حیوانات را با غذا می‌کشیم

هر کدام شیوه خودمان را در خوردن داریم. هر چیزی را نمی‌خوریم. هرچیزی با دستگاه گوارش‌مان سازگار نیست. برخی خوراک‌ها را پس می‌زنیم. برخی غذاها روی دل‌مان می‌ماند و سنگینی می‌کند و… . رفتارهای دیگری هم داریم؛ لقمه دهن‌زده را نمی‌خوریم. قاشق دهنی را دهن نمی‌کنیم. لیوان لب‌زده دیگری را لب نمی‌زنیم. از دست هرکسی غذا نمی‌گیریم و دست‌پخت هر کسی را نمی‌خوریم. رفتارهای دیگری هم می‌توان به این فهرست افزود. همین‌ها رفتار و روش خورد‌وخوراک ما را می‌سازند.
مهرورزی و مهربانی از ویژگی‌های ما انسان‌هاست و بسیاری از ما دوست داریم احساس‌مان را نشان دهیم. بد که نیست، بسیار هم خوب است. احساس باید نشان داده شود که دیده و دریافت شود. یکی از جاهایی که احساسات ما بسیار برانگیخته می‌شود و مهربانی‌مان سرریز می‌‌‌شود هنگامی است که چشم‌مان به سگ و گربه و هر جانور دیگری می‌افتد. دل‌مان غنج می‌رود. بسیاری از ما که پا به کوه و دشت و طبیعت می‌گذاریم ته‌مانده خوراک و لقمه‌های دهنی خودمان را برای پرندگان و حیوانات وحشی می‌ریزیم.

یا دورریز گوشت مرغ و گوسفند و استخوان آن‌ها را توی کیسه می‌ریزیم در خیابان و بیابان جلو سگ و گربه می‌گذاریم. بسیار هم شادمان می‌شویم از حس خوبی که مهربانی با حیوانات به ما می‌دهد. از آن آیینی پاک می‌سازیم که کسی هم نمی‌تواند بگوید بالای چشمش ابرو.

اگر شما هم از آن دسته‌اید که از خورد و خوراک خودتان پرندگان و سگ و گربه و روباه و… می‌دهید بهتر است بدانید این مهربانی با طبیعت و حیات وحش نیست. این نامهربانی است.

این دوستی خاله‌خرسه است. بسیاری از ما با دیدن تصاویر یا فیلم‌های آزار حیوانات خاطرمان می‌رنجد. خشم‌مان شعله می‌کشد از شکار پرندگان و حیوانات. دل‌مان می‌سوزد با سوختن جنگل‌ها. نگرانیم یوز و گورخر ایرانی از دست نروند اما نمی‌دانیم که همین غذا‌دادن به حیوانات به‌ویژه سگ و گربه می‌تواند به مرگ‌ومیر حیات وحش بینجامد. چه ته‌مانده غذا باشد چه برویم گوشت و مرغ بخریم تکه تکه جلو حیوانات بریزیم.

شگفت‌زده نشوید و ابروهای‌تان را هم در هم نکشید. این یک واقعیت است. بگذارید از همان خوراک دهن‌زده برای‌تان بگویم. برخی از بیماری‌ها از راه بزاق دهان، واگیر پیدا می‌کنند. خوراکی که برای حیوانات در طبیعت رها می‌کنید پذیرای انواع حشره می‌شود و هر حیوانی که از کنارش بگذرد آن را دهن می‌زند و کمی از آن را می‌خورد.

اگر یکی از این حیوانات بیمار باشد یا بزاقش به ویروسی آلوده باشد حیوانات دیگری که از آن غذا دهن‌زده و آلوده بخورند به آن بیماری و ویروس دچار می‌شوند. امکان و احتمال واگیر بیماری‌های انسانی به حیوانات هم هست. نگویید این یک احتمال است. بسیاری از آسیب‌ها از همین احتمال‌های نادیده‌‌گرفته و توجه‌نشده، به طبیعت و حیات وحش رسیده است.

همه ما از دستکاری انسان در طبیعت می‌نالیم اما خود ما نیز در دستکاری طبیعت دست داریم. خوراک‌دادن به حیوانات دستکاری در طبیعت است. می‌خواهیم مهربان باشیم اما ناخواسته سبک و شیوه خوراک حیوانات را تغییر می‌دهیم. دستاورد تغییر عادت غذایی حیوانات، تغییر شیوه زندگی، کمبود برخی مواد مغذی مورد نیاز بدن آن‌ها و بیماری و مرگ‌ومیر است. آدم هم که هر روز نون یا برنج بخورد یا گوشت و مرغ بخورد بیمار می‌شود.

از این گذشته، خوراک‌دهی به حیوانات، افزایش زاد و ولد برخی حیوانات را در پی دارد. افزایش جمعیت یک گونه حیوانی تعادل چرخه زندگی در حیات وحش را به هم می‌ریزد. اگر ما در طبیعت دست‌اندازی و دستکاری نکنیم طبیعت خودش می‌تواند چرخه حیاتش را متعادل کند. راهش را بهتر از ما می‌داند. طبیعتا هنگامی که به پرنده‌ها غذا می‌دهید پرنده‌ها دیگر حشره شکار نمی‌کنند.

وقتی حشره شکار نکنند هم پروتئین‌های مورد نیاز بدنشان را دریافت نمی‌کنند و هم حشره‌ها دمار از روزگار ما درمی‌آورند. تابستان که می‌شود ناچار می‌شویم درخت‌ها را چسب‌کاری کنیم یا حشره‌کش‌های گوناگون در هوا افشانه کنیم و هم به خودمان آسیب بزنیم و هم به طبیعت. جدای از این که پژوهش‌ها نشان داده که غذادادن به پرنده‌ها روند مهاجرت آن ها را هم مختل کرده و برخی پرنده‌های مهاجر یکجانشین شده‌اند یا مهاجرت دیرهنگام به مرگ گروهی آن‌ها در سرما انجامیده است.

بسیاری گمان می‌کنیم سگ‌های بی‌سرپرست اهل شکار نیستند غافل از این‌که شکارچیان چیره‌دستی‌اند. سگ از دسته حیواناتی است که خورد و خوراک خوب در افزایش زادورودش اثرگذار است. افزایش سگ‌های بی‌سرپرست تلفات کمی برای حیات وحش نداشته است؛ از روی‌آوردن به شکار موش‌های صحرایی بگرید تا دریدن آهو و یوزبلنگ.

اینها چند نمونه انگشت‌شمار از آسیب‌هایی است که غذادادن به حیوانات برای حیات‌وحش پدید می‌آورد. ما با غذادادن به حیوانات به حیات‌وحش آسیب می‌زنیم و حیوانات وحشی را می‌کشیم. بهتر است دست از حیوان‌کشی برداریم. بگذاریم حیات وحش، زندگی خودش را پی‌بگیرد.

*حمید اسلامی-روزنامه نگار

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا