آیا دنیا میتواند نسلکشی را شکست دهد؟
کنوانسیون منع نسلکشی در نهم دسامبر سال 1948 در واکنش به هلوکاست و برای اجتناب از قربانیشدن غیرنظامیان بیگناه تاسیس شد زیرا هنوز هم بیم آن میرود در کشورهایی مانند کره شمالی، افغانستان، میانمار، آفریقای مرکزی و جاهای دیگر نمونههایی از نسلکشی رخ دهند.
مجمع عمومی سازمان ملل نهم دسامبر را به عنوان "روز بینالمللی" و به یاد قربانیان نسلکشی و همچنین جهت پیداکردن راهی برای جلوگیری از تکرار این واقعه نامگذاری کرده است.
خبر خوب این است که طی 10 سال اخیر یک توافق بیالمللی و بیسابقه به وجود آمده مبنی بر این که غالببودن بهانهای برای کشتن نیست و جنایات جمعی و حتی آنهایی که کاملا در درون مرزهای یک کشور رخ دادهاند، نیز موضوع برخورد در سطح بینالمللی است.
در سال 2005، اجلاس جهانی به رهبری سران دولتها و کشورها و مجمع عمومی سازمان ملل به طور توافقی از قانون "مسئولیت حمایت" یا R2P استفاده کرد. این قانون برای ایجاد استانداردهای جدید رفتاری و یک چهارچوب عملیاتی جهت ممانعت و واکنشنشاندادن به نسلکشی، پاکسازی قومیتی و جنایات دیگر علیه بشریت و همچنین جنایات جنگی عمده طراحی شد.
اصل نخست این قانون به مسئولیت یک کشور در قبال مردم و مرتکبنشدن چنین جنایاتی اشاره دارد؛ اصل دوم مسئولیت کشورهای دیگر برای کمک به کشوری خاص در این زمینه و اصل سوم نیز به مسئولیت دیگران برای واکنشنشاندادن و عملکرد قاطع و به موقع در صورت ناکامی آشکار یک کشور برای محافظت از مردمش اشاره دارد.
بهترین مدرک برای کارآیی قانون مزبور، پذیرش گسترده این اصلها به عنوان یک استاندارد معمول در گفتگوهای سالانه مجمع جهانی است. همچنین، زبان R2P از سال 2005 تقریبا 40 بار در قطعنامههای شورای امنیت به کار رفته و اخیرا نیز در واکنش به تهدیدات در یمن، لیبی، مالی، سودان، جنوب سودان و جمهوری آفریقای مرکزی مورد استفاده واقع شده است.
قانون R2P به عنوان یک کاتالیزور برای تغییرات نهادی با شرکت بیش از 50 کشور و سازمانهای بیندولتی عمل میکند و در این میان از مقامات رسمی سطح بالا استفاده میکند که کارشان تحلیلکردن و انسجامبخشیدن به واکنشهای مناسب است.
توانایی واکنش غیرنظامی توجه بسیار سازماندهیشدهتری را به خود جلب میکند زیرا نیاز ارتشها به بازنگری در انسجام نیروهایشان، قوانین تعهد و آموزشدادن برای برخوردکردن بهتر با عملیات واکنش به جنایات ضروری است و این عملیاتها اغلب بین حفظ صلح و جنگ در مقیاس کامل قرار میگیرند.
قانون R2P از لحاظ پیشگیری موفقیتهای قابلتوجهی را بدست آورده که از آن میان میتوان به کنیا پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال 2008، جنایات پیشین در سیرالئون و لیبری، گینه پس از سال 2010، ساحل عاج پس از سال 2011 و احتمالا قرقیزستان پس از سال 2010 اشاره کرد.
در بوروندی که به طور مداوم در گرداب تنشهای قومیتی انفجاری قرار دارد، تعهد دیپلماتیک بینالمللی مبتنی بر R2P دست کم تاکنون فورانهای بیشتر در این زمینه را مهار کرده است. بسیاری از عملیاتهای حافظ صلح سازمان ملل هماکنون دارای دستوالعملهای قدرتمند برای محافظت از غیرنظامیان هستند و اکثر این عملیاتها در پیشگیری از افزایش تنشها موفق بودهاند. با این حال، سازمان ملل ناکامیهایی نیز داشته که از آن میان میتوان به سریلانکا در سال 2009 اشاره کرد.
No tags for this post.