آیا گره کور سد گتوند باز می شود؟
رودخانهها رگهای حیات کره زمین هستند. اقلیم خشک ایران در طول تاریخ ایرانیان را سدسازان زبردستی بار آورده است، بهطوریکه در 3 هزار سال گذشته دهها سد با فناوری درخشانی ساختهاند. توجه به سدسازی در دوران جدید و از حوالی سالهای 1332 دوباره در دستور برنامههای اجرایی دولتها در ایران قرار گرفته است.
در حال حاضر سدهای زیادی روی رودخانههای کشور ساخته شده و یا در دست ساخت و مطالعه هستند. اما با یک مقایسه ساده بهراحتی میتوان فهمید که تعداد این سدها با ملاحظاتی که در این زمینه باید در نظر گرفت، هیچ تناسبی ندارد. ملاحظاتی مثل وضعیت حوضههای آبخیز از دیدگاه اقلیمی، میزان تبخیر آب، رسوبآوری، سیلابهای بزرگ و سایر عواملی که در بهرهبرداری از آب، هزینههای ساخت و عمر مفید سدها مؤثر است.
در این میان سدهایی هم وجود دارند که بهدرستی در نقش خود عمل میکنند و با جلوگیری از هدررفت آبها، علاوه بر سیراب کردن زمینهای زراعی پایین دست خود، آب شرب میلیونها انسان را نیز تأمین میکنند. اما اعتقاد کارشناسان بر این است که اگر مطالعات دقیق و بررسیهای علمی و تخصصی پشت تصمیمگیری برای ساخت یک سد وجود نداشته باشد، سد ساختهشده نهتنها مفید عمل نمیکند بلکه موجب تلف شدن آبها و خشک شدن زمینهای بعد از خود میشود.
متخصصان بر این باورند که دنیای امروز یکی از عوامل مهم تخریب محیطزیست، همین مسئله سدسازی است که تهدیدی جدی برای اکوسیستمهای آبی و و زیستگاههای وابسته به آن به حساب میآید. آنها میگویند که سدسازی میتواند آسیبهای جبرانناپذیری به جنگلها، رودخانهها، کوهستانها، آبخیزها، دریاچهها، تالابها، دشتها و دریاها وارد کند و حتی میتواند فعالیتی بیابانزا محسوب شود.
زمانی که تصمیم بر ساخت سد گتوند هم گرفته شد، حافظان محیطزیست نسبت به این اقدام بدون مطالعه و کارشناسی دقیق هشدار جدی دادند. چراکه پیش از آن ساخت سد کارون 3 درس عبرتی بود که میشد به آن رجوع کرد. سد گتوند، سازهای که قرار بود محلی برای ذخیرهسازی منابع آبی باشد به دلیل جانمایی اشتباه به یک «کارخانه آب نمک» تبدیل شد.
اداره محيطزيست استان خوزستان در آن زمان مورد درخصوص شوري آب كارون به دليل وجود گنبدهاي نمكي در درياچه سد گتوند، اخطار داد و تأکید کرد مسئولان ساخت این سد موظفند برنامههای خود را که شامل نقشههاي مهار، نحوه مهار و تمهيدات جلوگيري از شوري آب است، به این اداره كل ارائه دهند و تا زمان حل شدن اين مشكلات، آبگيري اين سد انجام نشود. در ادامه این اخطارها، مسئولان استانداری خوزستان هم نسبت به تبعات چنین اقدامی هشدار جدی دادند. اما در نهایت ساخت سد گتوند، پروژه اشتباهی بود که با وجود تمامی نگرانی ها و هشدارهای متخصصان محیطزیست در زمان محمود احمدینژاد به بهرهبرداری رسید و امروز به گرهای کور بدل شده است.
گویا برای حل معضل سد گتوند نه راه پیش مانده است و نه راه پس. عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست، گتوند را «درد بیدرمان» میداند و میگوید که برای خارجکردن این سد از شبکه به دو تونل با قطر ٩ متر نیاز داریم تا آب این سد را به جایی دیگر منتقل کنند. اجرای این طرح ٨ تا ١٠هزار میلیارد تومان هزینه دارد و چیزی حدود 12 سال زمان میبرد. او حتی نابودی سد گتوند را نیز راهکار عملی و مناسبی نمیداند، چرا که اگر قرار باشد این سد تخریب و منفجر شود، کل استان خوزستان را آب فرا خواهد گرفت.
با وجود تمام این تجربههای ناموفق، سدها یکی پس از دیگری در کشور ساخته میشوند و مشکلاتشان را به محیطزیست تحمیل میکنند. این در حالی است که صنعت سدسازی امروزه در کشورهای توسعهیافته برچیده شده است و بازار آن تنها در كشورهاي در حال توسعه داغ است.
تأثیرات مخرب و منفی سدها بر روي محيطزيست فيزيكي، بيولوژيكي و اجتماعي تا جایی محرز است كه بسياري از كشورهاي توسعهيافته از دهه 70 میلادی به بعد ديگر نه تنها سدي نساختهاند، بلكه به جمع كردن و برچيدن سدهاي خود به قيمتهاي بسيار گزاف پرداختهاند. آنها تمام این هزینهها را با انگیزه بهبود اوضاع محیطزیست خود انجام دادهاند و در تلاش برای احیاء رودخانهها و سفرههاي آب زيرزميني خود هستند.
No tags for this post.