها شکل گرفت؛ مانند محمد علی اینانلو و فرجالله سلحشور و کسانی که از دیرباز تا هنگام مرگشان، مورد توجه رسانهها و مخاطبان آثارشان بودند که از بین افراد متعددی که میتوان در این طبقه جای داد، میشود به ابوالحسن نجفی، محمد علی سپانلو و رحیم معینی کرمانشاهی اشاره کرد که در ضمن اشاره به برخی از درگذشتگان سال 94 که تعدادشان کم هم نیست، به تفصیل به آنها خواهیم پرداخت و از بین انبوه درگذشتگان سال 94، به شناخته شدهترین و تاثیرگذارترین چهرههای روی در نقاب خاک کشیده، اشاره مختصر و مفیدی خواهیم داشت.
حسین قندی
حسین قندی، روزنامهنگار، استاد رشته علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و مدرس روزنامهنگاری، فارغالتحصیل کارشناسی ارشد از آمریکا در رشته مدیریت بینالملل بود که بعد از دست و پنجه نرم کردن طولانی مدت با بیماری آلزایمر، در ۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ و در 64 سالگی درگذشت. ویژهترین مهارت حسین قندی را در انتخاب تیترهای مناسب برای مطالب مطبوعاتی میدانند. او از جمله روزنامهنگارانی است که بسیار بر اخلاق روزنامهنگاری تأکید میکرد. او معتقد بود که هر خبرنگار به هر خبر با زاویه دید خاص خود نگاه میکند و میتواند خبر را با رعایت صحت آن بهصورت توصیفی بنویسد که خبرگزاریها با استفاده از این روش خبرنویسی میتوانند مخاطب و مشترک بیشتری جذب کرده و علاوه بر کسب درآمد، بیشتر رقبا را از صحنه خارج کنند. کتابهای روزنامهنگاری نوین، مقالهنویسی در مطبوعات، و روزنامهنگاری تخصصی ازجمله تألیفات او هستند. کتاب روزنامهنگاری تخصصی حاصل چندین سال تدریس و تجربه حرفهایِ اوست که گام مؤثری در درک پایهای و مقدماتی از مطبوعات تخصصی، نحوه انتشار و فعالیت ثمربخش برای دانشپژوهان ارتباطات و بهویژه روزنامهنگاران است.
فتحالله بینیاز
فتحالله بینیاز، داستاننویس و منتقد ادبیات معاصر بود که در آثار داستانی خود، تصویر کاملی از طبقه متوسط شهرنشین ایرانی پس از انقلاب و شیوه معیشت این طبقه را تصویر میکرد. از بینیاز ۱۵ رمان و ۷ مجموعه داستان کوتاه و ۸ کتاب در حوزه نقد و نظریه ادبی منتشر شده است. بینیاز عضو شورای سردبیری کتاب نقد نگره و دبیر بخش داستان و نقد ادبی مجله نافه بود.
وی احاطه کاملی بر ادبیات داستانی معاصر ایران داشت و نقدهای ادبیش بر جامعه ادبی ایران تأثیرگذار بود.فتحالله بینیاز در ۱۲ مهرماه ۱۳۹۴ به علت ایست قلبی در تهران و در سن 67سالگی درگذشت. از این نویسنده و منتقد ادبی، آثار متعددی نظیر مکانی به وسعت هیچ، حلقه نفوذناپذیر گرگهای خاکستری، علیاحضرت فرنگیس و افعیها خودکشی نمیکنند در حوزه رمان، دردناکترین داستان عالم، میروم که بمیرم، شورشگران را به زانو در آوریم و تشییع جنازه یک زنده بهگور در زمینه مجموعه داستان و درآمدی بر داستاننویسی و روایت شناسی، در جهان رمان مدرنیستی و نقد، تحلیل و تفسیر چند داستان معتبر جهان(در پنج جلد) در حوزه نقد ادبی منتشر شده و کارهای فراوانی نیز در دست انتشار است.
