باستانشناسی، علمی نوظهور در گستره علوم
بدون شک همه مردم حتی برای یکبار هم که شده در طول زندگی خود از موزهها بازدید کرده یا به دیدن بنایی تاریخی رفتهاند. اشیای موجود در موزهها یا هر بخش کوچکی از تزئینات و بدنه آثار باستانی که در برابر چشمان گردشگران قرار میگیرند- که گاه بازدیدکننده بیحوصله و بدون اندک وقفهای از برابر آنها میگذرد- نتیجه ساعتها کار مداوم و تلاش افرادی است که در بیان کلی میتوان آنها را کارگزار میراث فرهنگی دانست. این افراد بار اصلی حفظ میراث فرهنگی را در گوشه و کنار آزمایشگاههای مرمت، انبارهای موزه یا در حفاریهای باستانشناسی و در زیر آفتاب تند، خاک و باد به دوش میکشند. بهطورکلی میتوان شاخههای علمی مربوط به میراث فرهنگی را در سه دسته کلی باستانشناسی، موزهداری و مرمت تقسیم کرد که هر یک از این شاخهها نیز از زیرگروههایی تشکیلشده است.
موضوع باستانشناسی بهطور ذاتی با حضور انسان و فعالیتهای انسان گرهخورده و به اعتقاد گروهی از باستان شناسان، نقطه آغازین باستانشناسی، نقطه ظهور نخستین انسان در کره زمین است. در این میان حوزه عملی مطالعات باستانشناسی به بررسی بقایای مادی و فرهنگ باقیمانده از فعالیت بشر میپردازد. اگرچه گروهی دیگر از باستان شناسان، دوره فعالیت باستانشناسی را از زمان شروع ابزارسازی توسط انسان اعلام کردهاند و دوره پیشین یعنی مقطع زمانی ظهور نخستین انساننماها تا ظهور نخستین ابزارهای ساختهشده توسط بشر را در حوزه کاری انسانشناسی جسمانی قرار میدهند. بهطورکلی و در تمام جهان، انسانها تنها موجوداتی محسوب میشوند که ابزارساز هستند و برای ساخت ابزارهای موردنیاز خود، از ابزار استفاده میکنند.
درواقع ابزارسازی پیشرفته یکی از وجوه تمایز انسان از دیگرگونههای جانوری است. با احتساب این مسئله، دوره زمانی علم باستانشناسی، از زمان ظهور انسانهای آسترالوپیتیکوس و ساخت ابزارهای موسوم به ابزار سنگی اولدوان (Oldowan) در حدود 2 میلیون و 600 هزار سال پیش آغازشده و تا دوران معاصر امتداد پیدا میکند.
احسان محمد حسینی / دانشجوی مقطع دکترای باستانشناسی
No tags for this post.