اصلی ترین رکن در ادبیات کودک و نوجوان توجه به گیرنده پیام است

وی در سال 2005  هم مدرک کارشناسی ارشد دیگری از دانشگاه آبردین در رشته ادبیات کودکان گرفت و در آغاز سال 1389  با اخذ مدرک دکترا با درجه عالی از دانشگاه فردوسی مشهد تحصیلات خود را به پایان برد و در سال 2011 در نروژ دوره تکمیلی ادبیات کودک را گذراند. دکتر جلالی از سال 1384 در دانشگاه  تدریس کرده و اکنون نیز  عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی گروه ادبیات زبان و ادبیات فارسی (گرایش ادبیات کودک و نوجوان) است.

دکتر جلالی همچنین از فعالان همکاری با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، عضو رسمی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی، انجمن مدرسان ویراستاری، انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، شورای کتاب کودک و نوجوان نیز هست.

دکتر جلالی در اشاره گذرا به بخشی از آثار خود می‌گوید:« بیش از سی مقاله علمی- پژوهشی و علمی- تخصصی در زمینه ادبیات و اختصاصا ادبیات کودک و نوجوان در سطح ملی و بین المللی دارم. حدود بیست کتاب در زمینه  داستان های خلاق کودک و نوجوان و پژوهش های علمی در ادبیات کودک و نوجوان به صورت تالیف و ترجمه داشته ام که مهمترین کارهای انجام شده علمی تالیف کتاب «شاخص های اقتباس در ادبیات کودک و نوجوان با نگاهی نو به بازنویسی و بازآفرینی» انتشارات انجمن فرهگی زنان ناشر؛ ترجمه کتاب « تاریخ ادبیات کودکان در غرب» انتشارات آرون و ترجمه کتاب «ادبیات تطبیقی کودکان»(در دست چاپ انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و دانشگاه شیراز) است.»… با این استاد شناخته شده ادبیات فارسی گفت‌وگویی کردیم که می‌خوانید:

 به ضرورت حضورتان در محیط دانشگاهی، حتماً اوضاع پژوهش را در جامعه دانشگاهی رصد می‌کنید، در مجموع وضعیت پژوهش را چگونه می‌بینید؟

اگر جامعه آکادمیک و دانشگاهی را یک بدن فرض کنیم پژوهش، حکم مغز را در اداره بدن دارد و بی تردید عمکرد فضای آکادمیک منوط به برنامه ریزی است که برای آن انجام می شود. با چشم پوشی از سوء استفاده های مجازی که  در جوار فضای پژوهشی از جانب بخش های تجاری و سودجویان غیرآکادمیک شاهد آن هستیم، به طور کلی در سال های اخیر وضعیت پژوهش در دانشگاه های کشور ایران اعم از دولتی و غیره، جهش چمشگیری در جهت  مثبت داشته است. آشنایی با شاخه ها و گرایش های مختلف علمی و ورود آن به دانشگاه ها در قالب توسعه ی آموزش، از دستاورد های تلاش در بخش های پژوهشی است که در سال های اخیر این امکان برای رشته های علوم انسانی بیشتر فراهم شده است. تولید علم در قالب مقاله، کتاب و گسترش آن به صورت ترجمه، تحقیق و غیره شرایط معرفی شاخه ها و گرایش های علمی متنوعی را در بخش دانشگاهی ایجاد کرده است.

ادبیات کودک و نوجوان یکی از تخصص‌های بارز شماست و بسیاری شما را با فعالیت علمی در این حوزه می‌شناسند. درباره وضعیت پژوهش در این حوزه و نیز جایگاه آموزشی ادبیات کودک و نوجوان در محیط‌های دانشگاهی برایمان بگویید.

با چشم پوشی از سوء استفاده های مجازی که  در جوار فضای پژوهشی از جانب بخش های تجاری و سودجویان غیرآکادمیک شاهد آن هستیم، به طور کلی در سال های اخیر وضعیت پژوهش در دانشگاه های کشور ایران اعم از دولتی و غیره، جهش چمشگیری در جهت  مثبت داشته است.

عمر دانشگاهی ادبیات کودک و نوجوان  نه تنها در ایران بلکه در جهان بسیار جوان است و مسیر اولیه خود را طی می کند. فاصله کشور ایران با کشورهای مبدا و مبدع در این باره کمتر از سی سال است. حدود شش سال پیش نهال جوان علمی این  گرایش در دانشگاه شیراز  کاشته شد و پس از آن دو دانشگاه دولتی دیگر از جمله دانشگاه شهید بهشتی، جزو متولیان آکادمیک ادبیات کودک و نوجوان  شدند. در سال های اخیر گرایش ادبیات کودک و نوجوان به عنوان یک گرایش رسمی در زیر مجموعه زبان و ادبیات فارسی اعلام شد و توجه به تخصصی کردن علوم سبب شد تا دانشگاه های متعددی به این گرایش روی بیاورند.  پیش از این نهادهای دولتی و خصوصی همچون کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و شورای کتاب کودک و نوجوان متولیان این امر بودند. اتفاق مثبت دانشگاهی کردن این دانش کمک بزرگی به نظم بخشی این جریان  کرده است. با دانشگاهی شدن گرایش ادبیات کودک و نوجوان، امکان پژوهش بر اساس و مبنای استانداردهای علمی  و طرح آن در سطوح ملی و بین المللی بالا رفته و می رود و اهتمام و توجه دانشگاه ها به این حوزه نشان می دهد به یقین کشور ایران  در آینده نزدیک یکی از پرچمداران آکادمیک ادبیات کودک و نوجوان در جهان خواهد شد. برای تقویت این بخش راهکارهای مختلفی وجود دارد که مهمترین آن پرداختن به فعالیت های پژوهشی در این زمینه است.  از آنجا که بخش دانشگاهی ادبیات کودک و نوجوان در دوره کارشناسی ارشد تعریف شده است ، واحدهای ارائه شده آموزشی با در نظر گرفتن سه ترم کلاس های رسمی، بسیار محدود است اما در نهانخانه این گرایش،  ناگفته های بی شماری وجود دارد که با پژوهش می توان از آن گره گشایی کرد و مسیرهای جدیدی را برای وضوح بخشی و تکمیل تدریجی این دانش گشود. 

آیا گرایش ادبیات کودک و نوجوان تا مقطع دکترا ادامه دارد؟

 متاسفانه در کشور ایران هنوز این شرایط  در بخش تحصیلات تکمیلی فراهم نشده است و اگر دانشجویان این گرایش قصد داشته باشند ادامه تحصیل بدهند باید برای دوره دکترا در رشته زبان و ادبیات فارسی به طور عمومی شرکت کنند اما پس از پذیرفته شدن، ادامه این مسیر در دوره دکتری با برای دانشجو با انتخاب موضوع رساله امکان پذیر است.

وضعیت منابع آموزشی گرایش ادبیات کودک و نوجوان را چگونه ارزیابی می کنید؟

نوپا بودن این گرایش خود نشان می دهد که برای تامین منابع اصلی و کافی در این راه به زمان  نیاز است. بخش قابل ملاحظه ای از منابع،متعلق به دیگر زبان هاست که البته برخی از آن در سال های اخیر به کمک دلسوزان ادبیات کودک و نوجوان ترجمه شده یا در حال ترجمه است. امید است که این مشکل با تلاش و درایت نهادهای علمی به زودی حل شود.  به علاوه سامان بخشی به پژوهش های دانشگاهی در زمینه ادبیات ملی کودک و نوجوان می تواند منابعی متقن و قابل اعتمادتر از منابع غربی که بر مبنای نیازهای کودک و نوجوان ایرانی شکل گرفته در اختیار بگذارد. 

این طور به نظر می‌رسد که بیشتر کسانی که مقاطع تحصیلی نظیر کارشناسی ارشد یا دکترا را به پایان می‌برند و مشغول امر تدریس می‌شوند از تحقیق، پژوهش، خواندن، یادگرفتن و… غافل می‌شوند، شما این نظر را قبول دارید؟ فکر می‌کنید چرا این اتفاق می‌افتد و برای رهایی از وضعیت چه تدبیری اندیشه‌اید؟

با شما در این باره موافق نیستم.  مگر می شود کسی مدرس باشد و اهل مطالعه و تازه کردن اطلاعات خود نباشد. در دانشگاه های کشور حتی افرادی که به طور قراردادی جذب دانشگاه می شوند موظف هستند که حداقل امتیازهای آموزشی و پژوهشی را در طی یک سال داشته باشند در غیر این صورت قرارداد آنان لغو خواهد شد. این سختگیری در گذشته نبوده اما چند سالی است که به طور جدی در دانشگاه ها پیگیری و اجرا می شود.  من با روند این کار موافقم اما پیشنهاد می دهم نحوه ی امتیازهای آموزشی و  پژوهشی استادان  جهت تمدید قرارداد ها یا ارتقا و دیگر موارد  بر مبنای رشته های تحصیلی و گرایش ها نیاز سنجی، تجدید نظر و تنظیم شود. ممکن است یک استاد در زمینه آموزش و تدریس توانمندی بیشتری داشته باشد و استادی دیگر در زمینه پژوهش قوی تر باشد و حتی مواردی که در جدول های پژوهشی برای امتیاز دهی قید شده می تواند جزئیات بیشتری داشته باشد تا امکان استفاده از تخصص استادان محترم و در نتیجه توسعه دانش برای آنان بیشتر فراهم شود ؛ برای مثال یک استاد زبان و ادبیات فارسی ممکن است در زمینه ویراستاری بسیار متخصص و در بخش تدریس و اجرای عملی ویراستاری بسیار حرفه ای عمل کند اما نتواند در این زمینه مقاله علمی پژوهشی بنویسد، گمان می کنم اگر امتیازهای پژوهشی این استادان  بر مبنای تخصصشان در نظر گرفته شود نه تنها بهترین متخصصان را خواهیم داشت بلکه خروجی این تخصص و نمود آن در تعلیم و تربیت دانشجویان توانمند باعث می شود تا گرایشی شدن رشته های تحصیلی نیز به نتیجه غایی خود برسد و تلاش در راه توسعه علم بی نتیجه و ابتر نمی ماند.

اگر روزی این حق انتخاب را داشته باشید که سرفصل های دانشگاهی را تعیین کنید، برای ادبیات کودک و نوجوان چه جایگاهی قائل می شوید و ادبیات کودک و نوجوان  از نظر شما تا چه زمانی را در بر می‌گردد؟

آنچه امروز، حاضر است رضایت بخش است. در مسیر تکمیل دانش باید به سه رکن اصلی تولید پیام، پیام و گیرنده پیام یا مخاطب توجه داشت. این سه، رابطه تنگاتنگی باهم دارند. در ادبیات کودک و نوجوان رکن سوم است که جایگاه دو رکن دیگر را تعیین می کند. تغییر و رشد ذهنی و علمی نسل به نسل کودک و نوجوان در دنیای مدرن نشان می دهد که نمی توان برای یکدوره زمانی طولانی سرفصل های ثابت و غیر قابل تغییری را  برای تک تک واحدهای درسی این گرایش در نظر آورد. شاید همین جاست که نقش پژوهش در این گرایش معنای بیشتری پیدا می کند. در هر حال آنچه مسلم است ارکان  ادبیات کودک و نوجوان دیریست که در کشور پا گرفته و با ورود به بخش دانشگاهی، متولیان این امر باید با در نظر داشتن این ارکان خصوصا رکن مخاطب، برنامه های علمی خود را هماهنگ با نیازهای عصر و زمان خویش پیش ببرند.

 

گفتگو : مهرداد نصرتی

 

 

 

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا