علم و فناوری محور توسعه

اما، امروزه هیچ کشوری برای مشغول کردن دانشمندانش، تحقیق نمی کند. تحقیق وقتی مطلوب است که در راستای رفاه ملی توسعه کشور قرار گیرد. امروزه تحقیقات را به خاطر نوآوری ونوآوری را به خاطر سود اقتصادی نگاه می کنند. امروزه تحقیقات خصلت فرهنگی به معنای مرسوم کلمه را از دست داده و به عاملی اقتصادی تبدیل گردیده است .اکنون دیگر  مراحل گذار از «علم ناب» طی شده است و نهادهای علمی، تحقیقاتی باید به طور آشکار درخدمت اقتصاد و تجارت قرار گیرند. دانشگاه ها ومراکز تحقیقاتی باید از «هدف بودن» خارج شوند و به وسیله ای برای توسعه اقتصادی  تبدیل گردند. تصوری که امروزه از علم وجود  دارد جدای از تصویر پیشرفت و توسه نیست. یعنی «علم» علم پیشرفت و توسعه است . علم باید در موضع و مقامی قرار گیرد که با زندگی و شغل مردم صنعت وکشاورزی، نظام اداری، آموزشی و فرهنگی پیوند آشکار داشته باشد.

دور بودن از چنین فضایی، موجب گردیده که شکاف بارزی میان نتایج تحقیقات ونیازهای جامعه ایجاد گردد و چالش های جدی برای کل موفقیت های تحقیقات کشور به وجود آید.

امروزه ، چالش اصلی ما باید افزایش میزان بهره وری از دستاوردهای تحقیقات باشد.

نه صرفاً افزودن به دستاوردهای تحقیقاتی، ما باید فرآیند اثربخشی تحقیقات را تقویت کنیم و به جای سنجش تعداد پروژه ها و طرح های تحقیقاتی ، تعداد نوآوری ها یا تحقیقات به بازار رسیده را ملاک موفقیت وشکست خود قرار دهیم.

اکنون، کاملاً روشن است که همه کشورهایی که « فناوری» را محور توسعه قرار داده اند، توانسته اند جایگاه خود را به سرعت تغییر داده و حضور موفقی درجامعه جهانی داشته باشند، البته ، قبول چنین راهبردی به مفهوم سادگی پیاده سازی آن نیست واگر چنین بود، بقیه کشورهای باز مانده از کاروان توسعه هم موفق به گذار از این وادی پر پیچ و خم می شدند ، اما، طی کردن این مسیر ، اگر چه ساده نیست ولی، غیر ممکن هم نیست، کافی است که کمی واقع بینانه  عمل کنیم، واقع بینانه عمل کردن یعنی اینکه درک هوشمندانه واقعیات، راهنمای خواسته ها ی ما باشد وکوشش های ما را عمیقاً برانگیزد. یعنی اینکه دریابیم چرا گذار از این مرحله « مرحله عقب ماندگی» اجتناب ناپذیر است یعنی اینکه دریابیم این «تکنولوژی»  است که نقطه ضعف و پیچیده ترین مشکل ما در حال حاضر و سال های آینده است واز آنجائی که ما از نظر تکنولوژی توسعه نیافته ایم، پس چاره اندیشی  دراین مورد باید به صورت اضطراری و فوری انجام گیرد. چنین اضطرار و فوریتی یعنی جهشی عمل کردن، چرا که بدون جهش، موفقیت حاصل نمی شود.

اما، جهشی عمل کردن مستلزم تضمین ایجاد فضایی است که نفوذ، نشر و توسعه تکنولوژی  را میسر  سازد. آنچه که برای این منظور درادبیات توسعه و به ویژه برای کشورهایی نظیر ما توصیه شده پنج محور یا پنج راهبرد را در بر می گیرد.

راهبرد اول، تقویت زیر ساخت های  سازمانی وحمایتی توسعه تکنولوژی :

دراین مسیر باید تعهدی واضح، آشکار و استوار نسبت به علم وتکنولوژی به ویژه دربالاترین سطوح دولت ایجاد شود.

راهبرد دوم: تقویت تحقیق و توسعه :

موفقیت تحقیق و توسعه ، باموفقیت تجاری کردن آن در بازار همراه است فعالیت های تحقیق و توسعه زمانی به نوآوری تجاری خواهد انجامید که اطلاعات بازار برای مراکز تحقیق و توسعه شناخته شده باشد.

راهبرد سوم : رقابت جویی و ایجاد سکوهای پرتاب:

ایجاد رقابت برای کسب تخصص درزمینه تکنولوژی های کلیدی ونوظهور ، تکنولوژی های نوظهور امروز تکنولوژی های عمومی فردا خواهند بود و لذا باید قابلیت های خود را دراین حوزه ها ایجاد کنیم.

راهبرد چهارم: توسعه وارتقاء دایمی مهارت های فنی :

اتخاذ رویکردی نظام یافته برای توسعه منابع انسانی، نیروی انسانی ماهر و آموزش دیده منبع اصلی توسعه تکنولوژی است و باید بیش از هر اقدام دیگر مورد  توجه قرار گیرد.

راهبرد پنجم: ترویج فرهنگ علم و تکنولوژی :

ایجاد محیطی که علم و تکنولوژی بتواند در آن شکوفا شود چرا که یک جامعه آشنا به علم و تکنولوژی با بی تفاوتی از کنار آن نمی گذرد، بلکه فعالانه ازآن حمایت می کند.

این پنج راهبرد طیف وسیعی از اقداماتی را که لازمه تسلط بر تکنولوژی است در بر می گیرند، منظور ما در اینجا تکرار توصیه های دیگران نیست. ممکن است بسیاری  معتقد باشند که اینها که گفته شد مطالب جدیدی نیست و یا هم اکنون نیز این اقدامات کم و بیش در حال انجام است . در پاسخ باید گفت بله این مطالب نه جدیدند ونه اینکه انجام نمی گیرند یا درحال انجام نیستند، مسئله اساسی مااین است که اینها را جدی نمی گیریم. حرفش را می زنیم ولی کارآیی واثر بخشی  دررفتارمان مشهود نیست هنوز به همان درک واقع بینانه وهوشمندانه از نقش واهمیت تکنولوژی درجهان امروز که درابتدای این بحث به آن اشاره کردیم نرسیده ایم. منظور ما از اینکه گفتیم باید دررابطه با تکنولوژی جهشی عمل کنیم این است که به اصطلاح اگر آب دستمان است زمین بگذاریم و به این مسئله بپردازیم، تمام امکانات مالی، فنی و آموزشی ، تحقیقاتی مان … را دراین حوزه بسیج کنیم.

ما نباید از اینکه امسال نسبت به سال قبل چند میلیون بشکه نفت بیشتر استخراج کرده ایم ویا اینکه  چند چاه جدید نفت وگاز کشف کرده ایم. شادمان شویم.

به هر حال توسعه مبتنی بر نفت وگاز و دیگر منابع طبیعی راهی نیست که موجودیت ما را در آینده تضمین کند. توسه مبتنی بر فناوری تنها راهی است که در پیش روی ما قرار دارد، ما بایداز این ثروت های خدادادی  درجهت تقویت زیر ساخت های توسعه فناوری استفاده کنیم. البته  ناگفته نماند که طی سال های اخیر پیشرفت های چشم گیری  درعرصه های مختلف علم و فناوری  درکشورمان رخ داده است. توصیه های سند چشم اندازه20 ساله که بر مبنای آن ایران اسلامی در سال 1404 می تواند درجایگاه اول علمی منطقه قرار گیرد ودر دنیای علم و دانش جهان جایگاه ویژه ای پیدا کند. همچنین ، نهضت نرم افزاری و «نقشه جامع علمی کشور» که قرار است حرکت ومسیر توسعه علم و فناوری را مشخص نماید واهدافی که برنامه پنجم توسعه دنبال کرده ، یعنی  حرکت  از اقتصاد مبتنی بر منابع به اقتصاد دانش بنیان ، همه وهمه  به نوعی نوید بخش وتداعی کننده این است که رفته رفته   «علم وفناوری» محور توسعه قرار خواهد گرفت.

دکتر مسعود منشدی/ مشاور عالی پارک علم و فناوری البرز

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا