درمان وزوز گوش و تیز شنوایی در راه است

مشکل وزوز گوش،نوعی اختلال گوش و یا شنوایی محسوب می شود که از هر چهار نفر ، یک نفر از این مساله رنج می برد. وزوز  گوش (tinnitus) در واقع شنیدن صدایی غیر طبیعی وغیر عادی در گوش یا درک آن در مغز در غیاب صدای خارجی است. این صدا به طور معمول به صورت زنگ شنیده می شود. این حالت ممکن است به صورت موقتی یا دائمی بروز کند. اغلب مبتلایان به این اختلال، کسانی هستند که آسیب های شنوایی یا صدماتی را در گوش خود تجربه کرده اند.

بخش Science Interviews وب سایت The Naked Scientists گفتگویی با پروفسور ریچارد سالوی (Richard Salvi) از دانشگاه بوفالو واقع در شهر نیویورک ایالات متحده امریکا انجام داده که به اختلالات گوش و شنوایی و نحوه ایجاد وز وز  گوش پرداخته و مسایل مبهم را در این مساله روشن می سازد.

مشکل وزوز  گوش چیست و از چه چیزی سرچشمه می گیرد؟

نظریه های اصلی در این رابطه این است که وزوز گوش از فعالیت های غیر طبیعی گوش داخلی که آسیب دیده باشد، سرچشمه می گیرد. با این حال پژوهش های انجام شده در این رابطه نشان می دهد ، در صورتی که عصب شنوایی که گوش را به مغز مرتبط می سازد ، مورد عمل جراحی قرار گیرد همچنان وزوز  وش ادامه دارد. این مساله باعث شده تا تصور شود که وزوز گوش ممکن است در جایی در سیستم عصبی مرکزی تولید شود.

چگونه علت اصلی این مشکل را در این مساله پیدا می کنید؟

اگر شما واقعا دوز بالایی از آسپرین رو مصرف کرده باشید باعث خواهد شد تا صدایی خیالی و ذهنی را در گوش خود بشنوید. بنابراین ما در آزمایش ها این مساله را در حیوانات ایجاد می کنیم.

ما در ابتدا به حیوانات آموزش می دهیم تا نسبت به دو سرپوش حالت صدا عکس العمل نشان دهند. هنگامی که آنها صدایی نمی شوند و یا صدایی با دامنه ملایم را می شنوند ، صدایی شبیه چ… ، چ…، چ…، (ch…ch…ch…) باید سرپوش سمت راست را فشار دهند و هنگامی که فقط یک صدای ثابت چ… (ch…) را می شنوند سرپوس صدای سمت چپ را فشار دهند. زمانی که جانوران این کار را آموختند ، ما صدای وزوز را با دادن دوز بالایی از آسپرین در آنها ایجاد می کنیم. در آزمایش های بی صدا ، اگر حیوانات وزوز گوش داشته باشند ، دیگر به سمت سرپوش سمت راست نمی روند و به فشار دادن سرپوش سمت چپ می پردازند که البته نشان از یک صدای ثابت بوده است. بنابراین جانوران بر این باور خواهند بود که صدای یکنواخت و ثابت یعنی بی صدایی و سکوت.

چگونه این آزمایش ها به ما کمک خواهد کرد تا به درک فیزیکی و فیزیولوژیکی آنچه وزوز  گوش است ، دست پیدا کنیم؟

وقتی ما می دانیم که این حیوانات صدای خیالی را درک می کنند می توانیم بررسی ها و پژوهش های الکتروفیزیولوژیک خود را آغاز کنیم. در این زمان ما می توانیم الکترودهایی را در بخش های مختلف شنوایی مغز و یا سایر مسیرهای غیر شنوایی قرار دهیم و ببینیم که چه اتفاقی برای فعالیت سلسله عصبی می افتد و چگونه تغییر پیدا می کند. چیزی که ما دریافتیم در این حالت بخش هایی از مسیر شنوایی مرکزی بسیار فعال می شوند، وقتی که ما یک صدا را تولید می کنیم در حقیقت گوش داخلی آنها کمتر فعال می شود. بنابراین این مانند این است که مغز برای دست پیدا کردن به شنوایی محیطی به جبران آن می پردازد.

این بیشتر شبیه این است که من رادیوی خودم را روشن کنم و در پس زمینه صدای گفتگو ، یک صدای بسیار آرام وجود داشته باشد و من برای اینکه صدای گفتگو را بهتر بشنوم صدای رادیو را بلندتر می کنم اما هنوز صدای خش خش اصلی وجود دارد که البته با بلند تر کردن صدا بلندتر شده است. در واقع آیا این همان اتفاقی است که برای این جانوران رخ می دهد؟

بله ، این دقیقا همان قیاسی است که می توان در توضیح این مساله ارائه کرد. در حقیقت با بلندتر کردن صدای تمام صداهای اصلی و پس زمینه بلندتر شده و شما همه صداها را با تم بالاتری می شنوید.

اگر در بررسی سیستم شنوایی این فرآیند اتفاق می افتد، فقط یک منطقه تحت تاثیر قرار می گیرد یا دیگر بخش های مغز نیز تحت تاثیر روند این فرآیند قرار می گیرند؟ به عنوان مثال فردی به صدا حساس است این فرد چه حسی از صداهای عاطفی دارد؟

بله در پژوهش ها ، ما به این نتیجه رسیدیم که نه تنها بخش های شنوایی مغز بسیار فعال می شوند بلکه بخشی از مغز به نام آمیگدالا (amygdala) که در یادگیری های هیجانی نیز ایفای نقش می کند، مفهوم احساسی و عاطفی را برای صدا مشخص می سازد.آمیگدالا  بخشی از مغز است که نقش مهمی در یادگیری و حافظه ایفا می کند و مسئول عملکرد هیجانی همانند خوشحالی و ترس است و در یادگیری های هیجانی نیز ایفای نقش می کند.

دومین منطقه ای که فعال می شود ساختار شبکه ای است. این منطقه تحریکی است که باعث می شود تا فرد هیجان زده شود. سومین منطقه ای که فعال می شود ، هیپوکمپوس (hippocampus) بوده است.هیپوکمپوس بخشی از سیستم لیمیک مغز است که مرکز یادگیری محسوب می شود. این بخش مسئول حافظه دور بوده و مغز را از آزموده های گذشته ما آگاه می کند.

ما تصور می کنیم که همه این شبکه ها نقش مهمی در ایجاد وزوز گوش و تیز شنوایی (hyperacusis) بازی می کند. در واقع تیز شنوایی درک غیر طبیعی از میزان بلندی صدا است.

آیا این مسایل می تواند بینشی ارائه دهد که بتوان وزوز گوش را بهتر مدیریت کرد؟

راه هایی وجود دارد که از طریق دارو می توان به آن دست پیدا کرد. یکی از موثرترین این روش ها در فردی که به طور کامل ناشنوا بوده و از وزوز گوش رنج می برد ، این است که عمل جراحی کاشت حلزون که موجب تحریک الکتریکی استامپ عصب شنوایی  می شود را برایش انجام دهید. هنگامی که کاشت حلزون انجام می گیرد ثبت اطلاعات دوباره به سیستم عصبی شنوایی مرکزی باز می گردد . در حدود نود درصد از اینگونه افراد با این روش درمان می شوند و وزوز گوش در آنها از بین می رود.

این مساله در افرادی که شنوا هستند و علاوه بر صداهایی که می شوند تجربه شنیدن صدایی بلند را نیز دارند ، چه می شود؟

ما از این توصیفی که شما می کنید، به عنوان تیز شنوایی یاد می کنیم. اگر شما به مکانزیم افزایشی مرکزی رجوع کنید، یک سیگنال ضعیف از سمت پیرامون و محیط آمده و به سیستم عصبی مرکزی می رسد.  اگر شما کنترل درجه صدا را به حد بالا تغییر دهید چه اتفاقی می افتد؟ صداها به صداهایی فوق العاده بلند تبدیل می شوند. ما تصور می کنیم که این فرضیه مکانیزم افزایشی مرکزی می تواند پاسخگوی هر دو مساله وزوز گوش و تیز شنوایی باشد.

منبع 

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا