تصلب شرایین و باورهای نادرست در مورد آن

یک پژوهش جدید نشان می‌دهد تلاش‌های پزشکان برای مقابله با پلاک‌های آترواسکلروتیک خطرناک که در شریان‌ها تشکیل شده و سبب حملات قلبی و سکته می‌شود، بر اساس چندین باور نادرست در مورد ترکیب اساسی و تشکیل پلاک استوار است. این کشفیات جدید پژوهشگران را وادار کرد تا بار دیگر رویکردهای خود را در رابطه با درمان این بیماری ارزیابی کرده و برخی از مفروضات اساسی و اشتباه خود را در مورد آترواسکلروزیس یا تصلب شرایین را کنار بگذارند.

امروزه عوارض ناشی از تصلب شرایین یا اسکلروزیس علت اصلی مرگ و میر در جهان است و شایعترین مرحله این بیماری پارگی پلاک آترواسکلروتیک است. اگر این اتفاق در یکی از شریان‌های اصلی بیفتد فاجعه‌بار خواهد بود. وقتی که یک پلاک پاره می‌شود، می‌تواند سبب تشکیل لخته‌های بزرگ خون شود که این به نوبه خود منجر به مسدود شدن مسیر جریان خون به اعضای مناطق پایین بدن و در نتیجه حمله قلبی می‌شود. لخته خون همچنین می تواند از دیواره‌ها کنده شده و پس از تجمع در یک رگ خونی مغز موجبات سکته مغزی را فراهم آورد. بنابراین درک آنچه که سبب کنترل ثبات پلاک می‌شود بسیار مهم است.

تا کنون پزشکان بر این باور بوده‌اند که سلولهای عضلات صاف – سلولهایی که به انقباض و انبساط رگ‌های خونی کمک می‌کنند – در مقابله بدن با پلاک آترواسکلروتیک مفید هستند. آنها تصور می‌کردند که این سلولها از جایگاه عادی خود در دیواره رگهای خونی به سوی پلاک آترواسکلروتیک مهاجرت کرده و تلاش می‌کنند تا سد راه انباشته شدن چربی، سلولهای مرده و ترکیبات بد پلاک شوند. آنها تعصب وار عقیده داشتند که هرچه تعداد سلولهای عضلات صاف در آن ناحیه بیشتر باشد، به خصوص در لایه درونی که به عنوان کلاهک فیبری نامیده می‌شود، تثبیت پلاک بیشتر و احتمال خطر پارگی آن کمتر خواهد بود.

تحقیقات نشان می‌دهد آن مفاهیم در بهترین حالت، بسیار ناقص بوده و دانشمندان به شدت در مورد تعداد سلول‌های عضلات صاف در داخل پلاک‌ها در اشتباه هستند، این باور نشان می‌داد این سلول‌ها نه تنها مانعی در برابر پلاک تشکیل نمی‌دهند که به ایجاد خود پلاک کمک هم می‌کنند. تصور دانشمندان این بود که تعداد کمی از سلولهای عضلات صاف وجود دارد که شناسایی آنها با استفاده از «روشهای تشخیص رنگ ایمونوهیستوشیمی» معمولی غیرممکن است، در حالیکه تعداد آنها بسیار بیشتر بود. 82 درصد از سلولهای عضلات صاف در میان ضایعات آترواسکلروتیک پیشرفته با استفاده از روش معمول قابل شناسایی نبود، زیرا این ضایعات بسیار شبیه سلول‌های عضلات صاف به نظر می‌رسیدند. به این ترتیب تعداد سلولهای عضلات صاف در بین ضایعات کمتر از حد واقعی برآورد شدند.

نقش سلولهای عضلات صاف بسیار پیچیده‌تر است، با این حال، آیا آنها خوب هستند یا بد؟ مشکل این است که برخی از سلول‌های عضلات صاف به عنوان سلول‌های ایمنی که ماکروفاژ نامیده می‌شوند شناسایی شده و با آنها اشتباه گرفته می‌شوند. زیرا برخی از سلولهای مشتقات ماکروفاژ به صورت سلول‌های عضلات صاف تغییر ظاهر می‌دهند. به این ترتیب، تشخیص سلول از ضایعات، حتی برای دانشمندان نیز بسیار گیج کننده است و آنها را دچار ابهام می‌کند. این پژوهش همچنین زیرمجموعه‌های دیگری از سلول‌های عضلات صاف را که به سلولهای بنیادی و سلولهای فیبروبلاست شبیه شده بودند نشان می‌دهد.

در نهایت، پژوهشگران با غلبه بر محدودیت‌های روش‌های سنتی توانستند سلول‌های عضلات صاف را در پلاک تشخیص دهند. روش جدید اینگونه است که با برچسب ژنتیکی سلول‌های عضلات صاف را در اوایل رشد آنها نشانه‌گذاری می‌کنند تا بعدها هم خودشان و هم سلولهای تکثیر شده از آنها شناسایی شود. برای آزمودن این روش، دانشمندان پس از برچسب‌گذاری ژنتیکی اجازه دادند تا موش‌ها به آترواسکلروزیس مبتلا شوند تا ببینند که در هنگام بیماری سلول‌های عضلات صاف دقیقا کجا قرار دارند.

علاوه بر این، یک ژن کلیدی را به نام KLF4 شناسایی کردند که به نظر می‌رسد در تنظیم انتقال سلولهای عضلات صاف نقش داشته باشد. شایان ذکر است زمانی که پژوهشگران از لحاظ ژنتیکی ژن KLF4 را انتخاب و از بین بردند، پلاک آترواسکلروتیک به طور چشمگیری کاهش یافته و ویژگی‌های آن نشان‌دهنده ثبات بیشتر آن بود. نکته جالب توجه اینکه، از بین رفتن ژن KLF4 در سلولهای عضلات صاف تعداد این سلول‌ها را در بین ضایعات کاهش نداد. نتیجه این که، خواص عملی آنان ظاهرا در شناسایی عوامل بیماری‌زا سودمند است، یعنی می‌توان آنها را برای مقاصد خوب به کار برد.

روی‌هم‌رفته این مطالعه، بسیاری از پرسش‌های حیاتی را درباره مطالعات قبلی که بر اساس تکنیک‌های شکست خورده در ارزیابی دقیق ترکیب ضایعات، استوار بود مطرح می‌کند. علاوه بر این، این مطالعه برای اولین بار است که درمان هدفمند در کنترل خواص سلول‌های عضلات صاف در میان ضایعات را نشان می‌دهد که می‌تواند در درمان بیماری تصلب شرایین که علت اصلی مرگ و میر در سراسر جهان است موثر باشد.

این پژوهش در نشریه Nature Medicine منتشر شده است. 

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا