ژن‌ها مسوول رفتار شیطانی انسان هستند

آیا اخلاقیات و رفتار خوب و بد، تابعی از مسائل روان شناختی است و به نوعی محیط در آن تاثیر دارد یا ژن ها مسئول رفتار ما هستند؟ پژوهشگران اعتقاد دارند پاسخ به این سوال بسیار دشوار بوده و رفتار انسان ماحصل مجموعه ای از این موارد محسوب می شود.

شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد برنامه‌های درمانی فشرده گروهی و فردی، مبتنی بر اصول درمان شناختی رفتاری می‌توانند به کاهش جرم‌های سنگین بیماران روانی کمک کنند، اگر این افراد شخصیت خود را تغییر ندهند.

 قاتلان زنجیره‌ای و سایر مجرمین که توسط مردم و رسانه‌ها اشرار خوانده می‌شوند، معمولاً از معیارهایی برخوردار هستند که روان شناسان پزشکی قانونی آن را اختلالات روانی می‌نامند. در حقیقت، شخصیت این افراد ترکیبی از افسون سطحی و بی‌عاطفگی و عدم همدلی است.

از دیدگاه سنتی، درمان این گروه از جامعه تقریباً غیرممکن است. با این حال، این دیدگاه بدبینانه اخیراً توسط روان‌شناسان تغییر کرده است. برای نمونه در نیوزلند به این دیدگاه، افسانه شهری گفته می‌شود و شواهد محدودی وجود دارد که نشان می‌دهد اگر این افراد شخصیت خود را تغییر ندهند، برنامه‌های درمانی فشرده گروهی و فردی، مبتنی بر اصول درمان شناختی رفتاری می‌توانند به کاهش جرم‌های سنگین بیماران روانی کمک کنند.

یکی دیگر از تحقیقات امیدوار کننده اما مقدماتی، نشان می‌دهد که آموزش شناختی مبتنی بر رایانه می‌تواند به افراد روان پریش کمک کند تا احساس همدلی و پشیمانی نسبت به دیگران داشته باشند.

بسیاری از افرادی که رسانه‌ها و عموم مردم آن‌ها را اشرار می‌دانند مانند قاتلان و بزهکاران خشن که معمولاً فاقد حس پشیمانی هستند، توسط روان‌شناسان برای عینیت بخشیدن به تلاش‌های دانشمندان، با عناوینی چون شیطان و … برچسب زده نمی‌شوند.

در عوض، روان شناسان این افراد بی اخلاق و سادیست گونه که در تست‌های خاص بیشترین امتیاز را کسب کرده‌اند، به عنوان افرادی که بالاترین ویژگی شخصیتی روان‌پریشی را دارند، توصیف می‌کنند.

شخصیت این افراد از یک جزء درون شخصی (از دروغ‌گویی و دست‌کاری روان‌شناختی)، یک جزء احساسی ( بی‌عاطفگی و بی‌احساسی) و یک جزء رفتاری (از خشونت و جنایت) تشکیل شده‌اند.  

طی دو سال گذشته، محققان کالج کینگ و کالج امپریال لندن یک بررسی سیستماتیک از ۲۴ مطالعه انجام دادند که در آن هزاران جفت دوقلو با استفاده از اقدامات روان‌پریشی مورد ارزیابی قرار گرفتند.

این محققان نتیجه گرفتند که هر سه جنبه اختلالات روانی، وراثتی هستند یعنی از طریق ژن‌ها از والدین به فرزندان منتقل می‌شوند و آن جنبه‌ای از اختلالات روانی که قوی‌ترین اثر ژنتیکی را نشان می‌دهد، بی‌عاطفگی یا بی‌احساسی است.

 مترجم: فاطمه کردی

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا