زیست فناوری فقر را کاهش می دهد

در تاریخ کشاورزی افزایش تولید با استفاده از افزایش سطح زیر کشت بوده که در طول زمان منجر به کاهش زمینهای حاصلخیز شده است. به همین جهت سیاست­های کلان به سمت افزایش بازده در واحد سطح سوق داده شده است.

در طول ۵۰ تا ۶۰ سال گذشته تغییر رویه کشاورزی سنتی به استفاده از ارقام پرمحصول و استفاده از کود و آفت کش های شیمیایی علاوه بر روند کند افزایش سطح زیر کشت منجر به تولید مواد غذایی بیش از سه برابر شده است.

در سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ حدود ۲۰درصد از بهره‌وری عملکرد، مربوط به ارقام اصلاح شده بود و طی سالهای ۱۹۸۰تا ۲۰۰۰ با استفاده از منابع آبی بیشتر و نهاده های شیمیایی به ۵۰درصد افزایش یافت. این افزایش بازده از یک طرف باعث کاهش گسترش زمین های زراعی به جنگل ها و منابع طبیعی و از طرف دیگر باعث تخریب خاک، آلودگی منابع آبی و تخریب تنوع زیستی که چالش بزرگی برای توسعه کشاورزی است، شده است.

از سال ۲۰۰۰ به بعد، به دلیل کاهش بازده، کشاورزان به ایجاد تنوع ژنتیکی از طریق هیبریداسیون، القاء جهش، تراریختی و روشهای دیگر بیوتکنولوژی درجهت افزایش صفات مطلوب و بهره وری در جهت تولید پایدار، توسعه و استقرار فناوری بهبود یافته روی آوردند. امروزه تنها راه حل استفاده از زمین های کشاورزی محدود فعلی و تولید فرآورده بیشتر به کارگیری علم زیست فناوری است.

مهندسی ژنتیک نیاز بشر را با زیر کشت بردن زمین های بیشتر و با راندمان بالاتر فراهم می کند و به عنوان یکی از شاخه های زیست فناوری توان عظيمی در جهت افزايش امنيت غذايی، سلامت انسان و سلامت محيط زيست دارد. گیاهان تراریخت دارای صفات مهم کلیدی، در حوزه زراعت و باغبانی می توانند در افزایش عملکرد در واحد سطح، کاهش مصرف آفت کش­ها و ترسیب کربن نقش به سزایی داشته باشند و با استفاده از این فناوری می توان به هر آنچه كه ذهن بشر به آن خطور كند دست پیدا کرد.

پیش بینی شده است، در سال ۲۰۳۰ این فناوری می تواند در تولید ۵۰ درصد محصولات کشاورزی، ۸۰ درصد محصولات داروئی و ۳۵ درصد محصولات صنعتی مشارکت داشته باشد. از جمله اهداف این فناوری در توسعه بخش کشاورزی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱- بهبود عرضه و تقاضا و خودکفایی ملی با توجه به افزایش جمعیت در جهت تامین غذای کافی و حفظ سلامت جامعه.

۲- بهبود معیشت مردم (کشاورزان وکارگران) جهت کاهش گرایش به بخشهای صنعتی و خدماتی.

۳- پایداری کشاورزی با هدف کاهش گسترش بخش کشاورزی به جنگلها و مناطق بکر در جهت حفظ تنوع زیستی، کاهش گازهای گلخانه ای، استفاده بهینه از زمین و افزایش تولید.

يک گزارش مشترک توسط بانک جهانی و گروه مشورتی تحقيقات كشاورزی نشان داد كه توسعه کشت محصولات تراريخته به طور متوسط می توانند باعث ۲۵ درصد افزايش عملكرد، کاهش ۲۵درصد مصرف  حشره کش های شیمیایی، کاهش انتشار گاز منواکسید کربن حدود ۳۰ میلیارد کیلوگرم که معادل خروج قریب ۱۳ میلیون خودرو از جاده‌ها به مدت یک سال است که این مسئله یعنی کاهش عوامل سرطان زا که به نوعی وارد چرخه اکوسیستم طبیعت و غذایی انسان می‌شود منجر می شود.

همچنین کاهش فقر از طریق مشارکت کشاورزان خرده پا، در استفاده از این صنعت، حفظ تنوع زیستی از طریق صرفه جویی در کشت قریب یکصد میلیون هکتار زمین و تقویت امنیت غذایی، پایداری تولید با وجود تغییر آب و هوا می تواند از دستاوردهای مهم این علم باشد.

تجربه موفقيت آميز كاربرد زیست فناوری كشاورزی در كشورهای صنعتی می تواند الگوی با ارزشی برای كشورهای آسيایی باشد. سطح زیرکشت گیاهان تراریخت از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۴ به بیش از ۱۰۰ برابر یعنی ۱۸۱ میلیون هکتار رسیده که به سریعترین فناوری در تاریخ بشر منجر شده است.

 

منبع:مهر (روح الله جعفری)

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا