شروع نخست وزیری هویدا
در عمل ماشهاش حدود سه ماه جلوتر و در تاریخ 4 آبان همان سال کشیده شده بود و آن روزی بود که امام خمینی (ره) در اعتراض به تصویب اعطای مصونیت به مستشاران آمریکایی، نطق شدیداللحنی را با اعتراض به احیای کاپیتولاسیون ایراد فرمود. 4 آبان 1343، در سالروز تولد حضرت فاطمه (س) (که سالروز تولد قمری خود حضرت امام نیز بود)، در حالی که رژیم کشور را چراغانی کرده بود، به منبر رفت و سخنان خود را با آیه استرجاع «انا لله و انا الیه راجعون» آغاز کرد: «من تأثرات قلبی خودم را نمیتوانم اظهار کنم. قلب من در فشار است… ایران عید ندارد. عید ایران را عزا کردند، عزا کردند و چراغانی کردند…»امام (ره) پیرو این سخنرانی، اعلامیه تند و شدیداللحنی هم صادر کرد که 40 هزار نسخه از آن فقط در تهران چاپ و منتشر شد. حدود یک هفته بعد از انتشار این اعلامیه، امام (ره) را شبانه در قم بازداشت کرده و به جای فرستادن به بازداشتگاه، به تهران آورده، پیش از طلوع آفتاب، مستقیم به ترکیه تبعید کردند. تبعید امام (ره) باعث شد فدائیان اسلام نقشه ترور منصور را طراحی و در یکم بهمن 1343 عملیاتی کنند. البته بعدها و در بازجویی از افرادی نظیر مرحوم حاج مهدی عراقی، مشخص شد که افراد دیگری نظیر دکتر منوچهر اقبال، سپهبد ایادی و حتی شخص شاه هم در فهرست ترور این گروه قرار داشتند اما قرعه به نام حسنعلی منصور افتاد.
هویدا به جای منصور
ترور، چنان که گفتیم در میدان بهارستان انجام شد. منصور که ساعت 10 صبح، درباره تصویب لایحهای برای واگذاری بخشی از نفت جنوب به شرکتهای نفتی آمریکایی (و به روایت شهید عراقی ایتالیایی) عازم مجلس بود، در حالی که امیرعباس هویدا، وزیر اقتصاد (و باجناق) منصور در مجلس، انتظار نخستوزیر را میکشید، هدف گلولههای محمد بخارایی قرار گرفت. او را بلافاصله به بیمارستان پارس انتقال دادند. هویدا شرح ماوقع را تلفنی به شاه اطلاع داد و بلافاصله پس از عیادت از منصور، به کاخ سلطنتی رفت و به شاه گفت امیدی به نجات رئیس دولت نیست. شاه هم همان روز پس از احضار اعضای هیات دولت، هویدا را تا بهبودی حال نخستوزیر، به عنوان سرپرست هیات دولت انتخاب کرد. منصور، پنج روز پس از ترور، در حالی که بسیاری معتقد بودند که رژیم عمدا در معالجهاش کوتاهی کرد تا جان سالم به در نبرد، درگذشت و امیرعباس هویدا به نخستوزیری رسید و این در شرایطی بود که دربار، اشرف و دیگران گزینههای پیشنهادی دیگری داشتند. در پارهای از اسناد آمده است: «شاه، هویدا را وقتی به کفالت نخستوزیری برگزید که علم [رئیس وقت دانشگاه پهلوی شیراز] علینقی عالیخانی [وزیر وقت اقتصاد] را مناسب میدانست. اشرف با اطلاع از نظر آمریکاییها، جمشید آموزگار [وزیر وقت دارایی] را. بسیاری نیز اردشیر زاهدی [وزیر خارجه وقت] را بهترین انتخاب میدانستند.» اما شاه با وجود شناخت بیشتری که از گزینههای دیگر داشت، امیرعباس هویدا را انتخاب کرد و تقدیر چنان بود که هویدا، که با قبول سرپرستی هیات دولت، عملا مورد طعنه و تمسخر رجال و مطبوعات عصر خود قرار گرفته بود و کابینهاش را «کابینه محلل» خطاب میکردند، طولانیترین دوره نخستوزیری را (حدود 13 سال از 6 بهمن 1343 تا 25 مرداد 1356) در بین نخستوزیران ایران پس از مشروطه تجربه کنند و رقیب جایگزین و منتقد جدیاش را به مدت چهار دوره، برای رسیدن به صدارت معطل کند و بلافاصله پس از خروج از کاخ نخستوزیری، جای منتقد دیگر خود را در دربار بگیرد و به جای اسدا… علم (که از سال 1345 وزیر دربار بود) بر صندلی وزارت دربار بنشیند.
مهرداد نصرتی
No tags for this post.