بازگشت نمونههای فسیلی مهرهداران هشت میلیون ساله به کشور
داستان این نمونههای فسیلی به سالهای میانی دههی ۷۰ میلادی و اوایل ۵۰ شمسی برمیگردد. در آن زمان با تاسیس موزهی ملی تاریخ طبیعی در سازمان حفاظت محیط زیست، تلاش جهت جمعآوری نمونههای دورانهای گذشته کشور نیز در دستور کار این موزه قرار داشت.
از آنجایی که تعدادی کارشناس آمریکایی هم در این موزه مشغول به کار بودند و با توجه به آگاهی مسؤولان موزه از اهمیت فسیلهای مهرهدار موجود در منطقهی مراغه، با عزیمت گروهی از دانشگاه کالیفرنیا برای انجام کاوشهای دیرینهشناسی در مراغه موافقت و در این رابطه قراردادی بین موزهی ملی تاریخ طبیعی (MMTT) و دکتر «برنارد کمپبل» (دیرین انسانشناس) جهت انجام پژوهشهای دیرینه شناسی در اطراف منطقهی سهند و دریاچهی ارومیه منعقد میشود. این برنامه را که در بین آمریکاییها به «پروژهی دریاچهی رضائیه» (LRE) مشهور شد، میتوان آخرین کاوشی دانست که توسط گروههای خارجی در مراغه صورت پذیرفت و از قضا مهم ترین و جنجالی ترین نیز بود.
تا پیش از آن، از اواخر قرن ۱۸ تا اوایل دههی ۷۰ میلادی، گروههای خارجی بسیاری به کاوش و استخراج نمونههای فسیلی در مراغه پرداختند و نمونههای بسیاری را نیز به کشورهای خود منتقل کردند، بدون آنکه تعهد و قراردادی برای باز پس دادن آنها داشته باشند. برنامهی LRE از این حیث، استثنا بود و در آن قرارداد سفت و محکمی بین طرفین برای باز پس دادن فسیلها وجود داشت.
بر این اساس گروهی از پژوهشگران آمریکایی طی سه فصل کاوش در منطقهی مراغه (۱۳۵۴-۱۳۵۶) مطالعات جامع و کاملی در ارتباط با فسیلهای این ناحیه انجام دادند. نخستین بار فسیلها به صورت سامان مند و با حفظ موقعیت لایهها و نهشتههای رسوبی و آذرین دربردارندهی آنها جمعآوری شد. بیش از هزار نمونهی فسیلی نیز برای انجام مطالعات تکمیلی به آمریکا منتقل شد.
با وقوع انقلاب اسلامی این گروه امکان تکمیل مطالعات خود در سال پایانی را نیافت و نتیجهی این بررسیها طی همان سه فصل کاوش اندکاندک آماده و جمعبندی شد و گزارشهای آن به صورت مقالات علمی در بین سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۵ منتشر شد. بنابراین میتوان اذعان کرد از آن تاریخ به بعد بهانهی علمی برای بازپس دادن این آثار وجود نداشته و تنها تنشهای موجود بین دو کشور ایران و آمریکا مانع از انجام این مهم شده بود و ناخواسته این آثار فسیلی نیز همانند بسیاری از اموال و سرمایههای ایرانی موجود در آمریکا بلوکه شده بود. با توجه به قراردادی که بین موزهی ملی ایران و گروه آمریکایی وجود داشت مسؤولان سازمان حفاظت محیطزیست از همان سالهای نخستین انقلاب پیگیر باز ستاندن این آثار بودند وبه دلیل امتناع طرف آمریکایی از عودت این آثار، دعوای حقوقی در مجامع بینالمللی برای این مهم باز شده بود. سرانجام تلاشها در سال گذشته به بار نشست و با رای دادگاه به عودت این آثار این مهم بهتازگی محقق شد.
در مورد اهمیت این آثار میتوان به چند نکته اشاره کرد با وجود اهمیت منطقهی فسیلی مراغه تا ده سال گذشته فعالیت درخوری توسط کشور خودمان در این زمینه صورت نگرفته بود و تنها در این دهه با تلاشهای سازمان محیط زیست و برخی دانشگاهها کاوشهایی در این منطقه صورت گرفته و نمونههای چندی از موجودات فسیلی این ناحیه نیز جمع آوری شده که در مرکز تحقیقات فسیلی مراغه نگهداری میشود. بنابراین عملا در ایران که جایگاه اصلی این مجموعهی فسیلی است، مجموعهی درخوری از این موجودات وجود نداشته است. هماکنون با بازگشت این آثار که حدود ۱۵۰۰ نمونهی فسیلی کوچک و بزرگ است کشور دارای یکی از مجموعههای مهم فسیلی مراغه در جهان خواهد شد.
در این مجموعه نمونههای منحصر به فردی وجود دارد که بر اهمیت آن میافزاید و از طرفی هنوز بسیاری از این آثار قابل مطالعه و بررسیهای تازه هستند و امید میرود با انجام این پژوهشها بستر مناسبی برای گسترش دانش فسیلشناسی مهرهداران در کشور که از عرصههای کمتر شناخته شده است، فراهم شود. از سوی دیگر این آثار برغنای موزهی تنوع زیستی که همان موزهی ملی تاریخ طبیعی کشور است، نیز خواهد افزود. امید است که مسؤولان و دستاندرکاران این بخش در اسرع وقت امکان نمایش این آثار را برای علاقهمندان فراهم کنند.
منبع:پرفسورها
No tags for this post.