نیما پتگر
نیما پتگر متولد اول اسفند 1325، نقاش و تصویرگر معاصر و یکی از اعضای خانواده شناخته شده و هنرمند پتگرها بود. وی دومین فرزند علیاصغر پتگر، از نقاشان سرشناس ایران در دهههای نخستین قرن حاضر بود. نامی پتگر، برادر بزرگتر نیما نیز نقاش بود که در سال 1387 درگذشت. مانی پتگر، برادر کوچکتر او در زمینه سینما و عکاسی فعالیت دارد و عموی نیما، جعفر پتگر، نیز از نقاشان معروف دوره خود بود. وی پس از فراگیری هنر طراحی نزد پدر خویش از سال ۱۳۳۴ به کار تدریس در کلاسهای آزاد هنری پرداخت. در سال ۱۳۴۷ برای تحصیلات آکادمیک به ایتالیا سفر کرد. در سال ۱۳۴۸ وارد فرهنگستان هنرهای زیبای رم در رشته مجسمهسازی شد و زیر نظر استادش امیلیو گرکو به آموختن هنر مجسمهسازی و فن طراحی با مرکب پرداخت. وی در سال ۱۳۵۲ از فرهنگستان هنرهای زیبای رم فارغالتحصیل شد. در سالهای ۵۴–۱۳۵۳ دوره «طراحی فیگور» و در سالهای ۵۵–۱۳۵۴ دوره «نقاشی» را گذراند و در سال ۱۳۵۵ به ایران بازگشت. او در تمام این سالها در آتلیه هنری خود به خلق آثار و تدریس اشتغال داشت. نیما پتگر از سال ۱۳۴۴ تا سال ۱۳۸۳ بیش از چهل نمایشگاه گروهی برگزار کرده که برخی از آنها در خارج از ایران بوده است.دپتگر در مجامع هنری و رسانهها حضور پررنگی نداشت، اما سالها آموزش نقاشی و مجسمهسازی و تولید آثار هنری و ارائه آثار در نمایشگاههای داخلی و خارجی جایگاه تأثیرگذار و ارزشمند او را در هنر ایران تثبیت میکند. پنج اثر نقاشی از نیما پتگر در موزه هنرهای معاصر تهران، یک اثرش در موزه هنرهای معاصر آبادان و یک سردیس گچی او که به تاریخ ۱۳۵۱ امضا شده، در فرهنگستان هنرهای زیبای رم قرار دارد. نیما پتگر، در ۵ فروردین ۱۳۹۴ در سن ۶9 سالگی در تهران درگذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا تهران به خاک سپرده شد.
هما روستا
هما روستا، بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون و تئاتر و مترجم ایرانی است که در ۴ مهر ۱۳۲۵ به دنیا آمد و در سن 69سالگی و در روز تولدش در لسآنجلس، در حالی درگذشت که برای معالجه سرطانش در آمریکا به سر میبرد و پیکرش چند روز بعدتر به ایران منتقل شد. وی که همسر زندهیاد حمید سمندریان بود، مدرک فوق لیسانس خود را از دانشکده هنرهای دراماتیک بخارست رومانی گرفت و در سال ۱۳۴۹ به ایران بازگشت و در رشته شیمی مشغول به تحصیل شد ولی آن را نیمه تمام گذاشت. او برای بازی در فیلم ملک خاتون برنده جایزه بهترین بازیگر زن از «جشنواره هنری ادبی روستا» شد، برای بازی در تلهتآتر شعبدهباز برنده جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره سیما شد، و برای بازی در فیلمهای تمام وسوسههای زمین و از کرخه تا راین نامزد سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر و برای پرنده کوچک خوشبختی نامزد دریافت لوح زرین جشنواره فیلم فجر شد، و برای بازی در لژیون نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن از سومین جشن خانه سینما شد.
اولین حضور هما روستا در سینما با فیلم دیوار شیشهای به کارگردانی ساموئل خاچیکیان در سال ۱۳۵۰ رقم خورد و پس از انقلاب و در سال ۱۳۶۵، در فیلم گزارش یک قتل به کارگردانی محمدعلی نجفی ایفای نقش کرد و یکسال بعد به خاطر نقشآفرینی خوبش در فیلم پرنده کوچک خوشبختی پوران درخشنده، نامزد دریافت لوح زرین بهترین بازیگر نقش اول زن از ششمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر شد. وی سال ۱۳۶۸ در فیلم تمام وسوسههای زمین به کارگردانی همسرش، حمید سمندریان ظاهر شد و نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر شد. از فیلمهایی که هما روستا در آنها به ایفای نقش پرداخته میتوان به از کرخه تا راین (ابراهیم حاتمیکیا)، دو همسفر (اصغر هاشمی) و مسافران (بهرام بیضایی) اشاره کرد. روستا بازی در مجموعههای تلویزیونی خاک سرخ (ابراهیم حاتمیکیا)، با من بمان (حمید لبخنده) و محاکمه (حسن هدایت) و نیز در تئاترهای آنتیگون در نیویورک، مردههای بی کفن و دفن، باغوحش شیشهای و سانتاکروز را نیز در کارنامه خود دارد.
محمد علی سپانلو
سپانلو شاعر، پژوهشگر و مترجم ایرانی است که در ۲۹ آبان ۱۳۱۹ در تهران به دنیا آمد. وی که بیشتر با عنوان شاعر شناخته میشود، آثاری از نویسندههای مطرح دنیا مثل آلبر کامو و ژان پل سارتر را نیز ترجمه کردهاست. سپانلو در زمینه بازیگری هم تجربیاتی دارد. وی در سال ۱۳۸۰ در فیلمی به نام رخساره به کارگردانی امیر قویدل به ایفای نقش پرداخت. پیش از آن نیز در فیلمهای شناسایی(محمدرضا اعلامی)، ستارخان(علی حاتمی) و آرامش در حضور دیگران(ناصر تقوایی) نیز به ایفای نقش پرداخته بود. فیلم نام تمام مردگان یحیی است، نیز مستندی نود دقیقهای است که آرش سنجابی درباره محمدعلی سپانلو ساخته است. در این فیلم چهرههایی مانند مسعود کیمیایی، آیدین آغداشلو، شمس لنگرودی، حافظ موسوی، علی باباچاهی، جواد مجابی و ناصر تقوایی درباره زندگی و آثار سپانلو نظرشان را بیان میکنند. از سپانلو آثار متعددی هم در زمینه چاپ مجموعه شعر منتشر شده که خانم زمان، رگبارها، پیادهروها، نبض وطنم را میگیرم، تبعید در وطن، ساعت امید، فیروزه در غبار، پاییز در بزرگراه، و قایقسواری در تهران بخشی از این آثارند. سپانلو سابقه همکاری با مطبوعات را هم دارد و از مطالب به یادماندنی زمان همکاری سپانلو با مجله فردوسی میتوان به مصاحبهاش با آگاتا کریستی اشاره کرد که در پی سفر این نویسنده ادبیات کارآگاهی و جنایی به تهران انجام شد. این مصاحبه مجدداً در کتاب بنبستها و شاهراه زندگینامه سپانلو چاپ و منتشر شده است. محمد علی سپانلو، دوشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ در سن ۷۵ سالگی درگذشت.
محمود طلوعی
محمود طلوعی روزنامهنگار، نویسنده و مورخ، در اول آبان ۱۳۰۹ به دنیا آمد. وی پیش از انقلاب، به مدت دهسال سردبیر مجله خواندنیها بود که مجلهای بسیار پرمخاطب بود. مجله خواندنیها که دوره انتشارش نزدیک چهار دهه ادامه داشت، از سال ۱۳۲۷ تا سال ۱۳۳۵ زیر نظر علی اصغر امیرانی با سردبیری محمود طلوعی منتشر شد. او پس از یک دوره ترک موقت، دوباره همکاریاش را با این مجله از سر کار گرفت و تا آذر ۱۳۴۶ به این کار پرداخت. طلوعی در رادیو و تلویزیون هم برنامه سیاسی اجرا میکرد. از سال ۱۳۵۰ شخصاً مبادرت به انتشار مجله ماهانهای به نام «مسائل جهان» کرد و چندین سال آن را مرتباً انتشار میداد و اکثر مطالب مجله را شخصاً تهیه میکرد و به نامهای مستعار انتشار میداد. محمود طلوعی در سالهای اخیر بیشتر در ایالات متحده آمریکا به سر میبرد و حضور کم رنگی در مطبوعات ایران داشت و بیشتر مشغول تألیف و ترجمه بود. وی، پنجشنبه حوالی ساعت ۸ شب ۲۹ مرداد ۱۳۹۴ در بلوار آفریقا، بر اثر برخورد یک موتور سیکلت، به شدت مجروح شد و پس از انتقال به بیمارستان شهدای تجریش در سن ۸۵ سالگی، درگذشت. از آثار طلوعی میتوان به فرهنگ جامع سیاسی، مصدق در پیشگاه تاریخ، زن بر سریر قدرت، بازیگران عصر پهلوی(۲جلد)، حدیث نیک و بد و از تزار تا شاه اشاره کرد.
رحیم معینی کرمانشاهی
معینی کرمانشاهی، در 1۵ بهمن ۱۳۰۱( و به روایتی 1304) به دنیا آمد و بیش از 90 سال زیست. وی در طول این عمر بلند کارهای فراوانی را اعم از نویسندگی، روزنامهنگاری، کار در رادیو و …. را تجربه کرد اما آنچه نام وی را پر آوازه کرد، تعداد زیادی از سرودههایش بود که توسط آهنگسازان برجسته ساخته و نیز توسط خوانندگان مطرح ادوار مختلف خوانده یا بازخوانی شد که فقط ذکر عنوان این ترانهها خود نیاز به تفصیل دارد. ترانههایی نظیر سنگ خارا، سرو و بید، یاد کودکی، نگرانم، رفتم که رفتم، نوای دل، تنهایی، شب زنده داری، طاووس، ازتو گذشتم و … تنها بخشی از تصنیفهای ماندگاری است که به آن اشاره شد. وی در کنار استاد علی تجویدی ۴۰ترانه ماندگار بر جای گذاشته و با اساتیدی چون پرویز یاحقی، جواد لشکری، حبیبالله بدیعی و همایون خرم نیز همکاری داشته است. از معینی کرمانشاهی مجموعه شعرهای ای شمعها بسوزید، فطرت، خورشید شب، حافظ برخیز، خواب نوشین، حکایت نگفته و ده جلد تاریخ منظوم ایران پس از حمله اعراب تا عصر حاضر تحت عنوان شاهکار تا کنون طبع و نشر شده است. رحیم معینی در تاریخ سه شنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۴در بیمارستان جم درگذشت.
ابوالحسن نجفی
ابوالحسن نجفی، زبانشناس و مترجم ایرانی در تاریخ ۷ تیر ۱۳۰۸ در نجف به دنیا آمد. به گفته خودش، او تنها عضو خانواده نجفی بود که در شهر نجف متولد شد، زیرا پدرش برای تحصیل علوم دینی به آن شهر رفته و مجتهد جامعالشرایط بود. برادرش، فضلالله نجفی، از جمله افسرانی بود که در واقعه معروف به قیام افسران خراسان در تابستان ۱۳۲۴ به سرگرد اسکندانی پیوست و جان خود را در این راه گذاشت.
نجفی پس از گذراندن دوران تحصیل در اصفهان، برای ادامه تحصیل به تهران آمد و در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در رشته زبان فرانسه مشغول به تحصیل شد. در دوران دانشگاه، از استادانی مثل پرویز ناتل خانلری، فاطمه سیاح و موسی بروخیم تأثیر پذیرفت. او به دلایلی دو سال ترک تحصیل کرد و در سال ۱۳۳۲ با ارائه رسالهای به زبان فرانسه درباره صادق هدایت فارغالتحصیل شد. نجفی پس از فارغالتحصیلی، به عنوان دبیر دبیرستانهای اصفهان مشغول به کار شد. در همان سالها همراه با عبدالحسین آلرسول و احمد عظیمی، انتشارات نیل را در تهران پایهگذاری کرد. کار این انتشارات با انتشار کتاب سادهدل از ولتر با ترجمه محمد قاضی آغاز شد. ابوالحسن نجفی، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود و دبیری مجله ادبیات تطبیقی را بر عهده داشت. عمده فعالیتهای ادبی و علمی او در حوزه ترجمه متون ادبی، ویرایش، زبانشناسی و وزن شعر فارسی است.ابوالحسن نجفی، جمعه ۲ بهمن ۱۳۹۴ خورشیدی در ۸۶ سالگی در بیمارستان مهر تهران درگذشت و پیکرش در قطعه نامآوران بهشت زهرا به خاک سپرده شد. مبانی زبانشناسی و کاربرد آن در زبان فارسی، وظیفه ادبیات (ترجمه و تدوین)، غلط ننویسیم (فرهنگ دشواریهای زبان فارسی)،فرهنگ فارسی عامیانه و درباره طبقهبندی وزنهای شعر فارسی و ترجمه آثاری مثل شازده کوچولو اگزوپری، شیطان و خدا و نمایشنامه گوشهنشینان آلتونا از ژان پل سارتر، ضد خاطرات آندره مالرو، کالیگولا از آلبر کامو و …. بخشی از آثار متعدد ابوالحسن نجفی هستند.
مهرداد نصرتی
No tags for this post.