شعبده بازان چگونه مغز ما را می فریبند؟
راز موفقیت شعبده بازان در فریفتن تماشاچیان حاضر در سالن یا بینندگان تلویزیونی، در مهارت آنها در منحرف کردن توجه و از بین بردن تمرکز ذهنی کسانی است که می کوشند از راز برنامه های شعبده بازی آگاه شوند.
شعبده بازان از چیزهایی آگاه هستند که ما از آنها بی خبریم؛ در نتیجه، به سادگی قادرند ما را به تعجب وادارند. شعبده بازان برای فریفتن ما از ترکیبی از توهمات بصری مانند نورپردازی های متحرک و پخش کردن دود متراکم، جلوه های ویژه مانند انفجار و حرکات سریع دست و وسایل سری مانند نخ های نامرئی استفاده می کنند.
به گزارش علمنا،بررسی های متخصصان عصب شناسی نشان داده است که عصب بینایی انسان ها در واکنش به یک سری محرک ها دچار “کوری موقتی” می شود، به نحوی که چشم انسان قادر به شناسایی و درک به موقع یک سری تغییر و تحولات خاص بر روی صحنه شعبده بازی نمی شود.
این ناتوانی گریز ناپذیر، در نتیجه پلک زدن، حرکت سریع مردمک چشم از یک نقطه به نقطه ای دیگر و تاثیر پذیری از تغییرات در نورپردازی صحنه نمایش به وجود می آید؛ و فرصت لازم را برای شعبده باز فراهم می آورد تا در هدف اصلی خود که همانا غافلگیر کردن و فریب دادن تماشاچیان است، دست یابد.
شعبده بازان حرفه ای قادرند با چنان مهارتی توجه حضار را به سوژه ای خاص (که معمولا ارتباطی با اصل ماجرا ندارد و بیشتر با هدف منصرف کردن توجه تماشاچیان طراحی شده است) جلب کنند که آنها را از پی بردن به اصل ماجرا ناتوان کرده و به هدف خود، که به تعجب واداشتن و غافلگیر کردن آنهاست، دست یابند.
چندی پیش، یک آزمایش جالب توسط پژوشگران دانشگاه هاروارد ترتیب داده شد که طی آن از چند نفر خواستند در هنگام برگزاری یک مسابقه بستکبال نمایشی، تعداد پاس های رد و بدل شده بین سه تن از اعضای یک تیم را بشمارند، بدون اینکه به پاس های رد و بدل شده بین سایر بازیکنان توجه کنند. این افراد، آنچنان محو شمارش تعداد پاس های مبادله شده بین آن سه بودند که به هیچ عنوان از ورود ناگهانی یک نفر به وسط زمین که لباس گوریل را به تن کرده و در حال کوبیدن بر روی سینه اش بود، آگاه نشدند! این آزمایش چندین بار دیگر بر روی چند گروه دیگر نیز انجام شد و در تمام موارد، نتیجه ای مشابه به دست آمد.
بی توجهی و عدم آگاهی افراد از حضور گوریل در وسط زمین بازی، در شرایطی روی می داد که برخی از شرکت کنندگان در این آزمایش، حتی به طور مستقیم به گوریل نگاه می کردند! اما به دلیل آن که توجهشان به چیز دیگری معطوف شده بود، از درک این تغییر ناتوان بودند.
فریب چشم یا فریب مغز؟
مدت هاست که متخصصان اعصاب در تلاشند تا از ساز و کارهای حاکم بر اعصاب و مغز انسان که موجب می شود شعبده بازان بتوانند حضار در سالن شعبده بازی و بینندگان تلویزیونی را بفریبند، پرده بردارند.
آن چه مسلم است این که شعبده بازان حرفه ای به خوبی با نقاط ضعف انسان در برخورد با تردستی های ماهرانه و بدیع آشنا هستند، و می توانند با بهره گیری از حقه های گوناگون، همگان را به شگفتی وادارند. از سوی دیگر، عصب شناسان نیز می کوشند تا با کمک بررسی فرآیندهای شناختی درون مغز انسان به شکلی دقیق تر، به درک روشن تری از آنچه که در زمان تماشای تردستی و شعبده بازی در مغز انسان روی می دهد،دست یابند.
یکی از نخستین تحقیق های علمی در زمینه واکنش مغز در برابر شعبده بازی را ” گوستاو کوهن” از دانشگاه دورهام انگلیس و “بنیامین تاتلر” از دانشگاه داندی اسکاتلند در سال ۲۰۰۵ انجام دادند.
این دو پژوهشگر و روان شناس که شعبده باز نیز هستند، به این نتیجه رسیدند که در صورت استفاده درست و به موقع شعبده باز از ترفندهای خاص و گول زننده مغز انسان، امکان انجام انواع مختلف تردستی ها وجود دارد. براساس یافته های این تحقیق، زاویه دید و تمرکز چشمی کامل حاضران در سالن، تاثیری در “لو رفتن” راز نهفته در در عملیات شعبده باز ندارد.
در پژوهش جامع دیگری که تاتلر و کوهن به همراه یک عصب شناس دیگر به نام ” مایکل اف لند” از دانشگاه ساسکس انگلیس انجام دادند، مشخص شد که حرکات دست و سر شعبده باز در هنگام انجام عملیات، تاثیر بسزایی در محرف کردن حواس ببیندگان و در نتیجه مهیا شدن زمینه برای به کارگیری ترفندهای خاص توسط شعبده باز دارد. به عنوان مثال، در عملیات ناپدید کردن توپ تنیس، شعبده باز در ابتدا اقدام به پرتاب کردن توپ به سمت زمین و تکرار این عمل با سرعت بالا می کند، و این کار را برای چند ثانیه تکرار می کند تا بدین وسیله مغز و عصب بینایی حاضران به این حرکت عادت کند.
تکرار شدن تصویر حرکت دائمی توپ در عصب بینایی و مغز بینندگان ، وهمراه شدن آن با حرکات دست و سر شعبده باز که به نوعی موجب جلب توجه و منحرف شدن حواس بینندگان از توپ به سمت شعبده باز می شود، این امکان را برای او فراهم می آورد تا در لحظه مناسب، توپ را حذف و برای چند ثانیه ادای بازی کردن با توپ را در بیاورد؛ بدون اینکه بیننده بفهمد توپی در کار نیست.
تحقیقات تاتلر، کوهن ولند نشان داد که نورون های (یاخته های عصبی) مسئول پاسخگویی به حرکت مداوم توپ، پس از چند ثانیه به حرکات همزمان دست و سر شعبده باز عادت کرده و آنها را به عنوان نماد تداوم یافتن حرکت توپ در نظر می گیرند. به همین دلیل، پس از حذف توپ و ادامه یافتن حرکات دست و سر، مغز بیننده دچار اشتباه شده و بدین ترتیب، ترفند شعبده باز موثر واقع می شود.
پژوهش جالب دیگری در زمینه ترفندهای شعبده بازان توسط دو تن از محققان دانشگاه لاند سوئد به نام های “پیتر یوهانسون” و “لارس هال” انجام شده است که نتایج مشابهی را در پی داشته است.
یوهانسون و هال به همراه همکارانشان کوشیدند تا پدیده “کوری گزینه ای” یا choice Blindness را از نظر علمی توضیح دهند.
آنها برای این کار، به تعدادی از داوطلبان، دو عکس از چهره دو زن زیبا را به صورت جداگانه نشان دادند و سپس از آنها خواستند یکی از آن دو تصویر را به عنوان “چهره زیباتر” برگزینند و دلایل انتخاب خود را نیز توضیح دهند.
هنگامی که هر داوطلب درحال توضیح در مورد دلایل انتخاب یکی از دو تصویر بود، مجریان این آزمایش، با مهارت و سرعت بالایی اقدام به تعویض تصویر انتخابی داوطلب با تصویر دیگر می کردند.
حال آنکه اکثر قریب به اتفاق داوطلبان متوجه این تغییر نشده و به توضیح خود ادامه می دادند؛ غافل از اینکه چهره انتخابی آنها عوض شده و آنها ضمن نگریستن به تصویر دیگر، در حال صحبت کردن در مورد انتخاب اولیه خود هستند.
شبیه همین خطا و کوری موقتی و لحظه ای، در هنگام انجام عملیلت شعبده بازی در مورد بسیاری از حاضران و بینندگان روی می دهد؛ حتی آنهایی که قصد دارند با تمرکز ذهنی و توجه کامل به همه چیز، ” مچ شعبده باز” را بگیرند.
جور دیگر باید دید
تحقیقات متنوع در مورد اسرار علمی پشت پرده عملیات شعبده بازی و تردستی، حکایت از آن دارند که تفکر منطقی بسیاری از انسان ها که بر مبنای عادات و الگوسازی های مبتنی بر” علت و معلول” شکل گرفته است، نمی تواند به آنها در پی بردن به واقعیت امر و درک درست آنچه در زمان شعبده بازی روی می دهد، کمک کند.
ما بنا به عادت، فکر می کنیم که آنچه در مرحله “الف” اتفاق می افتد، علتی است بر وقوع مرحله ” ب” و به همین منظور یک نوع رابطه علت معلولی بین پدیده ها می سازیم.
شعبده بازان از اهمیت مسئله برای پنهان کردن عامل اصلی انجام عملیات تردستی، و در نتیجه گول زدن و غافلگیر کردن ما، استفاده می کنند. به عنوان مثال، یک شعبده باز ماهر که قصد دارد عملیات ناپدید کردن توپ را اجرا کند، به گونه ای وانمود می کند که با ریختن چند قطره آب جادویی، این توپ محو خواهد شد. او این کار را با جلب توجه حاضران به سمت شیشه حاوی آب جادویی و ریختن قطره قطره آب بر روی توپ آغاز می کند و در لحظه مناسب، که تمام حواس حاضران به شیشه آب و ریخته شدن آب بر روی توپ منحرف شده است، اقدام به کشیدن نخ نامرئی و ناپدید کردن توپ می کند. در اغلب موارد، حاضران در سالن در سالن نمایش شعبده بازی به خاطر پیروی از الگوهای ذهنی مبتنی بر رابطه علت و معلولی بین پدیده ها، به ظاهر و پوسته عملیات شعبده باز توجه دارند و در نتیجه از اصل ماجرا غافل می مانند.
بنابراین، اگر شما در پی آگاهی یافتن از رمز و راز عملیات شعبده بازی هستید، باید چشم هایتان را شسته و فارغ از روابط علت و معلولی رایج در زندگی روزمره خود، جور دیگری به هنرنمایی شعبده بازان بنگرید!
نویسنده این مطلب : سید حسین علوی لنگرودی مجله دانشمند شماره ۵۴۶