تحصیل در رشته های هنری تنها یک تفریح و تنوع است
وی که دانش آموخته تئاتر است، به دلیل حضور پررنگش در دنیای مطبوعات به عنوان منتقد و پژوهشگر، نگاه آسیبشناسانه مناسبی به حوزههای فعتالیت خود دارد. خانه ساز درباره ضعفهای عرصه نمایش و سالنهای تئاتر، قیمت بالای بلیتهای تئاتر و دلایل ناکارآمدی محیطهای آکادمیک معتقد است: تک تک عناصر زنجیروار به هم متصل هستند. در عرصه نمایشنامه نویسی همیشه ضعیف بوده ایم.
خانه ساز که فعالیتهای تصویری متعددی و موفقی در سینما و تلویزیون را تجربه کرده در ادامه میگوید: سالن های ما چه دولتی چه خصوصی از ضعف ها و کاستی های عدیده ای برخوردار بوده اند. دانشگاه های ما هم نه تنها خروجی خوبی ندارند بلکه در گزینش اولیه دچار ضعف هستند. در صورتی که قبلأ اینطور نبود. گزینش عملی وجود داشت که حال اینگونه نیست. حتی کنکوری هم در کار نیست. تحصیل در رشته های هنری تنها یک تفریح و تنوع است. دولت برای ارتقای فرهنگی تئاتر و حتی هنرهای دیگر هیچ تلاشی نمی کند.قیمت بالای بلیط مخاطب را از تئاتر فراری می دهد و دولت نیز برای مشکلات موجود هیچ تلاشی نمی کند و برای ارتقای سطح فرهنگی مردم هیچ زحمتی به خود نمی دهد. هرچه هست سلیقه های غیر کارشناسی است و بس! با وجود این همه معضل نمی توان انتظار پیشرفت داشت چه برسد به اینکه خودمان را با کشورهای دیگر مقایسه کنیم که اگر چنین کنیم نتیجه بس ناامید کننده تر است.»
وی که از کلاس بزرگان تئانر نظیر قطب الدین صادقی، محمد یعقوبی، میکاییل شهرستانی و ایرج راد در زمینه بازیگری بهرهها برده، وضعیت امروز تئاتر را وضعیت اسفباری میداند و معتقد است اهالی تئاتر قدم موثری در زمینه جذب مخاطبان برنداشتهاند.
می بایست فاصله میان منتقدان و هنرمندان را از کملطفیهای رایج به مقوله نقد و نقد نویسی و خصوصا نقد نمایش دانست
بازیگر نمایشهای "دختران بی زفاف"، "نامیرا بانو"، "پشت خط"، "سیمرغ"، "خروس زری" و "تحفه هند" ، "شناسایی" ، "کمدی مرگ"، "رم" و…. معتقد است: مخاطبان تئاتر همان بچه های تئاتر هستند. سالهاست که همینطور است. آنقدر از لحاظ فرهنگی عقب هستیم که اهالی تئاتر برای دیدن تئاتر بلیت نمی خرند و از هر راهی وارد می شوند تا تئاتر مجانی ببینند. وقتی اهالی تئاتر خود محتاج درمان فرهنگی و فکری هستند چگونه می توانند در کیفیت و کمیت مخاطبان تغییر مثبتی ایجاد کنند. البته ظاهر ماجرا کمی امیدوار کننده است. اما این فقط ظاهر ماجراست و این آمار کاذب با حضور بازیگران چهره سینما و تلویزیون ارتباط مستقیم دارد. مسلم است نمایشی که بازیگران مشهورتری دارد فروش بیشتری هم خواهد داشت و تعداد مخاطب بیشتری را به سالن می کشاند و واضح است آن تعداد مخاطب بیشتر اشخاصی هستند که اوضاع مالی بهتری دارند و باز هم واضح است که افرادی با وضع مالی بهتر اقلیت جامعه را تشکیل می دهند. نتیجه اینکه ما باز هم نتوانسته ایم مردم عادی را به سالن های تئاتر بکشانیم.وقتی درجذب اکثریت موفق نیستیم؛ یعنی حرکت رو به جلو نداشته ایم و این غم انگیز است.یعنی اینکه اگر تغییری بوده در سطح بوده و بستر سازی نکرده ایم.مثل آسفالت کردن یک جاده خاکی بدون زیر ساخت مناسب!
خانهساز در پایان، فاصله میان منتقدان و هنرمندان را از کملطفیهای رایج به مقوله نقد و نقد نویسی و خصوصا نقد نمایش دانست و گفت: نقد ،مقوله ای بسیار تخصصی است.قاعدتأ باید بین هنرمند و منتقد ارتباطی دو سویه برقرار باشد که اینطور نیست. شکافی عمیق بین منتقدان و هنرمندان تئاتر هست که روند پیشرفت را بسیار کند می کند. متأسفانه نقد و نقد نویسی در دانشگاه ها تدریس نمی شود و شاید به همین دلیل تخصص محسوب نمی شود و از سوی دانشجویان و اساتید جدی گرفته نمی شود. به نظرم نقد نمایش در ایران چندین سال عقب تر از هنر نمایش ماست.
مهرداد نصرتی
No tags for this post.