پیشتازی علم شیمی تا ده سال آینده
سینا پرس: با دکتر حبیب فیروزآبادی که در فهرست 100 دانشمند برتر دنیا قرار دارد به گفتگو نشستیم
چرا به رشته شیمی علاقمند شدید و چه کسانی در این علاقمندی و انتخاب موثر بودند؟
زمانی که وارد دانشگاه شیراز (دانشگاه پهلوی آن زمان) شدم، این دانشگاه سیستم جالبی برای انتخاب رشته دانشجویان داشت. در این سیستم ورودی های جدید باید یک دوره دو ساله به نام علم و هنر را می گذراندند. پس از پایان این دوره بنا بر علایق و استعداد های خود رشته مورد علاقه شان را انتخاب می کردند.
در آن دوره 200 دانشجو همدوره من بودند که طبق این شیوه هر یک از این افراد براساس علاقه خود رشته تحصیلی شان را انتخاب کردند. اینک پس از گذشت سالها، افراد در قید حیات آن گروه ـ چه در داخل و چه در خارج ـ همه افراد شاخص ،سرشناس و مطرحی شده اند که هر یک با دیدی باز راه خود را انتخاب کرده اند.
پدربزرگم حدود 70 تا 80 سال پیش بنیانگذار بیمارستان فیروزآبادی در شهرری بود، به همین دلیل من تصمیم داشتم پس از گذراندن این دوره پایه وارد رشته پزشکی شوم. در یکی از روزهای پایانی این دوره تحصیلی با یکی از اساتیدم به نام مرحوم دکتر علی اکبر مشوق که آشنایی دیرینه و قدیمی با خانواده ما داشت به گفتگو پرداختم. زمانی که او دریافت من قصد ادامه تحصیل در رشته پزشکی را دارم، مرا متقاعد کرد که وارد رشته شیمی شوم. به نظر او افراد دیگری از خاندان ما می توانستند راه پدربزرگم را ادامه دهند.
رفتن به این رشته که فقط دو سال از عمر آن در دانشگاه شیراز می گذشت، ریسک بزرگی بود. در دودلی بزرگی به سر می بردم تا این که عاقبت دل به دریا زدم و خطر این کار را به جان خریدم و بدون مشورت با پدر و مادرم به استادم چشم گفتم و وارد این رشته شدم.
دپارتمان شیمی دانشگاه شیراز همراه با تحصیل ما رشد پیدا کرد و من جزو اولین افراد دوره فوق لیسانس این دانشگاه در آن زمان بودم. اولین تزی که ارائه دادم به زبان انگلیسی به چاپ رسید؛ تزی مختصر که همراه با مشکلات زیادی بود. چاپ نخستین مقاله علمی ام در دو صفحه یکی از ژورنال های معتبر دنیا ـRoyal Chemical Society ـ باعث دلگرمی و تشویق من برای انجام کارهای تحقیقاتی بیشتر شد. تا اینکه به دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا رفتم و دکترایم را گرفتم و به شیراز برگشتم.بعد از آن قرعه به نام من افتاد و در سن 31سالگی به عنوان بنیان گذار دانشگاه کرمان معرفی شدم.در آن زمان نیز 2مقاله ارائه دادم که یکی از آنها به عنوان کار برتر جهانی انتخاب شد.
چرا شما مانند دیگر هم دوره ای های خود ازایران مهاجرت نکردید؟
در جواب این سوال باید بگویم که این گوشه و کنار کسانی هستند که دلشان برای علم می سوزد و قلبشان برای ایران می تپد.
اگر زمان به عقب برگردد بازهم این رشته انتخاب و این مراحل را طی می کنید؟
حتمااگر این اتفاق بیافتد باز هم به سراغ این رشته می روم . چون این علم رشته ای است که در تمام شئون زندگی انسان های کره زمین به نحوی مورد استفاده قرار می گیرد که اگر به آن توجه زیادی شود، می توان با مدیریت صحیح تولید ثروت کرد. در ضمن ارزش افزوده آن نیز بسیار نامحدود است.
همچنین چیزهایی که به دست آوردم را مدیون رشته علوم پایه ای هستم که در آن درس خواندم. به عقیده من اگر مملکت به رشته های علوم پایه توجه نکند ، به جایی نخواهد رسید .در مورد علوم پایه باید گفت تا ارزش آن را ندانید به جایی نمی رسید
علاقمندی و سرگرمی های متفرقه تان چیست ؟
من هیچ وقت شیمی را به عنوان چیز عجیب و غریبی نمی دانستم . همراه کار علمی ام تفریح می کردم.در کنار کار و رشته ام به چیزهای زیادی از جمله ورزش ،نقاشی و هنر و خواندن کتاب های اجتماعی وسیاسی علاقه زیادی دارم. همچنین از همه مهمتر به کارهای پیشینیان مان بسیار علاقمندم و در باره آنها تحقیق می کنم وکلکسیونی از کارهای ارزشمند هنرمندان عشایری دارم .متاسفانه مردم ایران به اطراف و گذشته شان بی تفاوت اند و از کنار همه چیزی ساده می گذرند، درحالی که تاریخ باارزشی درپیشینه مان داریم و وقتی اروپایی ها به ایران می آیند درباره همه چیز سوال می پرسند.
به نظر شما نقاط ضعف و قوت علم در کشور چیست؟
در کشور ما اغلب دانشجویان در وهله اول به دنبال رشته پزشکی و پس از آن به سراغ رشته های مهندسی راه و ساختمان می روند، اما عده کمی جذب رشته های علوم پایه می شوند. منتها اغلب کشورهای پیشرفته به دنبال این هستند که دانشجویان و آدم های خاص و استثنایی را به علوم پایه مانند شیمی سوق دهند و پس از آن امکانات و شرایط رشد علوم پایه را ایجاد کنند تا پارامترهای مختلف علم و صنعت و تکنولوژی با تفکرات آنان پا بگیرد. اما ما در کشورمان دانشجویان رشته شیمی تربیت می کنیم که در نهایت پس از فارغ التحصیلی بیکار هستند و جذب کاری می شوند که باب میلشان نیست.
فرق کشورهای توسعه یافته و نیافته در این مسائل است. دانشجویان متفکر ما گنجینه های ارزشمندی حساب می آیند که ما غافل از آن هستیم.ما این گنجینه را داریم، اما نمی دانیم با آن چه کار و چطور از آن استفاده کنیم در نتیجه با ندانم کاری های خودمان این ثروت را از بین می بریم و جلوی رشد استعدادهای آنان را می گیریم.
در نتیجه باعث سرخوردگی آنها می شویم. درنتیجه اگر راه برای پیشرفت آنها در سایر کشورها باز باشد آنان جذب آنجا می شوند. آن کشورها به جای ما روی این افراد سرمایه گذاری می کنند، به این افراد رفاه و حقوق می دهند، در مقابل از ایده های نو شان استفاده می کنند و این امر باعث پیشرفت انها و فرار نخبه های ما می شود.
شما جز یک درصد برتر محققین دنیا شناخته شده اید،معیار این سنجش چه بوده است؟
معیار این سنجش اثر گذاری مقالات روی مجامع جهانی علم بوده است .به عنوان نمونه یکی از مقالاتم 40سال است که تجدید چاپ می شود. .همچنین مقالاتی که در 5سال اخیر از من چاپ شده ، اثرگذاری زیادی داشته است.
چه توصیه ای برای کسانی که علاقمند پیشرفت در این حوزه و رشته هستند، دارید؟
شیمی شاهکلید تمام قفلهای گنجینههای خاکی است. رمز بقا، فرمول حیات، رنگ سبز گیاه، نیلی آسمان و سرخی خون، زلالی آب، فروغ خورشید، قوت و قدمت خاک، قدرت جان، رونق کسب و کار، اقتدار یک سرزمین، فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی و درمانی و … وامدار این علم است.به کسانی که می خواهند دراین رشته تحصیل کنند باید بگویم اول برای دلت دنبال این رشته باش و بعد به دیگر مسائل آن فکرکن.
چندی پیش مقاله ای برایم با این موضوع که سال 2025رشته هایی که حرف اول را می زنند کدامند ارسال شد.در این مقاله شیمی رتبه دوم و فیزیک رتبه سوم را به خود اختصاص داده بود.یعنی در 10سال آینده ، عملا رشته شیمی حرف اول را میزند و 70 درصد از سرانه جهان امروز را تشکیل می دهد. شیمی علم گسترده و به روزی است و ثروت عجیب و عظیمی را به دنبال دارد . اما در 10سال اخیر دانشجویان ما افت کرده اند این درحالی است که استاد خوب و دانشجوی خوب باید در کنار هم حرکت کنند.در غیر این صورت حتما تا 10سال آینده در این رشته عقب خواهیم ماند.
درنهایت باید گفت برای انتخاب و موفقیت درهررشته ای باید با دلت پیش بروی و دوم موقعیت اجتماعی و شغلی که بسیارمهم است باید فراهم باشد و این موارد را درکنار هم باید در نظر گرفت.البته اینها در حال حاضر باهم همخوانی ندارند وسرمایه گذاری در آنها نشده است . امیدوارم این شرایط هرچه زودتر بهبود یابد.
No tags for this post.