نیازهای صنعت را به واسطه مهندسی برآورده کنیم

وی با کسب رتبه اول در استان قم ورتبه 12کنکوری سراسری  دررشته مهندسی عمران گرایش سازه وارد دانشگاه صنعتی شریف شد . پس از آن در سال 81 در مقطع دکترا گرایش مقاوم سازي سازه هاي با FRPاز این دانشگاه فارغ التحصیل شد.

دکتر پرستش درهمان سال برای یک فرصت مطالعاتی یکساله به دانشگاه اوتاوای کانادا رفت و پس از بازگشت به ایران کار خود را به عنوان رییس دانشکده فنی و مهندسی در دانشگاه علم و فرهنگ آغاز کرد.وی جز کسانی است که در تولید علم7% این دانشگاه نقش به سزایی را ایفا کرد.به بهانه این خدمات ارزنده با دکتر حسین پرستش به گفتگو پرداختیم.

چرا شما به ایران برگشتید در حالی که همه هم دوره های شما در کشورهایی چون کانادا و آمریکا ماندند؟

شاید به جرات می توانم بگویم نیمی از همکلاسی های من به آمریکا و کانادا رفتند ودرآنجا ماندگار شدند . اما برای رفتن و ماندن در خارج از کشور دو بحث وجود دارد.یکی مملکت و دیگری غربت.وقتی در ایران هستید و فکر آمال و آرزوها درکشور را در سر دارید، دیگر مسئله غربت را زیاد احساس نمی‌کنید اما وقتی از کشور خارج شدید، تازه متوجه این موضوع می شوید.اما موضوع مهمتر مملکت است.این ما هستیم که باید مملکت را بچرخانیم و بسازیم.اینکه برویم وخارج از گود بگوییم چرا ایران اینگونه است ؟چرا و چرا؟این درست نیست.اگر ما عضوی از خانواده ایرانیم باید برای ایران بمانیم.همچنین رفتن از ایران و ماندن در کشور دیگری جز برنامه های من نبود و به هیچ عنوان زندگی در جای دیگری برایم لذت بخش نبود.

چرا به دنبال رشته مهندسی عمران رفتید و مشوق شما در این راه چه کسی بود؟

زمانی که امتحان کنکور دادم به شدت به رشته الکترونیک علاقه مند بودم امادبیری در قم داشتم که به من تاکید کردن باید رشته مهندسی عمران را انتخاب کنم، زیرا بازار کار بهتری دارد  و در واقع مشوق اصلی بنده ایشان بودند.البته باید بگوییم که از انتخاب این مسیر بسیار رضایت دارم.

اگر به گذشته بازگردید بازهم به سراغ این رشته می روید؟

صد درصد همین راه را پیش میروم .زیرا در این رشته ارضای علمی شده ام و خدمات مهندسی که باید به جامعه می‌دادم را ارائه کرده ام.

چه نقاط قوت و ضعفی در ایران در این رشته وجود دارد؟

رشته عمران از قدیم به پرکار بودن معروف است و بین رشته هایی چون الکترونی و مکانیک دارای دروس راحت تر و البته کاربردی‌تری است؛ اما مشکل اساسی این است که مهندسان ما حس فیزیکی نسبت به راه و ساختمان،پل و …ندارند،یعنی همه در حد تئوری کار می‌کنند.به عقیده من فارغ التحصیلان کارشناسی در ایران از لحاظ تئوری سواد بالاتری به نسبت دانشجویان دانشگاه های کانادا و آمریکا دارند، اما متاسفانه از لحاظ عملی دچار ضعف هستند. آنهم به این دلیل که آزمایشگاه و تجهیزات لازم برای دانشجویان در دانشگاه ها وجود ندارد؛ به عنوان مثال دوره کاردانی در ایران منسوخ شده به حساب می آید در حالی که دانشجوی مهندسی که اول کاردانی را گذرانده باشد کارایی و سواد بیشتری نسبت به دانشجویی دارد که 4 ساله مهندسی را فقط خوانده و تئوری آموزش دیده است.اگر این اتفاق بیافتد که آزمایشگاههای ما تجهیز شود و دانشجویان کاربردی تر آموزش ببینند به جرات میتوانم بگویم فارغ التحصیلان ما بهترین مهندسان در دنیا هستند اما به شرط اینکه علم شان را بالاببرند و آزمایشگاهی تر کارکنند.

اما در مورد نقاط قوت رشته عمران نیز باید گفت اگر کسی به این رشته ورود پیدا کند می تواند مسیر مورد علاقه اش را در طیف وسیع تری انتخاب کند و در بحث اشتغال زایی موفق باشد.همچنین باید گفت دانشجویان ایرانی باهوش ترین ها هستند که باید از هوش‌شان استفاده درست کنند.

به عنوان رئیس دانشکده فنی و مهندسی توانسته اید ارتباطات خوبی با صنعت برقرار کنید؟

دو موضوع در بحث ارتباط با صنعت وجود دارد یکی پروژه های مورد نیاز صنعت و دیگری مجریانی است که نیاز دارند و آنها هیئت علمی ها هستند.

ضعف بزرگی که در دانشگاه علم و فرهنگ داریم در قسمت مجری و محدود بودن کادر هیئت علمی در این رشته است.به همین دلیل اگر در صنعت پروژه ای تعریف شود فرصتی برای مجریان آن وجود ندارد.در ضمن به دلیل اینکه هیئت علمی در حوزه مهندسی همیشه در حال ارائه خدمات فنی و مهندسی به جامعه است بنابراین در این میان پژوهش و انگیزه های پژوهشی کمتر دیده می شود.اولین پروژه های این دانشگاه در حوزه فنی کلید خورده و اخیرا شاکله هایی در غالب شرکت های دانش بنیان را در دست اجرا داریم.در این خصوص دانشجویان دکترا را درگیرکرده ایم و عقیده من براین است که باید به واسطه کار مهندسی نیاز های صنعت را شناسایی و خدمات دهی کنیم.

 

گفتگو : فرگل غفاری

 

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا