سفره هایی که با بحران اقتصادی خالی می شود
امروزه تورم، بیکاری، فقر و بروز بلایای طبیعی، به بروز قحطی و نهایتاً سوءتغذیه در برخی از مناطق دنیا منجر شده است. اگرچه بر اساس شاخص جهانی گرسنگی، از سال 1990 تعداد افراد گرسنه در حدود 40 درصد کاهش یافته است، اما همچنان سوءتغذیه، یکی از مهم ترین مشکلات تغذیه ای در بخش سلامت کشورهای درحال توسعه و حتی کشورهای توسعه یافته است و بیش از یک ششم بیماری های جهان ناشی از سوءتغذیه است. در هر کشور نیز گروه های سنی مختلف با نرخ متفاوتی با مشکل سوءتغذیه مواجه هستند و کودکان و سالمندان، بیشتر از سایر افراد در معرض سوءتغذیه قرار دارند.
بنا بر نظر متخصصان، در میان گروه های سنی مختلف، نوزادان و کودکان به دلیل رشد خطی سریع، رشد سریع مغز و رشد سریع سیستم ایمنی بدن، بیشتر از سایر گروه های سنی با سوءتغذیه مواجه هستند. همچنین بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، در سال 2012، سوءتغذیه در 45 درصد مرگ های کودکان نقش داشته است. به علاوه در این سال، مبتلا شدن 162 میلیون کودک به کوتاه قدی و 51 میلیون نفر به لاغری، از اثرات سوءتغذیه عنوان شده است. بنا بر مصوبات اجلاس جهانی سران در زمینه غذا، تحقق رفاه تغذیه ای، پیش شرطی برای توسعه اقتصادی- اجتماعی است و دسترسی به غذای سالم و مغذی، دریافت غذای کافی و درنتیجه، رهایی از گرسنگی، حق هر فرد است و می باید ریشه کنی گرسنگی، در کلیه کشورها در اولویت قرار گیرد.
در رابطه با این موضوع و به منظور بررسی عوامل مؤثر بر سوءتغذیه در کشور ما ایران، پژوهشگرانی از دانشگاه شیراز اقدام به انجام یک مطالعه تحقیقاتی که در آن از داده های دوره 1373 الی 1394 کرده اند.
نتایج این مطالعه همان گونه که انتظار می رود نشان داد هر زمان در کشور ما افزایش رشد اقتصادی اتفاق افتاده است، کاهش سوءتغذیه را نیز به همراه داشته است. بنابراین، افزایش رشد اقتصادی می تواند موجب تسریع تأثیرگذاری سیاست های غذایی در کاهش سوءتغذیه شود.
به گفته حسن آزرم، محقق دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز و دیگر همکارش در این تحقیق، «علاوه بر رشد اقتصادی، خالص کمک های رسمی جهت توسعه نیز ازجمله عوامل مؤثر در کاهش سوءتغذیه در ایران است. همچنین، نرخ بیکاری و نسبت جمعیتی کودکان، اثر مثبتی بر سوءتغذیه در ایران دارد. بر این اساس، یک درصد افزایش در نرخ بیکاری و نسبت جمعیتی کودکان به ترتیب، به 0.26 و 0.1 درصد رشد در سوءتغذیه منجر می شود».
آن ها می افزایند: «بنابراین، بهبود فضای کسب وکار می تواند با افزایش اشتغال پایدار، نرخ سالانه سوءتغذیه در ایران را کاهش دهد».
در مقابل، بر اساس همین نتایج، میزان مخارج بهداشتی سرانه، هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت، تأثیر خاصی بر کاهش سوءتغذیه در ایران نداشته است.
آزرم و همکارش در این خصوص معتقدند: «به نظر می رسد، یکی از دلایل احتمالی تأثیرگذار نبودن میزان مخارج بهداشتی سرانه بر کاهش سوءتغذیه، عدم تخصیص هزینه های بهداشتی در جهت کاهش سوءتغذیه در کشور است. لذا، میزان و جهت گیری هزینه های بهداشتی می باید مورد بازنگری قرار گیرد».
گفتنی است این یافته ها به صورت مقاله ای علمی پژوهشی در نشریه «پژوهش های رشد و توسعه پایدار» وابسته به دانشگاه تربیت مدرس منتشر شده اند.
گزارش: محمدرضا دلفیه
No tags for this post.