صنایع دستی، فرصتی بزرگ اما فراموش شده

به عبارت دیگر توجه به این موارد و برنامه ریزی و سیاست گذاری برای تحقق آنها از راهبردهای اصلی به شمار می رود. اما در این میان به نظر می رسد هر کشوری اگر بخواهد این موارد را در مسیر تعالی و رشد قرار داده و آنها را محقق سازد، بی تردید باید با اتکا بر داشته های دورنی و بومی خود گام بردارد. تا در مواقع بحران یا چالش های سیاسی در عرصه بین المللی چندان جامعه با مشکل روبرو نشود. بنابراین توجه به داشته های بومی و قابلیت های درونی، یک شرط مهم برای  برداشتن گام هایی استوار در این مسیرهاست.

با اندکی تامل اگر بخواهیم از این منظر کشور ایران را مورد بررسی قرار دهیم، بی تردید یکی از عرصه هایی که بخوبی می تواند مفاهیم مذکور را تجلی بخشد، صنایع دستی است. هنر صنعتی کهن و بومی که دربردارنده بسیاری از سنت های هنری و فرهنگی ایران است و با دارا بودن ارزش اقتصادی بالا و جنبه زیبایی شناسانه کالایی خلاق محسوب می شود.

از سوی دیگر قابلیت های مطلوب آن در زمینه تولید ثروت و ایجاد اشتغال آن هم متکی بر ظرفیت های داخلی، قابلیتی ارزشمند و مهم است که اگر مورد توجه قرار گیرد، اتفاق های سازنده ای را رقم خواهد زد. صنایع دستی ایران با توجه به تنوع مثال زدنی و گستردگی مطلوب در سراسر کشور، می تواند به عنوان بستری ارزشمند، گره گشای بخشی از مشکلات اشتغال و اقتصادی خانواده ها بخصوص در روستاها و مناطق کمتر برخوردار و دور از مرکز باشد.

عرصه ای مهم که هم مصداق تولید ملی و هم تجلی واقعی اقتصاد مقاومتی در ایران است. استفاده از این ظرفیت های صنایع دستی و به فعلیت رساندن وجوه دیگر آن، کاری است که باید توسط مسئولان و مدیران متولی این حوزه و نیز سازمان های و نهادهای برنامه ریز کشور صورت گیرد. و از این رهگذر است می توان انتظار داشت که صنایع دستی با قرار گرفتن در بطن برنامه های توسعه محور کشور، موقعیتی مطلوب پیدا کرده و راهگشای بخشی از چالش های اقتصادی و اجتماعی ایران گردد.

با وجود این خصوصیت ها و قابلیت ها، در آستانه روز جهانی و هفته صنایع دستی باید گفت صنایع دستی امروز نه تنها گره گشای مشکلات کشور نیست، بلکه خود با چالش ها و مشکلات مهمی روبروست. این هنرصنعت اصیل به مثابه فرصتی بزرگ است که به دلایل مختلف فراموش شده است. مسائلی که اغلب به خاطر عدم حمایت جدی و نیز عدم باورمندی برنامه ریزان و مدیران کشور نسبت به آن بوجود آمده است و با پیگری و نگرش ایجابی قابل حل و فصل کردن هستند.

مشکلات مربوط به فروش داخلی و صادرات به دیگر کشورهای دنیا، مسائل تولید شامل بیمه، مالیات، موارد اولیه و چالش های عرصه ترویج و فرهنگ سازی همگی از جمله مواردی هستند که سرعت حرکت این عرصه مهم صنایع خلاق ایران را کند کرده و در مواردی باعث سکون آن شده است.
از این رو به نظر می رسد متولیان امر، باید با نگرشی ایجابی و توجه بیشتر نسبت به صنایع دستی، بستر لازم برای بروز تاثیرات اجتماعی و اقتصادی آن را مهیا سازند. اتخاذ چنین رویکرد حمایتی در کوتاه مدت و بلند مدت، نتایج و دستاوردهای سازنده ای را برای عرصه های اجتماعی و اقتصادی ایران بهمراه خواهد داشت و روند توسعه در مناطق دور از مرکز را تسریع خواهد بخشید.

*حجت اله مرادخانی- پژوهشگر صنایع دستی و مدرس دانشگاه

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا