مخابرات یکی از پایههای اصلی توسعه است
دکتر نصیری همچنین عضو کمیته ممیزه دانشگاه صنعتی شریف، عضو کارگروه مهندسی بنیاد ملی علم، عضو کارگروه زنان در مهندسی فرهنگستان علوم شاخه مهندسی، صاحب کرسی پژوهشی شبکههای نانو از سوی بنیاد ملی علم ایران و ادیتور مجله بینالمللیIEEE در مخابرات حوزه مخابرات مولکولی و رادیو شناختی نیز میباشد.
در ادامه گفتگوی سیناپرس با ایشان به عنوان استاد هفته را میخوانید.
ابتدا مختصری از بیوگرافی خودتان بگویید و بفرمایید که چگونه وارد رشته مخابرات شدید؟
من معصومه نصیری، استاد دانشکده مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف در گرایش مخابرات و اهل فریدونکنار از استان مازندران هستم.
ورودم به رشته مخابرات را میشود گفت تا حدی بدون برنامهریزی بوده است. از همان کودکی خانوادهام بسیار دوست داشتند که پزشک، و به طور مشخص متخصص زنان، بشوم. یک سال زودتر به مدرسه رفتم و به خاطر دارم که از همان پنج و شش سالگی در مورد متخصص زنان شدن من در آینده صحبت میشد. مشابه اغلب کودکان، خیلی تصور خوبی از شغل پزشکی نداشتم و از پزشکها میترسیدم. اما فکر میکردم باید حتماً پزشک شوم و به دلیل این که پدرم این را میخواهد چارهای نیست. در دوره راهنمایی و دبیرستان به ریاضیات خیلی علاقمند شدم. فکر میکردم همه خلاقیتها در این حوزه است. البته این تصور تا حدی به نحوه ارائه دروس برمیگشت. در هر صورت، به عنوان یک دانشآموز، از این که یک مسئله سخت هندسه و یا مثلثات را حل میکردم بسیار خوشحال میشدم و احساس خیلی خوبی داشتم. به همین دلیل برای مقطع دبیرستان رشته ریاضی را انتخاب کردم. گرچه میدانستم با این انتخاب دیگر نمیتوان وارد رشته پزشکی شد، با خودم فکر میکردم که خانواده بعدا متقاعد خواهند شد. برخلاف تصورم هیچ مشکلی پیش نیامد و پدرم، وقتی متوجه شد دیگر نمیتوانم رشته پزشکی را انتخاب کنم، به راحتی قبول کرد که وارد حوزه مهندسی شوم.
پایه توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ارتباطات است و بخش اعظم از زمینه این ارتباطات در علم و مهندسی مخابرات شکل میگیرد.
ماجرای وارد شدنم به رشته مخابرات هم به این صورت بود که پس از شرکت در کنکور، در سال 1357، در رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی اصفهان پذیرفته شدم. در آن زمان دانشگاه صنعتی شریف قرار بود به اصفهان منتقل شود و در سالهای 56 و 57 صرفاً در اصفهان پذیرش داشت، اما بعد از انقلاب این برنامه لغو شد و صنعتی اصفهان و شریف مستقل شدند. رشته مهندسی کامپیوتر برای نخستین بار در سال 1356 در دانشگاه صنعتی اصفهان راهاندازی شده بود و این رشته به دلیل جدید بودن مورد توجهام قرار گرفته بود. در واقع من با شناخت زیادی وارد این رشته نشدم، فقط برایم جذاب بود و به همین دلیل انتخاب اولم شد. پس از انقلاب فرهنگی، و بازگشایی مجدد دانشگاهها مطرح شده بود که رشته مهندسی کامپیوتر یک رشته غربی است و صحبت شده بود که تبدیل به علوم کامپیوتر شود و دانشجویان این رشته دو ماه دیرتر از بقیه رشتههای مهندسی و همزمان با رشتههای علوم وارد دانشگاه شدند. بر این اساس، به دانشجویانی که به این رشته وارد شده بودند این امکان را دادند تا تغییر رشته دهند. در این جا من رشته الکترونیک را انتخاب کردم. این انتخاب من هم ضرورتا از روی علاقه یا شناخت خاصی نبود، بلکه از آن جهت که الکترونیک یک رشته پرطرفدار بود، فقط میخواستم خودم را امتحان کنم و به چالش بکشم؛ چیزی که معمولا دانشآموزان در آن مقطع مد نظر دارند. پس از این که در دوره لیسانس با رشته مخابرات آشنا شدم، برای ادامه تحصیل این حوزه را انتخاب کردم و دوره فوق لیسانس را در ایران و دکترا را در خارج از کشور در این رشته گذراندم.
الان من فکر میکنم هر کسی پتانسیلهایی دارد که اگر آنها را به فعلیت در آورد لذت میبرد. لذا فرد هر رشتهای را انتخاب کند آنقدر ناشناختهها در آن زیاد است که حس کنجکاوی را ارضا میکند و فرد میتواند در آن رشته، و در سر و کار داشتن با آن ناشناختهها، قابلیتهای خود را به فعلیت در بیارود و از این طریق به لذت و آرامش درونی برسد. من فکر میکنم این که چه رشتهای را فرد انتخاب کند خیلی مهم نیست.
نقطه قوت ما این است که از لحاظ تئوری خیلی قوی هستیم. ما اساتید خیلی خوبی در حوزه مخابرات داریم و انتخاب اول دانشجویان خوب ما، بعد از مقطع لیسانس، حوزه مخابرات است. همچنین مقالاتی که اساتید و پژوهشگران ما منتشر میکنند در سطح بینالمللی مورد توجه است.
با این توصیف، اگر به گذشته برگردید آیا همین مسیر را طی میکنید؟
من مسیرم را تقریباً بدون اطلاعات و به صورت تصادفی پیمودهام. در واقع در زمانهای مختلف بر اساس علاقهای که داشتم مسیرم را تغییر دادم و خودم را با مسیر جدید سازگار کردم.
نحوه ارائه دروس در دبیرستان هم خیلی خوب نبوده و هنوز هم شاید نیست؛ به طوری که دانشآموزان فکر میکنند رشته تجربی و علوم دیگر، فقط خواندنی و بر اساس حفظ کردن است و خلاقیتهایشان فقط میتواند در رشته ریاضی بروز کند. شاید به همین دلیل بود که من جذب ریاضی شدم؛ در حالی که اگر با همین آگاهی که امروز دارم بخواهم به گذشته برگردم، ممکن است حوزه دیگری را انتخاب کنم.
زمانی علوم همه یکی بودند و بعد شاخه شاخه شدند. الان هم این علوم مختلف دارند با هم مرتبط میشوند. برای مثال کارهایی که من الان در حوزه مخابرات انجام میدهم به زیستشناسی هم مرتبط است. اگر به گذشته برگردم و با اطلاعات فعلی بخواهم در حوزه مهندسی ادامه تحصیل بدهم، همین رشته مخابرات را انتخاب میکنم که رشته خوبی است، اما اگر بخواهم به رشتههای غیر مهندسی وارد شوم، شاید، در دوره کارشناسی، زیستشناسی را انتخاب کنم و بعد به یک حوزه از پزشکی وارد شوم. خیلی مطمئن نیستم. حتی الان، به خاطر زمینه کاری جدیدی که واردش شدهام، میبینم که شیمی هم رشته خیلی جذاب و جالبی است. این در حالی است که در دوره دبیرستان با وجود این که نمراتم در شیمی خیلی خوب بود، اما این درس را دوست نداشتم و برایم غیر قابل فهم بود.
بخش فناوری مخابرات، در کشور ما، به سرمایهگذاری، به حمایت و پشتیبانی دولت و سیاستگذاری وزارت ارتباطات و وزارتهای مرتبط، نیاز دارد.
به نظرتان جذابیتهای رشته مخابرات چیست؟
به دلیل کاربردهای متعدد آن و به دلیل فراهم آوردن ارتباطات بین افراد، جذابیتهای خیلی زیادی دارد. در دو دهه قبل پیشبینی شده بود که علم مخابرات روزی به قدری پیشرفت خواهد کرد که هر شخص، در هر نقطه از جهان، در هر لحظه از زمان، میتواند با شخص دیگری، در هر نقطه دیگر، تماس برقرار کند و اکنون با گسترش شبکههای مخابراتی و اینترنت این امکانپذیر شده است. به یقین، پایه توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ارتباطات است و بخش اعظم از زمینه این ارتباطات در علم و مهندسی مخابرات شکل میگیرد.
در واقع ما انرژی و پهنای باند محدودی را برای نقل و انتقال حجم بسیار زیادی از دادهها در اختیار داریم و نیاز است که از این منابع محدود حداکثر استفاده بشود. در این میان، علم مخابرات، جایگاه ویژهای دارد. به عنوان مثال دیگر الان بانکداری اینترنتی و یا سلامت از راه دور مطرح است. این کاربردها بر پایه یک ارتباطات با امنیت بالا میتواند شکل بگیرد. امنیت شبکه و رمزنگاری که اکنون به دلیل کاربردهای تجاری اینترنت و مخابرات بیسیم بسیار مهم است حوزهای از مهندسی مخابرات است. حوزه مهندسی مخابرات حوزههای متعدد شامل پردازش سیگنال، امنیت، مالتی مدیا، و فناوری اطلاعات را در بر میگیرد.
الان بیشتر فناوریهای موجود وارداتی است و در بخش مشاوره هم بسیار کم از اساتید استفاده میشود. میتوان بهتر از این، از پتانسیل علمی که در این حوزه در کشور وجود دارد، استفاده کرد.
ما در حوزه دانش مخابرات چه نقاط قوت و ضعفی داریم و به نظر شما چه چالشهایی پیش روی اساتید و پژوهشگران این حوزه وجود دارد؟
نقطه قوت ما این است که از لحاظ تئوری خیلی قوی هستیم. ما اساتید خیلی خوبی در حوزه مخابرات داریم و انتخاب اول دانشجویان خوب ما، بعد از مقطع لیسانس، حوزه مخابرات است. همچنین مقالاتی که اساتید و پژوهشگران ما منتشر میکنند در سطح بینالمللی مورد توجه است. ولی از لحاظ فناوری چنین جایگاهی نداریم. مشکل در این زمینه تا حدی ناشی از سیاستگذاریهای صورت گرفته در کشور است. بخش فناوری مخابرات، در کشور ما، به سرمایهگذاری، به حمایت و پشتیبانی دولت و سیاستگذاری وزارت ارتباطات و وزارتهای مرتبط، نیاز دارد.
الان بیشتر فناوریهای موجود وارداتی است و در بخش مشاوره هم بسیار کم از اساتید استفاده میشود. میتوان بهتر از این، از پتانسیل علمی که در این حوزه در کشور وجود دارد، استفاده کرد. خود من خیلی در صنعت مخابرات فعالیت نمیکنم ولی همکارانی که در این حوزه فعال هستند، گلایههای زیادی دارند.
چالشهای بخش آکادمیک مخابرات، چه در آموزش و چه در پژوهش، چیست؟
چالشی که الان در این حوزه وجود دارد مانند دیگر حوزههاست. گسترش بیرویه آموزش عالی، یکی از چالشهای اصلی است. دانشگاههایی ایجاد و دورههایی در مقاطع مختلف راهاندازی شده، بدون این که تعداد لازم اعضای هیئت علمی متناسب با دوره و زیرساختهای آزمایشگاهی و امکانات پژوهشی وجود داشته باشند.
نباید عدالت را به معنای تقسیم بودجه به طور مساوی بین همه دانشگاهها، بدون در نظر گرفتن پشتوانه علمی و ظرفیتها، تعبیر کنیم. این نگرش در آموزش عالی باعث رشد کمی و بدون کیفیت پژوهش شده است.
همچنین نباید عدالت را به معنای تقسیم بودجه به طور مساوی بین همه دانشگاهها، بدون در نظر گرفتن پشتوانه علمی و ظرفیتها، تعبیر کنیم. این نگرش در آموزش عالی باعث رشد کمی و بدون کیفیت پژوهش شده است. ما از این بابت خیلی داریم ضربه میخوریم.
علاوه بر این، چون تعداد فارغ التحصیلان زیاد و فرصتهای شغلی کم است، افرادی که خیلی خیلی قوی هستند شاید به راحتی جذب بازار کار شوند، اما در ردههای بعدی، به دلیل زیاد بودن تعداد نفرات، به دست آوردن شغل، به خصوص شغلهای دولتی، تا حد زیادی با داشتن روابط امکانپذیر میشود. این یک مشکل بزرگ است و یکی از دلایل خروج افراد تحصیلکرده از کشور همین است. پدیدهای که به غلط فرار مغزها خوانده میشود، به این دلیل ایجاد شده که امکانات کافی در کشور نیست. به همین دلیل برخی افراد از کشور خارج میشوند، اما اگر شرایط جذب آنها فراهم شود قطعا به کشور بازمیگردند.
در مقطع دیپلم شانس افراد برای به دست آوردن شغل کم بود و فکر کردیم آنها را به گونهای سرگرم کنیم و برای این منظور، در جاهای زیادی، بدون این که امکانات وجود داشته باشد، دورههای کارشناسی را راهاندازی کردیم. پس از آن، با توجه به این که فرصت شغلی کمتر هم شده بود، فارغالتحصیلان کارشناسی را برای تحصیلات تکمیلی تشویق کردیم و به این صورت یک سیکل اشتباه ایجاد کردیم و اکنون درون این سیکل افتادهایم. به نظر من رسالت بزرگی که الان وزارت علوم به عهده دارد و لازم است آن را جدی بگیرد کنترل رشد کمی آموزش عالی، به ویژه تحصیلات تکمیلی است. وزارت علوم باید جلوی این رشد بادکنکی را بگیرد و بیشتر به کیفیت توجه کرده و منابع را بر اساس پتانسیل دانشگاهها اختصاص دهد.
پدیدهای که به غلط فرار مغزها خوانده میشود، به این دلیل ایجاد شده که امکانات کافی در کشور نیست. به همین دلیل برخی افراد از کشور خارج میشوند، اما اگر شرایط جذب آنها فراهم شود قطعا به کشور بازمیگردند.
چالشهای موجود در نسبت بین پژوهش و فناوری در حوزه مخابرات چیست؟
همان طور که گفتم فناوریهای ما عمدتا وارداتی است. برای رفع این مشکل باید از شرکتهای فعال در این حوزه حمایت بیشتری بشود. ممکن است کالایی که از خارج از کشور میآید ارزانتر تمام شود، اما برای این که فناوری بومی شود باید یارانه داد تا صنعت ما رشد کرده و بتواند با کالاهای وارداتی رقابت کند. این چالش در بسیاری از حوزههای دیگر نیز وجود دارد.
علت این که خود شما به عرصه صنعتی مخابرات وارد نشدهاید چه بوده است؟ آیا علاقه و انگیزهای نداشتهاید یا این که موانعی برای فعالیت در این زمینه پیش روی خود میدیدهاید؟
من در وهله اول استاد دانشگاه هستم و در کل چندان تمایلی به فعالیت در بیرون دانشگاه نداشته و ندارم. البته پروژههایی از صنعت در آزمایشگاه مخابرات بیسیم دانشکده توسط اینجانب راهاندازی و انجام شده است و همکاریهایی با مراکز مختلف همچون مرکز تحقیقات مخابرات در قالب مشاوره به عهده داشتهام. همچنین آزمایشگاه تست و تائید نمونه ایستگاه پایه سیستمهای مخابرات بیسیم را با همکاری جناب آقای دکتر آشتیانی، همکار دانشکده برق، و با حمایت مالی پژوهشگاه اطلاعات و فناوری اطلاعات (مرکز تحقیقات مخابرات ایران) راهاندازی نمودهام که الان در حال بهرهوری است. در حال حاضر، هر از گاهی ایستگاههای پایه موبایل که وارد کشور میشوند، با درخواست سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی، به این آزمایشگاه برای تست و تائید ارجاع داده میشوند. اکنون هم به دنبال دریافت حمایت مالی جهت ارتقا آزمایشگاه برای تست ایستگاه پایه نسلهای آتی شبکههای مخابراتی موبایل هستیم.
در هر صورت من به عنوان یک استاد مسئولیتهایی دارم و باید برای دانشجویانم وقت بگذارم. همچنین بخش قابل توجهی از وقتم صرف مطالعه زمینهها و مباحث جدید میشود. طبیعتا این یک وظیفه یک استاد دانشگاه است. علاوه بر این مسئولیتهای دیگری هم دارم. من فکر نمیکنم برای ورود به عرصه صنعت برایم مانعی بوده است. اتفاقا همان اوایل اشتغالم در دانشگاه پیشنهاداتی، از طرف همکاران دانشگاهی که در صنعت مخابرات و در بخش خصوصی مشغول هستند، برای همکاری شده بود که من نپذیرفتم.
رسالت بزرگی که الان وزارت علوم به عهده دارد و لازم است آن را جدی بگیرد کنترل رشد کمی آموزش عالی، به ویژه تحصیلات تکمیلی است. وزارت علوم باید جلوی این رشد بادکنکی را بگیرد و بیشتر به کیفیت توجه کرده و منابع را بر اساس پتانسیل دانشگاهها اختصاص دهد.
آیا به طور کلی ظرفیت دانشگاهی و تئوری ما در حوزه دانش مخابرات میتواند تحولی در عرصه فناوری مخابراتی ماایجاد کند یا آن چه در فناوری مخابراتی ما دیده میشود همه ظرفیت علمی ما را در این حوزه منعکس میکند؟
نه، قطعا این همه ظرفیت علمی ما نیست. ظرفیتهای ما به مراتب بالاتر است. مشکل از تأخیر در حمایتها است. پیش از این که ایدهای تبدیل به فناوری شود نیاز به تحقیقات دارد. الان نسل چهارم موبایل وارد بازار شده و نسل پنجم هم به زودی وارد میشود. اگر ما میخواهیم در این زمینهها کاری برای ارائه داشته باشیم قبل از این که فناوری مطرح شود باید تحقیقات در این حوزه را پشتیبانی و حمایت کنیم؛ تحقیقاتی که ممکن است در وهله اول بنیادی به نظر بیاید ولی از این جهت که میتواند به فناوری تبدیل شود، صرفا بنیادی نیست. فکر میکنم که پتانسیل علمی برای چنین پژوهشهایی در درون کشور وجود دارد اما آن چه چندان زیاد نیست پشتیبانی است.
البته این را هم باید در نظر داشت که برای این که برآیند تحقیقات به یک تکنولوژی منجر شود لازم است پژوهشهایی در حوزههای گوناگون صورت گیرد و نتیجه یک تحقیق به تنهایی شانس کمی برای تبدیل شدن به یک فناوری دارد و اغلب میتواند زمینهای برای تحقیقات فراتر باشد و به واسطه آنها منجر به فناوری گردد.
اساسا یک تفاوت تحقیقات در حوزه مهندسی با حوزههای دیگر، به ویژه پزشکی، در همین است که نتیجه کار مهندس تنها منوط به خودش و تیم خودش نیست و یک فناوری حاصل کار تعداد زیادی از مهندسین در نقاط مختلف جهان، در حوزههای مختلف است. به همین دلیل هم مهندسان بیشتر مشکل فلسفی پیدا میکنند و دچار این تردید میشوند که نتیجه پژوهشهایی که انجام داده و نتایج آنها را در قالب مقاله منتشر کردهاند، به چه دردی میخورد. این تردید به این دلیل است که این گونه فعالیتها نتیجه خود را در کوتاه مدت نشان نمیدهد و به همین دلیل برخی هم ممکن است بگویند این تحقیقاتی که نتیجهاش فقط تعدادی مقاله و کاغذ است به چه درد کشور میخورد. این در حالی است که از داخل همین کاغذهاست که یک سیستم و فناوری ایجاد میشود.
البته در مواردی ممکن است دانشجویان دکترا یا فوق لیسانس در کار تحقیقاتی خود به ایدهای خاص دست یابند و بر اساس آن یک نمونه پروتوتایپ و یا آزمایشگاهی را بسازند. الان در دانشکده خود ما چنین نمونههایی وجود دارد که لازم است مورد حمایت قرار گیرند تا در مرحله نهایی به بازار وارد شود.
یک تفاوت تحقیقات در حوزه مهندسی با حوزههای دیگر، به ویژه پزشکی، در همین است که نتیجه کار مهندس تنها منوط به خودش و تیم خودش نیست و یک فناوری حاصل کار تعداد زیادی از مهندسین در نقاط مختلف جهان، در حوزههای مختلف است.
آینده رشته مخابرات را چگونه میبینید؟
آینده این رشته به نظر من خیلی خیلی روشن است. هر از چند گاهی حوزههای جدید و فناوریهای نوین مطرح شده و مسائل تحقیقاتی جدیدی باز میشود. خود من حدود شش سال است که در آزمایشگاه مخابرات بیسیم دانشکده برق دانشگاه صنعتی شریف هسته تحقیقاتی را در زمینه شبکههای مخابرات ملکولی تشکیل دادهام. البته مخابرات مولکولی راه زیادی تا عملی شدن در پیش دارد. اساس ایده این روش مخابراتی این است که به جای امواج الکترومغناطیسی، امواج رادیویی، نوری و یا صوتی از ملکول برای مخابرات استفاده کنیم.
این ایده از آن جهت اهمیت دارد که وقتی ما وارد سطح نانو میشویم دستمان برای خیلی کارها باز است. امروزه اهمیت فناوری نانو در پزشکی، در مهندسی بافت، در محیط زیست و … بر کسی پوشیده نیست. حالا مسئله این است که ماشینهای نانو پتانسیلهای کمی دارند و برای بالا بردن این پتانسیل باید این وسایل و ماشینهای نانو را به هم مرتبط کرده و شبکهای از آنها را ایجاد نمود تا به کمک همدیگر و در کنار هم بتوانند یک وظیفه پیچیدهتر را انجام بدهند. برای مثال در زمینه دارورسانی داخل بدن، ایدهآلی که در آینده میتوان تصور کرد این است که بتوان ماشینهای نانو یا به عبارتی رباتهای خیلی کوچکی را طراحی کرد که از طریق خون وارد بدن شده، و با همکاری با یکدیگر در قالب یک شبکه، یک بافت غیرمعمولی، به عنوان مثال سرطانی، را تشخیص بدهند و به اندازه لازم دارو را در قسمت درگیر وارد کنند. برای ایجاد چنین شبکهای و برای برقراری ارتباط میان آنها میتوان از ملکول استفاده کرد. در واقع از آن جهت که ابعاد این ماشینها خیلی کوچک، و در حد چند صد نانو و یا چند ده میکرومتر، است، اگر بخواهیم ارتباط بین این ماشینها را به طریق کلاسیک، به عنوان مثال با امواج رادیویی، ایجاد کنیم احتیاج به ترانسیور رادیویی است که حجم زیادی را میطلبد که این نیز در ابعاد کوچک مورد نظر مقدور نیست. از طرف دیگر مصرف انرژی آنها نیز مشکل را پیچیدهتر میکند. ایده مخابرات مولکولی از شیوه ارتباطات بین اندامکها و ارگانهای موجودات زنده گرفته شده است. ارگانهای مختلف در موجودات زنده به وسیله انتشار یونهای مختلف با هم تعامل و ارتباط دارند و کارهای خود را تنظیم میکنند.
مخابرات حوزهای است که همیشه آینده دارد و به عبارتی نمیشود گفت که به انتها میرسد و بسته میشود. همیشه موضوعات و زمینههای جدیدی پیدا میشود و دانش مخابرات هم خودش را با این زمینهها تطبیق میدهد.
این یکی از موضوعات جدید در علم مخابرات است و حوزههای جدید دیگر زیادی مانند مخابرات کوانتومی، اینترنت اشیاء و ارسال حجم عظیم دیتا و غیره نیز مطرح است. بنابراین مخابرات حوزهایست که همیشه آینده دارد و به عبارتی نمیشود گفت که به انتها میرسد و بسته میشود. همیشه موضوعات و زمینههای جدیدی پیدا میشود و دانش مخابرات هم خودش را با این زمینهها تطبیق میدهد.
لطفا اشارهای هم به آثار و دیگر فعالیتهای علمیتان بفرمایید.
روزمه علمی من در صفحه اینترنتی دانشگاه صنعتی شریف و همچنین گوگل اسکالر قابل مشاهده است. اجمالا میتوانم بگویم که تا کنون کتاب خاصی ننوشتهام اما انتشاراتی در حوزههای مختلف مخابرات بیسیم، رادیوشناختی، و اخیرا در حوزه مخابرات ملکولی داشتهام. من در طول سالهای فعالیتام در حوزههای متفاوتی کار کردهام اما میتوانم بگویم که تمرکزم بر مخابرات بیسیم بوده است.
من همچنین دو سال پیش یک کرسی پژوهشی از بنیاد ملی علم ایران در حوزه مخابرات ملکولی دریافت کردم. خوشبختانه فعالیت تیم تحقیقاتیمان در دانشگاه صنعتی شریف در این حوزه همزمان با تحقیقات در سطح بینالملل بوده است. همکاریهای بینالمللی در این حوزه داشته و برخی کارهای تجربی را هم در این زمینه شروع کردهایم که سختیهای خاص خودش را داشته و دارد.
علاوه بر این، من ادیتور مجله بینالمللیIEEE در مخابرات حوزه مخابرات مولکولی و رادیو شناختی هستم. این یعنی کاری که در آزمایشگاه درحال انجام هستیم در سطح بینالمللی دیده شده است.
توصیه من به دانشآموزان این است که قرار نیست شما چیزی را به دیگران اثبات کنید. به جای آن سعی کنید از پتانسیلی که دارید نهایت استفاده را بکنید و مطمئن باشید که در این صورت در هر زمینهای وارد شوید میدرخشید. شما در هر حوزهای وارد شوید به قدری مسائل حل نشده وجود دارد که قطعا میتواند شما را به خود جذب کرده و اگر پتانسیل خوبی داشته باشید در حل آن مسائل بدرخشید.
برنامه کاری آینده شما چیست؟
من دیماه سال 1372 وارد دانشگاه صنعتی شریف شدم و الان دیماه 1396 نزدیک است؛ یعنی حدود 24 سال است که من در این دانشگاه مشغول به آموزش و پژوهش هستم. قطعا شش سال بعد خودم را بازنشسته خواهم کرد اما این به معنای دور شدن از فعالیتهای علمی نیست. زمانی که به عنوان یک استاد بازنشسته وقت بیشتری داشته باشم میتوانم ارتباطات بینالمللیام را گستردهتر کنم و همچنین نتایج پژوهشها و تجربیاتم را در قالب کتاب گرد آورده و منتشر سازم.
چه پیشنهاداتی برای مدیران علمی، همکاران دانشگاهیتان و همچنین علاقهمندان به حوزه مخابرات دارید؟
پیشنهادی که دارم خاص حوزه مخابرات نیست؛ چون فکر میکنم چالشهایی که ما داریم چالش گروههای دیگر دانشکده برق و دیگر رشتههای مهندسی هم هست.
نباید مدیران به تحقیقات به عنوان کار لوکس نگاه کنند و لازم است از تحقیقات در تصمیمگیریها استفاده بشود. گاهی اوقات آنچه در مورد بودجه پژوهشی گفته میشود صرفا برای این است که اعلام شود ما مسئولیت حمایتی را انجام دادهایم و نه این که از نتایج پژوهشها ضرورتا استفاده شود. همچنین لازم است در تصمیمگیریها از مشاوره کارشناسان استفاده شود.
از این جهت که من یک خانم هستم نکته دیگری که میخواهم عرض کنم این است که زنان نباید به خاطر زن بودن در مدیریتها و تصمیمگیریها کنار گذاشته شوند. گرچه خود من به سختی مسئولیتهای اجرایی را میپذیرم و در دوران فعالیتم در دانشگاه، صرفا به خاطر همکاری با دانشکده، مسئولیتهای اجرایی متعددی را هم به عهده داشتهام، ولی عضویت در کمیتههای تصمیمگیریهای علمی را، در جاهایی که بتوانم تاثیرگذار باشم، معمولاً میپذیرم. این بسیار مهم است که ما در حوزه تصمیمگیریها از پتانسیلهای بالقوهای که در زنانِ با پتانسیل ما وجود دارد، استفاده کنیم. قطعا میتوان از بانوان بیش از این در تصمیمگیریهای کلان علمی کشور استفاده کرد. این را به خاطر خود زنان نمیگویم، بلکه به خاطر کشورمان و به خاطر توسعه علمی و توسعه پایدار کشور عرض میکنم. در واقع نگاه و نگرش خانمها با آقایان متفاوت است و خانمها به چیزهایی توجه میکنند که آقایان عموما آنها را مورد توجه قرار نمیدهند. به همین دلیل اگر خانمهای با پتانسیل بالا را در سطوح تصمیمگیریهای مدیریتی و علمی وارد کنیم و دایورسیتی بیشتری را وارد این سطوح نمائیم میتوان انتظار داشت که تصمیمگیریهای بهتر و پختهتری را داشته باشیم.
توصیه دیگر من به دانشآموزان است. به آنها توصیه میکنم که خیلی خود را برای کنکور تحت فشار قرار ندهند و به خود سخت نگیرند. عموما بچهها انتخاب اولشان را رشتهای قرار میدهند که قبول شدن در آن سخت است. توصیه من به دانشآموزان این است که قرار نیست شما چیزی را به دیگران اثبات کنید. به جای آن سعی کنید از پتانسیلی که دارید نهایت استفاده را بکنید و مطمئن باشید که در این صورت در هر زمینهای وارد شوید میدرخشید. شما در هر حوزهای وارد شوید به قدری مسائل حل نشده وجود دارد که قطعا میتواند شما را به خود جذب کرده و اگر پتانسیل خوبی داشته باشید در حل آن مسائل بدرخشید.
نباید مدیران به تحقیقات به عنوان کار لوکس نگاه کنند و لازم است از تحقیقات در تصمیمگیریها استفاده بشود. گاهی اوقات آنچه در مورد بودجه پژوهشی گفته میشود صرفا برای این است که اعلام شود ما مسئولیت حمایتی را انجام دادهایم و نه این که از نتایج پژوهشها ضرورتا استفاده شود.
من احساس می کنم فشار روی دانشآموزان ما علی الخصوص در زمان کنکور کارشناسی و حتی کارشناسی ارشد خیلی زیاد است. در زمان ما این گونه نبود و ما تا این حد خود را تحت فشار قرار نمیدادیم. ما واقعا زندگی میکردیم و درس میخواندیم، اما الان این گونه نیست و دانشآموزان و دانشجویان ما تحت فشار زیاد کنکور و رقابت منفی هستند. خانوادهها هم با انتظاراتشان شرایط را بدتر میکنند.
الان من میبینم که همه هم و غم دانشجویان ما کسب نمره بالاست. ما برای نمره بالا تلاش میکردیم اما نتیجه هر چه بود، شاید گاه با کمی ناراحتی، میپذیرفتیم و درگیر ابعاد منفی نمیشدیم. یادگیری برای ما مهمتر بود و از یاد گرفتن موضوعات جدید لذت میبردیم. اما الان اکثر دانشجویان خود را تحت فشار زیاد قرار میدهند و برای به اصطلاح قوی شدن رزومهشان چندین کار را میخواهند همزمان انجام دهند و بعضا دست به تقلب هم میزنند. پیش از این تقلب فقط در دانشجویان ضعیف، که میخواستند نمره قبولی را کسب کنند، دیده میشد. اما الان تعدادی هر چند اندک دانشجویان خوب ما هم برای این که معدل بالاتری داشته باشند تقلب میکنند. این رفتارها و بیاخلاقیهای علمی سال به سال بیشتر میشود و میتواند تاثیرهای منفی زیادی در آینده علمی کشور داشته باشد. در واقع آنچه که باید در محیطهای علمی ریشه بگیرد همکاری و رقابت صحیح و پویاست؛ نه رقابت غلط. این یکی از مشکلاتی است که دانشجویان ما با آن مواجهاند.
گفتگو: سید مهدی موسوی
No tags for this post.
با عرض سلام و احترام خدمت خانم دکتر نصیری کناری
از توضیحات پخته، پر معنی، گرانبها و ساده و در عین حال راهگشای شما خیلی لذت بردم.
وجود افرادی مانند شما در کشور، بی تردید دلگرم کننده است هم برای جوانان و هم برای افرادی مانند من که به دوران سالخوردگی نزدیک می شوم.
سرافراز باشید.