ارتباط افسردگی و کمال گرایی
هدف از پژوهشی که توسط محققان بومی به انجام رسیده است، تعیین نقش مستقیم مولفه های كمال گرایی با افسردگی و همچنین نقش غیرمستقیم این مولفه ها با میانجی گری خود انتقادی با افسردگی است. به این منظور تعداد 200 نفر از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و به ابزارهای تحقیق شامل مقیاس كمال گرایی، مقیاس خود انتقادی و پرسشنامه افسردگی بك پاسخ دادند.
از طریق اصلاح خود انتقادی و مولفه های كمال گرایی به میزان زیادی می توان افسردگی آزمودنی های را كنترل كرد
برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد كه بین مولفه های كمال گرایی با خود انتقادی و افسردگی رابطه معنی داری وجود دارد. علاوه بر آن رابطه خود انتقادی با افسردگی نیز معنی دار بود. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد كه ضرایب بتای مربوط به مسیر كمال گرایی دیگر مدار به افسردگی و مسیر كمال گرایی جامعه مدار به خود انتقادی معنی دار نیست؛ اما ضرایب سایر مسیرها معنی دار بود.
شاخص های برازش مدل نیز حاكی از برازش خوب مدل با داده ها بود. درمجموع نتایج نشان داد كه 59 درصد از واریانس متغیر افسردگی توسط مولفه های كمال گرایی و خود انتقادی و 33 درصد از واریانس متغیر خود انتقادی توسط مولفه های كمال گرایی خودمدار و دیگر مدار تبیین شد.
درمجموع با توجه به اطلاعات حاصله نتیجه گرفته می شود كه از طریق اصلاح خود انتقادی و مولفه های كمال گرایی به میزان زیادی می توان افسردگی آزمودنی های را كنترل كرد.
منبع: علی محمد رضایی، فائزه جهان، 1394، پیش بینی افسردگی بر اساس مولفه های كمال گرایی: نقش میانجی خود انتقادی. فصلنامه مطالعات روانشناسی بالینی، سال پنجم، شماره 19.
No tags for this post.