واکنش اروپا در قبال حملات پاریس چگونه خواهد بود؟
در سایت تحلیلی Agenda آمده است هماکنون تقویتکردن مرزهای اروپایی و شکستدادن داعش جزء سیاستهای اولویتدار در اروپاست.
زمانی که القاعده در تاریخ 11 سپتامبر سال 2001 به امریکا حمله کرد، جدای از شوک وارده، این اراده و قاطعیت وجود داشت که این گروه را باید نابود کرد تا بار دیگر چنین حملات تروریستی تکرار نشود.
در حال حاضر این سوال وجود دارد که آیا فرانسه و شرکای آن در اتحادیه اروپا همان رویکرد ایالات متحده را در قبال داعش تکرار خواهند کرد و اگر پاسخ این پرسش منفی است، آنها چه مواضعی را اتخاذ خواهند کرد؟
مانند حملات یازدهم سپتامبر، حملات 13 نوامبر در پاریس دارای همان ماهیت جنگ بود. فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه این موضوع را صراحتا اعلام کرد و چندین روزنامه فرانسوی هم تعداد مصدومین و کشتههای این واقعه را منعکس کردند. در چنین موقعیتی، هر نوع صحبت از توقف حملات فرانسه به داعش در سوریه و همچنین عراق از لحاظ سیاسی غیرقابل دفاع است.
پشتیبانی سیاسی و عمومی گستردهای در سال 2001 در پاریس و لندن و همچنین واشنگتن انجام شد مبنی بر این که این جنگ باید در افغانستان، یعنی محل استقرار القاعده و از جایی شود که حملات به امریکا از آنجا انجام شده بود.
ناتو در این میان عملیاتی را برای پشتیبانی از فضای هوایی ایالات متحده انجام شداد در حالی که نیروهای نظامی اروپایی از عملیات نظامی به رهبری ناتو حمایت کردند. متحدان هماکنون نیز انسجام خود با پاریس را بسته به عمل انتخابی آن انجام خواهند داد. افزون بر این، مانند القاعده و حملات یازدهم سپتامبر، داعش نیز دارای حضور فیزیکی در سوریه و عراق است که این موضوع اهدافی نظامی را در اختیار میگذارد..
با این حال، دو تفاوت کلیدی در دوران بعد از حملات 13 نوامبر و 11 سپتامبر وجود دارد. نخست این که واکنشهای فرانسه و اروپاییها در عراق صورت خواهند گرفت که در آنجا خطرات و محدودیتهای دخالت نظامی برای عموم و سیاستمداران به صورت دردآوری مشخص شده است.
تعدادی این موضوع را مطرح خواهند کرد که دخالت نظامی بیشتر در این منطقه نه تنها دارای اثرات اندکی خواهد بود، بلکه موجب حملات بیشتر به فرانسه خواهد شد زیرا داعش گروه بزرگتری از هواداران بالقوه در جوامع اروپایی را در مقایسه با داعش در اختیار دارد.
این مولفه خطرات بالقوه برای دولتهای اروپایی را در صورت افزایش مداخله نظامی آنها تقویت میکند و استفاده از مواضع مشترک برای پاسخ قویتر در میان دول اروپایی بینهایت دشوار خواهد بود.
دوم این که بخشی از برنامه این حملات تروریسی تحریک نوعی واکنش متقابل است که جوامع اروپایی را از درون متفرق میسازد و به جذب هواداران جدید در اروپا و فراتر از آن برای داعش کمک میکند.
انتخاب این هدف یعنی پاریس که نماد انسجام اروپایی است از این لحاظ جالب بود. تعدادی از دولتهای اروپایی از جمله
اروپا پس از حملات یازدهم سپتامبر از اعلام جنگ علیه ترور سرباز زدند و بعید است آنها سیاستشان را تغییر دهند زیرا بسیاری از تروریستها از خود این جوامع برخاستهاند هر چند بسیاری از آنها مهارتهای تروریستی خود را در آن سوی مرزهای کشورهایشان یاد گرفته باشند
هماکنون حملات در هر لحظه خطرناکی میتوانند علیه اروپا صورت گیرند. همچنین چگونگی برخوردکردن با موج بیسابقهای از پناهندگان و مهاجران چالش بزرگ دیگری است. رشد اقتصادی در بسیاری از بخشهای اروپا و نرخ بیکاری هنوز بالاست.
حملات پاریس چالش بیشتری برای اعتبار دولتهای اروپایی است و در حالی کشتار در دفتر شارلی ابدو در ماه ژانویه اروپا را هدف قرار داد، مردم در حال حاضر با این تردید مواجه هستند که آیا دولتهایشان توان دفاع فیزیکی از آنها را دارند یا خیر.
بنابراین، دولتهای اروپایی تحت فشار زیادی قرار دارند که این فشار ناشی از موج پناهندگان و مهاجران از خاورمیانه و افریقا قرار خواهند گرفت. گزارشهای تاییدنشده حاکی از آن است دست کم یکی از تروریستها از طریق یونان وارد اروپا شده و این موضوع این ترس را در میان عموم برانگیخته که تروریستها از طریق همین جریان مهاجران در حال ورود به اروپا هستند.
دول اروپایی همچنین باید تلاشهایشان را بیشتر کنند تا راه حلی را برای بحرانهای سوریه و عراق پیدا کنند که موجب به وجود آمدن داعش شده است. حملات پاریس موقعیت دولتهای اروپایی برای حل این مشکلات را تا حد زیادی بغرنج کرده است.
No tags for this post.