چشم اندازهای جدید توافق گلخانه ای

سیناپرس: سرانجام چین و آمریکا روی کلیاتی در باره کاهش و کنترل گازهای گلخانه ای توافق کرده و درباره انجام آن متعهد شدند. این توافق دیرهنگام در ظاهر چندان رضایت بخش نیست. چین در این توافق ملزم به کاهش تولید گاز های گلخانه ای نشده اما تعهد کرده است از رشد بیشتر آنها بعد از سال 2030 یا زود تر جلوگیری کند.
آمریکا هم متعهد شده است که تصاعد گازهای گلخانه ای را به اندازه ۲۶ تا ۲۸ درصد تا سال ۲۰۲۵ نسبت به میزان تولید این گازها در سال 2005 کاهش دهد.این توافق هر چند خیلی دلگرم کننده نیست اما اولا نتیجه 9 ماه مذاکره محرمانه سران دو کشور است و بعد هم چشم انداز جدیدی در مبارزه با گرم شدن زمین و تغییر اقلیم میگشاید. به این ترتیب امید واری هایی پدید میآید که شاید بتوان در در اجلاس آبوهوایی سازمان ملل در پاریس که سال آینده برگزار خواهد شد به یک تعهد جهانی در باره کاهش تولید این گازها و محدود کردن گرمایش زمین به 2 درجه سانتیگراد دست یافت.
نشست ریو
سابقه تلاش برای برای کنترل تولید گازهای گلخانه ای و جلوگیری از گرمایش زمین به سال 1992 و نشست ریو باز میگردد. پیش از آن در دهه هشتاد میلادی نگرانی هایی در باره گسترش تولید گازهای گلخانهای باعث شد تا در سال 1988 هیاتى بین المللى مرکب از دانشمندان ، به نام هیات بین المللى بررسى تغییرات آب و هوا با همکارى یونپ( برنامهه ممحیط زیست سازمان ملل) و سازمان جهانى هواشناسى تشکیل شود. کشورهاى شرکت کننده در دومین کنفرانس جهانى آب و هوا که در نوامبر 1990 در شهر ژنو برگزار شد، با استناد به گزارشهاى آن هیات به این نتیجه رسیدند که ایجاد کنوانسیونى بین المللى براى مقابله با معضل تغییرات آب و هوا بسیار حیاتى است. همین گزارش ها و نشست ژنو زمینه ساز شکل گیری اجلاس ریودوژانیرو شد. نشست ریو از جمله بزرگترین نشست هاى عالى بین المللى در زمینه محیط زیست و آبوهوا است که تاکنون برگزار شده است . حدود 150 کشور و در یک مرحله از این نشست حدود 135 رئیس کشور حضور داشتند. 4500 نفر از نمایندگان دولتها، بیش از 10000 خبرنگار، فیلمبردار، و نمایندگان 1500 سازمان غیر دولتى نیز در این اجلاس حضور به هم رسانده بودند. نتایج این اجلاس در 27 اصل کلی برای مقابله با تغییرات آبوهوایی، تولید گازهای گلخانهای، جنگل زدایی و بیابان زایی و …. به صورت یک بیانیه در آمد و توسط 154 کشور امضا شد.
از ریو تا ریو
نتایج نشست ریو هرچند خرسند کننده بود اما ضمانت اجرایی نداشت و در نتیجه آن اتفاقی که نشست ریو در اصل برای آن شکل گرفته بود نیفتاد. از سال های ابتدایی قرن بیست و یکم مشخص شد ما به محیط زیست آسیبهای جدی وارد کرده ایم. بعد از نشست ریو و از سال 1995 به دلیل گسترده شدن تاثیر انسان بر محیط زیست، تغییرات اقلیمی به صورت نشستی جداگانه و سالانه دردستو کار سازمان ملل قرار گرفت و هر سال یک نشست در زمینه تغییرات اقلیمی توسط این سازمان برگزار شده است. مهمترین نشست از بین آنها نشست سال 1997 کیوتو در ژاپن بود که منجر به تنظیم پیمان کیوتو شد. در این پیمان کشورهای صنعتی متعهد شدند که ظرف ده سال آینده میزان انتشار گازهای گلخآنهای خود را ۵٪ کاهش دهند و به کشورهای در حال توسعه برای افزایش ضریب نفوذ استفاده از انرژیهای تجدید پذیر نظیر انرژی خورشیدی و بادی کمک مالی کنند. تقریبا همه کشور های جهان این پیمان را امضا کردند اما استرالیا و آمریکا از تصویب آن سر باز زدند و چین و هند که اولین و سومین تولید کننده گازهای گلخانهای هستند از اجرای آن معاف شدند. به این ترتیب این پیمان هم ضمانت اجراییاش را از دست داد. کنفرانس های سالانه آبوهوا بعد از آن سالانه برگزار شدند. تا در سال 2012 نشست ریو به علاوه 20 دوباره نشان داد که یک پیمان بدون ضمانت و تعهد اجرایی عملا کمکی به کنترل تغییرات اقلیمی و ضربه به محیط زیست نخواهد کرد. نشست سال 2009 کپنهاگ و دوربان سال 2011 از جمله خبر سازترین نشست ها در فاصه این بیست سال بودند که به دلیل مخالفتهای آمریکا، چین و هند عملا هیچ نتیجه ملموسی در پی نداشت.
ما آبوهوا را عوض کرده ایم
شاید تصورش تا همین چند سال پیش خیلی ممکن نبود اما انسان ها با افزایش بی رویه جمعیت و شیوه ناپایدار زندگیمان باعث آسیب و تغییر در کره زمین شده ایم. نبود شواهد دقیق برای پذیرش نقش انسان در تغییرات اقلیمی یکی از مهمترین دلایل عدم پذیرش کشورها برای محدودیت در زمینه تولید گازهای گلخانهای بود هر چند بعد ها مشخص شد این تنها بهانهای بیش نبوده است. به همین جهت هیاتی علمی مرکب از محققان مختلف از کشور های جهان مسئول رسیدگی به این موضوع شدند. این هیات که به هیات بین دولتی تغییرات اقلیمی مشهور است تا به حال 5 گزارش در باره عوامل و وضعیت تغییرات اقلیمی ارائه کرده است. نخستین گزارش در سال 1992 و قبل از نشست زمین در ریودوژانیرو ارائه شد و بیشتر به بیان کلیات پرداخت. گزارش های بعدی هم به ضووح از ارائه شواهدی برای تائید نقش انسان در گرم شدن زمین عاجز بودند. گزارش های 4 و پنجم که در سال های 2007 و 2014 ارائه شدند اما شواهد بی نقص در باره روند گرمایش زمین و نقش انسان در آن ارائه کردند. این گزارشها آنقدر دقیق بودند که دیگر هیچ تردیدی در باره آنچه رخ داده و رخ خواهد داد نخواهیم داشت. گزارش سال 2014 سناریوهای مختلفی بر اساس میزان تولید گازهای گلخانه ای تصویر میکند که بسیاری از آنها بسیار وحشتناک هستند. بنا بر یکی از بهترین سناریوها تغییرات اقلیمی هم اکنون رخ داده است و تنها اگر تلاش کافی صورت بگیرد میتوان آن را محدود و متوقف ساخت. تلاشی که سازمان ملل می گوید ناکافی است و ادامه این روند تنها در سال 2050 باعث توقف رشد تولید گاز های گلخانه ای خواهد شد که دیگر بسیار دیر شده است. بر اساس گزارش های IPPC ما تنها در صورتی می توانیم گرمایش زمین را به دو درجه محدود و از آثار زیان بار تغییرات اقلیمی کم کنیم که تا سال 2030 رشد انتشار این گازها متوقف شود. در متن گزارش آمده است که میزان انتشار گاز دی اکسید کربن در سال ۲۰۲۰ باید زیر ۴۴ گیگاتن باشد تا برنامه مطابق انتظار پیش برود. اما حتی اگر کشورها به آنچه تعهد دادهاند عمل کنند نیز میزان انتشار گاز دی اکسید کربن در سال ۲۰۲۰ حدود ۵۲ تا ۵۴ گیگاتن خواهد بود.
نقشه راه
درصورت شکست نقشه راه ترسیم شده توسط IPCC و سازمان ملل احتمالا گرمایش زمین روندی بی بازگشت را طی خواهد کرد. البته بسیاری از محققان می گویند همین حالا هم بسیار دیر شده است با این حال هنوز امید هایی وجود دارد. در سناروی های ترسیم شده توسط هیات بین دولتی تغییرات اقلیمی که به RCP یا نماینده مسیر ها بر اساس غلظت جمعی مشهور است 4 سناریو در نظر گرفته می شود. بر اساس این سناریو ها ما فقط در صورتی که تا سال 2030 موفق به توقف رشد تولید گاز های گلخانهای شویم به هدف محدود کردن گرمایش به دو درجه درست خواهیم یافت که به سناریوی RCP4.5 مشهور است. سنارویوی خوشبینانه RCP2.6 هم در حال حاضر از دست رس خارج شده است. در غیر این صورت باید برای همیشه با جهان به شکلی که می شناسیم خدا خافظی کنیم. بنا به متن گزارش اخیر سازمان ملل پنج عضو کنوانسیون تغییر اقلیم سازمان ملل شامل برزیل، چین، اتحادیه اروپا (شامل ۲۸ کشور)، هند و روسیه به تعهدات خود پایبند بودهاند. این در حالی است که کشورهای استرالیا، کانادا، مکزیک و ایالات متحده آمریکا به تلاش بیشتری برای رسیدن به مرز تعهداتشان احتیاج دارند. توافق اخیر آمریکا و چین را می توان مقدمه ای برای رسیدن به مرز این تعهدات در نظر گرفت. با این همه کم کردن تولید این گازها به معنای کاستن از مصرف سوخت های فسیلی است که خود هزینههای اقتصادی زیادی دارد. با این حال خبر خوب این است که برای اولین بار در آمریکا قیمت برق تولیدی از منابع تجدید پذیر همچون انرژی خورشیدی و باد ارزان تر از برق تولیدی نیروگاههای فسیلی شده است. این موضوع می تواند باعث ورود بخش خصوصی به این عرصه و گرفتن بهانه از دست سیاست مداران محافظه کار جمهوری خواه شود. محافظه کارانی که به باراک اوباما خرده می گیرند که رشد اقتصادی را قربانی سیاست های محیط زیستی کرده است.
تراژدی منابع مشترک
حقیقت این است که توسعه زیر ساختهای لازم برای کاستن از تولید گازهای گلخانهای در شرایط فعلی نیازمند سرمایه گذاری دولتی بسیاری است. هدایت سرمایه گذاری به این بخش با توجه به دیر بازده بودن آن به معنای از دست رفتن فرصتهای شغلی بیشمار و ضربه اقتصادی است. این همان انگیزهای است که بسیاری از کشورهای در حال توسعه را به مقاومت در برابر استفاده از انرژی های تجدید پذیر و پاک ترغیب میکند. حتی دیدگاههای تندرو تری هم در این زمینه وجود دارد که میگویند گرمایش جهانی نوعی استعمار جدید است و کشورهای توسعه یافته می خواهند به این بهانه سرعت رشد کشورهای در حال توسعه را کم کنند. ایجاد یک صندوق جهانی برای کمک به کشورهای در حال توسعه برای ایجاد زیر ساخت های بهره گیری از انرژیهای پاک با همین هدف بوده است. با این حال امتناع کشوری هایی همچون استرالیا که زیر بار پذیرش تعهد جهان هم نرفته، از کمک مالی به این صندوق به تراژدی دامن میزند که به نام تراژدی منابع مشترک شناخته میشودکه توسط «گرت هاردین» بیان شده است. این مفهوم که در بوم شناسی مطرح میشود حالتی است که در آن یک منبع مشترک مثل جو زمین بین تعداد زیادی کشور مشترک است. در این حالت کشور های بین این دوراهی که باید برای پایداری این منبع از مصرف بی رویه آن بکاهند و یا برای عقب نیفتادن از بقیه به مصرف بی رویه آن اقدام کنند قرار میگیرند. هاردین می گوید ایجاد چنین حالتی و دامن زدن به آن می تواند به یک تراژدی ختم شود، تراژدی که بسیار ناخوشایند خواهد بود و ما امروز به خوبی از عواقب آن آگاه هستیم.
اگر موفق نشویم؟
در صورت شکست نشست پاریس در سال 2015 و عدم توافق روی یک پیمان الزامآور برای کشورهای جهان که به ادامه روند فعلی و یا دامن زدن به آن منجر خواهد شد باید منتظر سناروی های بعدی ICCP و نتایج وحشتناک آن بمانیم. بر اساس این سناریوها که به RCP6 و RCP8.5 مشهور است پیک تولید گازهای گلخانه ای به جای 2030 جایی در 2070 یا 80 رقم خواهد خورد در این صورت با جهانی 3 درجه گرم تر از پیش از عصر صنعتی مواجه خواهیم شد. برخی پژوهشهای مستقل البته وضعیت را بدتر از این توصیف می کنند و می گویند ادامه این روند به معنای مواجه شدن با جهانی 4تا 6 درجه گرم تر است. آنها استدلال میکنند که گرمایش جهان از وقتی از حد معینی بالاتر برود خودش را تشدید خواهد کرد. آتش سوزی های بیشتر شده و جنگلهای را نابود میکند و در نتیجه هم از ظرفیت جذب CO2 کاسته شده، هم گاز بیشتری وارد جو خواهد شد. با ذوب شدن یخ و لایه پرمافراست گاز متان به به دام افتاده در آنها در جو زمین رها شده و باعث تشدید گرمایش می شوند. عواقب چنین رخ دادهایی بسیار نگران کننده خواهد بود. افزایش یک متری سطح آب دریاها به معنای از بین رفتن امکان زیست حداقل یک میلیارد نفر از کسانی است که همین حالا در ارتفاع یک متری سطح دریاها روی مصب رودهایی زیندگی می کنند منبع تغذیه و محل زندگی آنها است. گرمایش جهانی به پدیده آب و هوای حداکثری دامن خواهد زد. مناطق خشک، خشک تر و مناطق پر باران شاهد سیلهای ویرانگر خواهد بود، رخ دادی که همین حالا هم تا حدی شاهد هستیم. جنگها بر سر آب بالا خواهد گرفت و میلیونها نفر آواره خواهند شد. یک مطالعه دانشگاهی می گوید وضعیت اسف بار سوریه و درگیریهای خاور میانه تحت تاثیر خشکسالی هایی است که از سال 2005 در این منطقه اغاز شده است. افزایش طوفانهای گرمسیری و سیلهای مخرب همه نتیجه گرمایش فعلی زمین هستند. به همین جهت سالهای پیش رو در جهت کنترل تولید گازهای گلخانهای و توقف گرم شدن زمین بسیار تاثیر گذار هستند. توافق دو تولید کننده اصلی گازهای گلخانهای در جهان نشانهای است دلگرم کننده برای نجات در تراژدی گرمایش جهانی.

نمودار سبزرنگ حالتی را نشان می دهد که پیک تولید گازهای گلخانهای جایی بین سال 2010 و 2020 اتفاق بیفتد که این سناریو عملا از دسترس خارج شده است. نمودار آبی که تمرکز فعلی بر ان است می گوید اگر روند تولید در سال 2030 به حداکثر رسیده و میزان دی اکسید کرن جو در نهایت زیر 600 ppm باقی بماند می تواند به افزایش دو درجهای امید وار بود. سناروی های قرمز و قهوه ای هم آینده بسیار بد و دردناکی برای بقای انسان خواهند داشت.





